روز جمعه وزرای خارجه ارمنستان و ترکیه در مجمع دیپلماسی آنتالیا برای عادیسازی کامل روابط میان دو کشور اعلام آمادگی کردند. به نوشته ایسنا، وزارت امور خارجه ارمنستان اعلام کرد «آرارات میرزویان» وزیر خارجه این کشور و «هاکان فیدان» وزیر خارجه ترکیه در نشست دیپلماتیک آنتالیا آمادگی خود را برای عادیسازی کامل روابط تأیید کردند. به گزارش شرق، در بیانیه وزارت خارجه ارمنستان آمده است، در این دیدار، روند عادیسازی روابط میان ارمنستان و ترکیه مورد بحث واقع شده و همچنین بر سر آمادگی برای دستیابی به عادیسازی کامل روابط توافق و درباره گامهایی محکم در این راستا رایزنی شد.
۱۸ نوامبر ۲۰۲۳ (۲۷ آبان ۱۴۰۲) بود که نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان در جریان نشست مجمع پارلمانی سازمان امنیت و همکاری اروپا در شهر «ایروان» اعلام کرد که ارمنستان در حال گفتوگو با ترکیه است. به گفته پاشینیان، «علیرغم عدم پیشرفت در برقراری روابط دیپلماتیک، ما پیش از این هرگز چنین گفتوگوی فعالی نداشتهایم. عادیسازی روابط بین ارمنستان و ترکیه عاملی حیاتی برای چشمانداز راهبرد محیطی صلحآمیز و در حال توسعه در قفقاز جنوبی است». نخستوزیر ارمنستان ابراز امیدواری کرد که موضوع بازشدن مرز این کشور (ارمنستان) و ترکیه به روی اتباع کشورهای ثالث و دارندگان گذرنامه دیپلماتیک در آینده نزدیک حل شود. اگرچه پاشینیان اذعان داشت که این یک گام بسیار نمادین خواهد بود، اما وی تأکید دارد که ارمنستان و شخص او آماده است، مسئولیت لازم را برای رسیدن به این هدف بر عهده بگیرد.
روابط ترکیه و ارمنستان به دلیل کشتار ارامنه در جنگ جهانی اول که در دوره امپراتوری عثمانی روی داد، تیره شد؛ جنایاتی که از زاویه دید ایروان، «نسلکشی» است و در مقابل آنکارا از اساس، نسلکشی را رد میکند. ترکیه سال ۱۹۹۳ مرز خود با ارمنستان را به نشانه همبستگی با جمهوری آذربایجان در درگیری با ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ بست. در دسامبر ۲۰۲۱، ارمنستان و ترکیه فرستادگان ویژهای را برای عادیسازی روابط خود منصوب کردند.
تهران در کجای معادلات عادیسازی روابط ایروان-آنکارا قرار دارد؟
جلال ناصری، تحلیلگر ارشد حوزه اوراسیا در گفتوگویی که با «شرق» داشت از منظر منافع و امنیت ملی ایران به معادلات منطقه قفقاز جنوبی در پی اعلام آمادگی ایروان و آنکارا برای عادیسازی روابط دو کشور نگاه میکند و تأکید دارد، اگر در نهایت شاهد عادیسازی روابط دو کشور ارمنستان و ترکیه باشیم، این اتفاق به شکل مستقیم میتواند روی تحولات میدانی و زمینی، هم در قرهباغ و همچنین درگیریهای پراکنده مرزی جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان اثرگذار باشد. چراکه به زعم این کارشناس، «آنکارا و اردوغان به عنوان برادر بزرگتر الهام علیاف و باکو عمل میکند و به همین دلیل، ناصری پیشبینی میکند که در صورت بازگشایی سفارتخانههای دو کشور ارمنستان و ترکیه، تنشها در منطقه قفقاز جنوبی به شکل چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد و به دنبال آن موضوع تلاشها برای قطع ارتباط سرزمینی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان، ذیل احداث دالان موهوم زنگهزور از دستور کار خارج خواهد شد که میتواند ثبات را به منطقه بازگرداند.
ناصری با پیشکشیدن این جمله که هرگونه اقدامی برای تنشزدایی و عادیسازی روابط میان همسایگان میتواند تأثیرات مثبت و ملموسی برای ایران هم به دنبال داشته باشد و باید از آن دفاع و استقبال کرد، خاطرنشان میکند که در فرمول ۳+۳ (جمهوری آذربایجان، جمهوری ارمنستان، گرجستان، ایران، ترکیه و روسیه)، تنها کشوری که با همه اعضا ارتباط مستقیم و حسنهای دارد، جمهوری اسلامی ایران است و به همین واسطه دست تهران برای به نتیجهرساندن روند ۳+۳ در جهت پایاندادن به درگیریها و جنگ قرهباغ چندان باز نبود. با این خوانش، ناصری باور دارد، اگر تنشها بین دیگر کشورهای این روند (۳+۳) روند نزولی به خود بگیرد برنامهها و تلاشها برای استقرار ثبات و امنیت در منطقه قفقاز شکل جدیتری به خود خواهد گرفت.
در مقابل سعید صفاری ارزیابی کاملا متفاوت و حتی متضاد از جلال ناصری دارد و معتقد است، «اگرچه باید از تنشزدایی و برقراری روابط دوستانه بین همسایگان ایران استقبال کرد»، اما به گفته او در شرایط کنونی به دلیل ضعف عملکرد و موضع پایین جمهوری ارمنستان به هیچ عنوان عادیسازی روابط ایروان و آنکارا به معنای کنارگذاشتن طرحهای زیادهخواهانه ترکیه و جمهوری آذربایجان برای تحمیل دالان جعلی زنگهزور و در نهایت قطع روابط و ارتباطات سرزمینی جمهوری ارمنستان و ایران نیست. به همین دلیل صفاری در گپوگفتی که با «شرق» داشت، اساساً ارزیابی و تحلیل ناصری را رد میکند و یقین دارد، «با عادیسازی روابط ارمنستان و ترکیه، دست ایروان در معادلات قفقاز جنوبی و قرهباغ بسته خواهد شد».
مفسر مسائل اوراسیا با پیشکشیدن انتقادات جدی نسبت به عملکرد سیاست خارجی ایران در قبال معادلات قفقاز جنوبی، هم در دوره حسن روحانی و هم در دوره سیدابراهیم رئیسی درباره معادلات قفقاز و قرهباغ، وضعیت کنونی در مرزهای شمالی کشور را زیان برای تهران میداند و اعتقاد دارد که به دلیل انفعال و ضعف عملکرد دیپلماتیک ایران پس از جنگ دوم قرهباغ در حال حاضر شرایطی ایجاد شده که عملا تهران از معادلات این منطقه (قفقاز جنوبی) کنار گذاشته شود. این در حالی است که صفار هم مانند ناصری یادآور میشود که تهران تنها بازیگری بود که در بین اعضای روند ۳+۳ ارتباطات مستقیم و حسنه با همه داشت که میتوانست دست برتر را برای ایران شکل دهد و به عنوان یک برگ برنده و اهرم فشار در جهت ریلگذاری و تعیین روند تحولات و معادلات قفقاز و قرهباغ، همسو با منافع کشورمان عمل کند. با این وجود، صفاری اذعان دارد که اکنون کشورهای دیگری مانند ترکیه و روسیه برای این منطقه تصمیمگیری میکنند.
تأثیر عادیسازی روابط ارمنستان و ترکیه بر مناسبات تهران -ایروان
امیر علیپور هم دیگر کارشناسی بود که در گفتوگو با «شرق» و همسو با صفاری با عینک بدبینانه به عادیسازی روابط ترکیه و جمهوری ارمنستان نگاه میکند و معتقد است که تأثیر عادیسازی روابط ارمنستان و ترکیه بر مناسبات تهران-ایروان چندان مثبت نیست. تحلیلگر حوزه اوراسیا با نقبی تاریخی چنین میگوید، «با وجود آنکه ترکیه، ایران و ارمنستان نیز بهعنوان سه همسایه هممرز، تغییرات داخلی، منطقهای و بینالمللی چشمگیری را تجربه کردهاند، تحولات مربوط به منطقه کوهستانی قرهباغ در آغاز دهه ۱۹۹۰ روابط ترکیه-ارمنستان را تا جایی تحت تأثیر خود قرار داد که موجب شد موضوعات کهنهای چون نسلکشی ارامنه از سوی عثمانی بار دیگر روی معادلات دیپلماتیک قفقاز اثرگذار باشد».
علیپور در ادامه خوانش تاریخی خود، یادآور میشود که پس از دو دهه قطع روابط ارمنستان و ترکیه، عملا به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه باعث شد که سرفصل نوینی از سیاست خارجی تعاملگرا و پراگماتیسم دیپلماتیک در مناسبات آنکارا با همسایگانش از جمله ارمنستان آغاز شود که به اتفاقاتی چون سفر ۶ سپتامبر ۲۰۰۸ عبدالله گل، رئیسجمهور وقت ترکیه به ارمنستان با دعوت سرژ سرکیسیان، همتای ارمنی او منجر شد. با این حال این کارشناس اذعان دارد که مؤلفههای دیگری چون امنیت انرژی، ادامه مناقشات حلنشده مرزی و قدرتنمایی روسیه در جنگ با گرجستان و در نهایت جنگ دوم قرهباغ در سپتامبر ۲۰۲۰ سبب توجه و حساسیت بیشتر ترکیه به منطقه قفقاز شد.
این حساسیت آنکارا تا جایی پیش رفت که به گفته علیپور، حتی ابتکاراتی چون توافقنامه ۲۲ آوریل ۲۰۰۹ ارمنستان و ترکیه در زوریخ که اوج تجلی اراده دو طرف برای بهبود روابط بود، کنار گذاشته شد و اکنون با گذشت سه سال از جنگ دوم قرهباغ اوضاع را بهگونهای دیگر رقم زده است. البته این کارشناس موضوع وقوع جنگ اوکراین و دلمشغولیهای مسکو را از عوامل مضاعفی میداند که باعث شد ترکیه طی دو سال اخیر به عنوان یکی از مهمترین بازیگران معادلات قفقاز جنوبی عمل کند. پیرو تحلیل علیپور، قبلتر روسیه نیز اعلام کرده بود که مسکو از عادیسازی روابط بین ارمنستان و ترکیه حمایت میکند. در این باره سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه با استقبال از شروع روند عادیسازی روابط ترکیه و ارمنستان گفته بود که کرملین تلاشهای خود را برای رفع انسداد مسیرهای حملونقل، احیای ارتباطات دو کشور و بازسازی قفقاز جنوبی خواهد داشت.
از سوی دیگر مفسر حوزه بینالملل با یادآوری این نکته که قفقاز از گذشته تاکنون، چه به عنوان بخشی از ایران و چه به عنوان حوزه نفوذ آن، همواره مورد توجه تهران بوده است، به آغاز دوره جدید ریاستجمهوری الهام علیاف اشاره دارد که حکایت از تلاش جدی او برای تحقق ایدههای جاهطلبانه ژئوپلیتیک باکو دارد. لذا از منظر علیپور، هرچند روابط تیره ترکیه - ارمنستان در سالهای گذشته فرصت تحرک بیشتری را به ایران میداد، اما با تجدید روابط ترکیه –ارمنستان این پرسش به وجود آمد که عادیسازی روابط ترکیه-ارمنستان به چه شکل مناسبات ایروان و تهران را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟
علیپور در پاسخ به پرسش خود، با نگاهی به سیر روابط ایران- ارمنستان، تأثیر حضور دوباره ترکیه را از دو منظر مورد تحلیل قرار میدهد که اولین منظر به ایروان باز میگردد. تحلیلگر ارشد حوزه اوراسیا اعتقاد دارد که از زاویه دید ارمنستان، تهدیدی متوجه ایران نیست، چراکه پاشینیان به دنبال بهبود مناسبات منطقهای، کاهش تنشها و تنوعبخشی در مناسبات سیاست خارجی ایروان است، اما از منظر دوم یعنی زاویه دید آنکارا و پس از آن باکو، علیپور یقین دارد که تهدیداتی متوجه تهران خواهد بود. چراکه به گفته او، اگر ترکیه بتواند پای خود را به روابط با ارمنستان باز کند به همان اندازه دست ایران در روابط با این کشور (ارمنستان) بسته خواهد شد.