جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
به گزارش صد آنلاین ، عصر بیست و پنجم بهمن سال گذشته جسد زنی میانسال به نام نرگس در حالی‌که خفه شده بود در اتاق خواب خانه‌اش کشف شد.
در آن روز زنی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تهران تماس گرفت و از قتل همسایه خود با روسری خبر داد و گفت: ما در محله نواب زندگی می‌کنیم.امروز وقتی به خانه همسایه‌مان آمدم، زن همسایه را در حالی پیدا کردم که روسری دور گردنش پیچیده و انگار خفه شده است.
به این ترتیب تحقیقات جنایی آغاز شد و کارشناسان پزشکی قانونی پس از معاینات اولیه اعلام کردند 8 ساعت از مرگ زن گذشته است.
این در حالی بود که شوهر مقتول به نام حمید نیز در حین تحقیقات مقدماتی خود را به خانه رساند و در پاسخ به سوالات کارآگاهان و بازپرس کشیک قتل گفت: کارمند بانک هستم. امروز بعد از اینکه سر کار رفتم، چند بار به همسرم زنگ زدم اما به هیچ‌کدام از تماس‌های من جواب نداد. از آنجایی که سابقه نداشت نرگس جواب ندهد نگران شدم و از زن همسایه خواستم به خانه ما برود.
زن همسایه نیز گفت: وقتی مرد همسایه از من خواست به همسرش سر بزنم، به در خانه آنها رفتم و در واحدشان را هل دادم. در بازشد و داخل رفتم. نرگس را صدا کردم وچون جواب نداد دنبالش گشتم که جسدش را پیدا کردم و موضوع را به شوهرش و پلیس اطلاع دادم.
در جریان تحقیقات بعدی معلوم شد مقتول و حمید با سه فرزند خود زندگی می‌کردند و در زمان قتل بچه‌ها مدرسه بودند و شوهر مقتول سر کار بود. همچین دیگر یافته‌ها حکایت از آن داشت این زوج با هم اختلافاتی داشتند و حتی یکبار طلاق گرفته، اما به خاطر بچه‌ها دوباره ازدواج کرده بودند، ولی اختلافاتشان تمامی نداشت. همین باعث شد که شوهر نرگس به عنوان مظنون اصلی در این قتل بازداشت شود.
در ادامه تحقیقات ماموران به محل کار حمید رفتند و از همکاران او تحقیق کردند. یکی از همکاران متهم به ماموران پلیس گفت: مدتی بود حمید دنبال آدمکش برای قتل همسرش بود بعد هم که من از او در مورد ماجرا پرسیدم گفت دروغ گفته و شوخی کرده و ارتباطش با همسرش خیلی هم خوب است .
در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران فیلم دوربین‌های مداربسته بانک را هم مورد بررسی قرار دادند که نشان داد، مظنون پرونده از صبح تا ظهر روز حادثه سه مرتبه بانک را ترک کرده و زمانی هم که در محل کارش بوده مدام با تلفن حرف می‌زد.
این در حالی بود که در بررسی حساب‌های حمید مشخص شد همان روز 30 میلیون تومان از حسابش برداشت کرده است.
سرانجام این مرد جوان در جریان تحقیقات گفت: من هر چه داشتم در اختیار همسرم قرار داده بودم . حتی وام 200میلیون تومانی هم از بانک برایش گرفته بودم و او نمی‌خواست آن را پس بدهد. به همین خاطر مجبور بودم خودم اقساطش را بپردازم. همسرم حتی حاضر نمی‌شد اموالی را که به نامش زده بودم، به من پس دهد. همین باعث شده بود اختلاف و درگیری‌هایمان بیشتر شود. آن دفعه‌ای از هم جدا شدیم به خاطر همین موضوع بود اما به دلیل آینده سه فرزندمان دوباره ازدواج کردیم، اما اختلاف و درگیری‌ها همچنان ادامه داشت. از یک سال پیش بود که تصمیم به قتل همسرم گرفته بودم.
این مرد ادامه داد: اول می‌خواستم خودم قرص بخرم و به نرگس بدهم و بکشمش، اما ترسیدم لو بروم و بعد از دستگیری مرا قصاص کنند به همین خاطر منصرف شدم. بعد از آن بود که دنبال آدمکش گشتم تا برای قتل همسرم اجیر کنم. سه ماه قبل از حادثه موضوع را به یکی از دوستانم گفتم و او برایم دو مرد را که می‌گفت خلافکاران هستند و هر کاری را به خاطر پول انجام می‌دهند، معرفی کرد. چند مرتبه با آنها ملاقات کردم. بعد از توافق بر سر مبلغ نشانی خانه‌ام را به آنها دادم و حتی کلید را به آنها دادم.
متهم ادامه داد: آن دو نفر در روز قتل تلفنی جزئیات کار را اطلاع می‌دادند. آنها در تماس آخر به من گفتند زنم را با روسری خودش خفه کردند و طلاهایش را برداشتند که ارزش آن 400 میلیون تومان بود. بعد که آنها را در خیابان ملاقات کردم 30 میلیون تومان هم به آنها پرداختم و آنها رفتند. همان موقع‌ها بود که به دروغ به همسایه زنگ زدم و وانمود کردم دل‌نگران هستم.
این مرد در مورد سرنوشت قاتلان هم مدعی شد بعد از روز قتل دیگر از آنها خبری ندارد. حالا موسی رضا زاده بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دستور داده با توجه به اعترافات این مرد تحقیقات ادامه یابد و دو مردی که متهم مدعی است آنها را اجیر کرده شناسایی و دستگیر شوند.