آخرین اخبار
۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۲
بازدید:۲۴۸
علی رضوانپور در یادداشتی می نویسد: از آیزنهاور تا اوباما، رهبران آمریکا مدت‌هاست که خطوط تعهد به ائتلاف ناتو را زیر سوال برده‌اند.
کد خبر : ۷۴۶۸۵

نویسنده: علی رضوانپور، مدرس دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین الملل 

 

 


 آخرین اظهارات ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در انتقاد از ناتو و واکنش رسانه‌ای متعاقب آن، این واقعیت را روشن  می‌سازد که آمریکایی‌ها مدت‌ها است نظرات مخالفی در مورد رابطه ایالات متحده با امنیت اروپا دارند. همانطور که اغلب در طول دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ اتفاق افتاد، گرمای تشدید لفاظی ها از سوی ترامپ و مخالفان او، توجه را از بحث های اساسی تر سیاست خارجی منحرف کرده است. 

امروز، روابط امنیتی ایالات متحده و اروپا هرگز مقدس تر از این نبوده است، حداقل در چشم نهادهای امنیت ملی و متحدان آنها در جریانهای اصلی مطبوعات و رسانه ها. با این حال، از نظر تاریخی، دامنه بحث و انتقاد از این پیمان به ظاهر مقدس بسیار بازتر از نوستالژی یا تفسیرهای مدرن است. در طول دوران حضور آمریکا در ناتو، نخبگان امنیت ملی کشور، اعضای کنگره، مفسران و حتی روسای جمهور نیز، همگی خطوط تعهد به این سازمان و اعضای آن را به چالش کشیده اند. این موضوع همچنین زمانی که کشورهای غربی با ارتش بزرگ‌تر شوروی که در اوایل سالهای جنگ سرد در اعماق اروپای مرکزی مستقر شده بود، تکرار شد.

در اوایل جنگ سرد، ماهیت حضور آمریکا در ناتو و تعهد آن به ماندن در اروپا با یک حضور دائمی، حتی از سوی مقامات آمریکایی در مناصب قدرت، غیرقابل تردید نبود. در واقع، معماران جنگ سرد آمریکایی، حضور نظامی آمریکا در اروپا را به عنوان اقدامی موقت به منظور حمایت از متحدانی که هنوز از زخم‌های جنگ جهانی دوم التیام نیافته بودند، لازم می دانستند. در اظهارات اعضای کنگره در مورد تصویب معاهده ناتو، سناتور بورک بی هیکنلوپر (از ایالت آیووا) به وزیر امور خارجه دین آچسون گفت آیا فکر می کند این معاهده به این معناست که ایالات متحده «تعداد قابل توجهی از نیروها را در آنجا باقی خواهد گذاشت».آچسون خشمگین پاسخ داد: "پاسخ به این سوال، سناتور، یک "نه" واضح و مطلق است." حتی در شرایطی که تضمین‌های آچسون به کنگره توخالی بود، اولین فرمانده ناتو، ژنرال دوایت دی. آیزنهاور، در حالی که از مکانیسم‌های قانونی امنیت جمعی ناتو حمایت می‌کرد، معتقد بود که حضور نظامی آمریکا و کمک‌های مادی این کشور به ائتلاف ناتو موقتی است. آیزنهاور هشدار داد که اگر طی 10 سال تمام نیروهای آمریکایی مستقر در اروپا به این کشور بازگردانده نشوند، کل این پروژه شکست خواهد خورد.

امروزه در کنگره آمریکا، گستره دخالت نظامی آمریکا برای جناح راست جمهوری خواه موضوعی دائمی باقی مانده است. افسر بازنشسته ارتش آمریکا بونر فلرز، در یک مجله به موضع مورد توافق گسترده مخالفان حضور نظامی آمریکا در اروپا اشاراتی داشته است. در حالی که فلرز معتقد بود پیمان ناتو "ارزش روانی عظیمی" دارد، زیرا به عنوان "نماد اتحاد" و بازدارندگی عمل می کند، اما فکر نمی کرد که این امر به یک حضور نظامی عظیم و دائمی آمریکا در اروپای غربی تبدیل شود. توجه به این نکته مهم است که فلرز به سختی دوستدار صلح بود. او یک ضد کمونیست متعهد بود که از اتحاد جماهیر شوروی متنفر بود و از یک بازدارندگی هسته ای ارزان قیمت، یعنی Fortress America 2.0 حمایت می کرد. با این حال، او، مانند بسیاری از اعضای راست جمهوری خواه، اجازه نداد که ایده های ایدئولوژیک آنها به طور خودکار تمایل به تعهدات امنیتی بی پایان را به اروپای غربی دیکته کنند.

در دهه‌های پایانی جنگ سرد، مخالفت با حضور نظامی آمریکا در اروپای غربی و ادامه کمک‌های نظامی عمدتاً از جناح چپ حزب دموکرات سرچشمه می‌گرفت، زیرا نسل جدیدی از دموکرات‌ها تلاش کردند ارتش را مهار کنند. با در نظر گزفتن مخارج و تعهدات در کنگره، دموکرات ها تلاش کردند تا در سال 1988 در مجلس نمایندگان آمریکا و در سال 1990 در سنا، سطح نیروهای نظامی آمریکایی را در اروپا کاهش دهند.

با فروپاشی دیوار برلین و سقوط اتحاد جماهیر شوروی، اعتراضات مخالفت با حفظ وضع موجود، به دلیل پیوستن بدنه ای از جمهوری خواهان محافظه کار به دموکرات های مترقی در مخالفت با گسترش ناتو، ابتدا در سال 1994 و سپس در سال 1999، بیشتر شد. در حالی که ایالات متحده حضور نظامی قابل توجهی را در اروپا حفظ کرده بود، مخالفت با پارادایم های قدیمی جنگ سرد همچنان باقی مانده بود.

حتی در اواخر نوامبر 2016، پرزیدنت اوباما احساسات دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آن زمان را منعکس کرد و گفت: «اگر یونان بتواند به این تعهد ناتو عمل کند ( اختصاص دو درصد از بودجه تولید ناخالص داخلی به هزینه های نظامی ) همه متحدان ما در ناتو باید بتوانند این کار را انجام دهند». این شور و اشتیاق ، مانند اغلب اوقات، بحث‌های تاریخی پیرامون تعهدات سیاست خارجی آمریکا را کاملاً نادیده گرفته است. اگر آمریکایی‌های گذشته و حال، از روسای جمهور به پایین، ‌توانستند خطوط تعهدات امنیتی آمریکا را زیر سوال ببرند و این کار را در زمان‌های خطرناک‌تری انجام دادند، پس ما نیز باید این کار را انجام دهیم.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها