نویسندگان: سعید محمدی کاوند، پژوهشگر مسائل آمریکا و مترجم کتاب قدرت شکننده آمریکا و حمیدرضا جوادی قلعه، کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای
دیپلماسی ایرانی: روابط ویژه ایالات متحده آمریکا و رژیم اسرائیل که از منافع استراتژیک متقابل، تأثیرات سیاسی یهودیان آمریکایی و مسیحیان انجیلی و شباهتها در تجربه تاریخی و ارزشهای مشترک متاثر است از سابقه دیرینهای برخوردار است. بعد از اعلام استقلال رژیم اسرائیل در می 1948 آمریکا اولین کشوری بود که رژیم صهیونیستی را به رسمت شناخت. از آن سال تاکنون این کمکها به تدریج افزایش یافته و در ابعادی جدیدی نمود پیدا کرده است. آمریکا به نوعی با اعطای کمکهای گسترده به رژیم صهیونیستی بقای این رژیم را به عنوان یک موجودیت سیاسی در جامعه بینالمللی به ویژه در منطقه غرب آسیا تضمین کرده است.
این روابط ویژه از زمان جان اف. کندی، سی پنجمین رئیس جمهوری آمریکا تا جوزف بایدن، چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا پا برجا بوده و همچنان نیز پا برجاست. با این حال، روسای جمهور آمریکا رویکردهای اساسی متفاوتی در قبال رژیم اسرائیل اتخاذ کردهاند. روسای جمهوری مانند رونالد ریگان، بیل کلینتون و دونالد ترامپ ارتباط عاطفی بیشتری با اسرائیل داشتند و جزء دوستان بسیار نزدیک اسرائیلیها به حساب میآمدند، در حالی که باراک اوباما و جیمی کارتر و حتی جو بایدن چنین احساساتی نداشته اند و از منظر اسرائیلیها در زمره دوستان غیرمتعهد طبقهبندی میشوند. از این رو با توجه به نزدیک شدن به انتخابات 2024 ایالات متحده آمریکا، نارضایتی اسرائیلیها از عمکرد بایدن در قبال اسرائیل، روند پیروزی پیاپی دونالد ترامپ در ایالتها، پیروزی چشمگیر او در انتخابات سه شنبه بزرگ، استقبال و حمایت مقامات اسرائیلی از ترامپ و رای دادگاه عالی آمریکا مبنی بر تایید صلاحیت او در این انتخابات و کاهش حمایتهای جوامع عرب و مسلمان آمریکایی از بایدن به دلیل حمایت آشکار بایدن از رژیم صهیونیستی در جریان حمله به غیرنظامیان فلسطینی و نگرانی آمریکاییها از سن بالای بایدن، ضعف جسمانی، ذهنی و گافهای بیپایان او میتوان پیشبینی کرد که رقابت انتخاباتی ۲۰۲۴ به سادگی به رقابتی مجدد بین ترامپ و بایدن منتهی خواهد شد. با این تفاسیر احتمال اینکه نام ترامپ به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا مطرح شود، بسیار محتمل است.
این پیروزی احتمالی همانطور که صحنه داخلی آمریکا را دستخوش تغییر رویه خواهد کرد، در عرصه خارجی نیز سیاستهای آمریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد و مطمئنا بر عرصههای جاری مانند عرصه نبرد اوکراین و روسیه و اسرائیل و فلسطین تاثیر خواهد گذاشت. در بررسی تاثیرگذاری این پیروزی احتمالی بر عرصه رژیم اسرائیل میتوان دو سناریوی رفتاری را از ترامپ انتظار داشت: اول اینکه ممکن است ورود ترامپ به عرصه قدرت، به احیای قدرت بنیامین نتانیاهو و ابقای وی در راس قدرت منجر بشود و دستاورد بزرگی را برای نتانیاهو به همراه بیاورد. به طور کلی سیاستهای ترامپ و حزب جمهوری خواه در راستای حمایت قاطعانه از اسرائیل است و از ابتدای عملیات طوفانالاقصی هیچ نشانهای مبنی بر همدردی بیشتر وی با فلسطینیها و یا اعمال فشار بیشتر بر رژیم اسرائیل برای موافقت با آتش بس ارائه نکرده و بارها سیاستهای بایدن و مدیریت او در جنگ اسرائیل – حماس را به باد انتقاد گرفته است.
در نتیجه انتخاب ترامپ برگ برندهای برای اسرائیلیها و الخصوص حزب راستگرای رژیم اسرائیل خواهد بود. در حالت دوم ممکن است که با توجه به دلخوری ترامپ از نتانیاهو که در ماجرای تبریک سریع نتانیاهو به بایدن به دنبال پیروزی وی در انتخابات 2020 مطرح شد وی به شخصیت غیرقابل پیش بینی، خودشیفته و انتقام جویانه خود رجوع کرده و در نتیجه شکست اتحاد افسانهای ترامپ و نتانیاهو که ترور سردار سلیمانی یکی از دستاوردهای عملی آن بود علنی و نمایان شود.