به گزارش صد آنلاین ، بهرام و پریسا دخترخاله و پسرخاله بودند که ازدواج کردند، ازدواجی که بعد از دو سال حالا به طلاق رسیده است. بهرام از دلایل این جدایی برای اعتمادآنلاین میگوید.
*چرا میخواهی از همسرت جدا شوی؟
من و همسرم فامیل بودیم و من به پیشنهاد مادرم به خواستگاری پریسا که دخترخاله ام بود رفتم. ما فکر میکردیم حالا که از بچگی همدیگر را میشناسیم پس زندگی خوبی خواهیم داشت ولی خیانت پریسا همه چیز را تغییر داد.
*پریسا به این ازدواج رضایت نداشت؟
اگر رضایت نداشت که نباید سر سفره عقد مینشست. او با رضایت خودش با من عقد کرد.
*همسرت خانهدار است؟
وقتی من با او عقد کردم دانشجو بود. اوایل هم خیلی نسبت به من ابراز علاقه میکرد اما بعد از مدتی مشکلات ما شروع شد.
*شغل خودت چیست؟
من طلافروش هستم و درآمد خوبی دارم. با پدرم کار میکردم. بعد پدرم برایم مغازه گرفت و جداگانه کارم را شروع کردم و وضع مالی خوبی هم دارم. هرکاری هم که پریسا خواست انجام دادم تا زندگیمان را خوب شروع کنیم؛ اما شش ماه بعد از اینکه با هم زندگی مشترک را شروع کردیم همه چیز روی سرم خراب شد.
*گفتی همسرت خیانت کرده است از کجا متوجه شدی؟
به من بیمحلی میکرد. ما با هم درگیر بودیم و مرتب با من دعوا میکرد حتی با مادر خودش درست رفتار نمیکرد تا اینکه یک روز او را در کافهای نزدیک دانشگاه با پسری دیدم. گفت همکلاسیاش است اما بعد فهمیدم از همان دوران عقد به فرد دیگری علاقه داشت.
*خانوادهاش خبر دارند؟
بله. روابط خانوادگی بهم ریخته. من خودم خواستم او را طلاق بدهم و به پدرش گفتم دیگر سمت من نیایند. آنها عذرخواهی کردند اما دیگر چیزی عوض نمیشود. من همه چیزم را باختهام.
*همسرت به طلاق رضایت دارد؟
اصلا دلش با من نیست و گفته میخواهد از ایران برود. این زندگی تمام شده است.