به گزارش صد آنلاین ، به پایان دو سالگی جنگ اوکراین نزدیک میشویم و سال سوم جنگ با تحولات سیاسی و نظامی خاصی آغاز میشود. در دو سال گذشته، جنگ اوکراین در قلب سیاست بینالمللی قرار گرفته و بیتردید، جنگ روسیه علیه اوکراین در فوریه 2022 (اسفند 1400) نقطه عطفی در مناسبات بینالمللی معاصر است.
در مدت اخیر، اما چند رخداد سیاسی و نظامی، اهمیت جنگ در مناسبات، دو طرف اصلی یعنی آمریکا و روسیه را برجسته کرده است. یکی از این رخدادها، مصاحبه مفصل و طولانی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، با «تاکرکار لسون»، خبرنگار مهم و جنجالی پیشین شبکه فاکس، در کاخ کرملین در 6 فوریه 2024 (17/11/1402) است.
این مصاحبه اولین گفتگوی رسانهای پوتین، با یک خبرنگار آمریکایی از 2019 به بعد است. کارلسون که به ترامپ، رئیس جمهوری سابق ایالات متحده و کاندید پیشروی فعلی حزب جمهوریخواه برای انتخابات 2024، نزدیک میباشد، گزینه مناسبی برای کرملین بوده ولی خشم اروپاییها را به خاطر انجام این مصاحبه برانگیخته و حتی سخن از تحریم او توسط نهادهای اروپایی است.
مصاحبه کارلسون با پوتین، بیشک، از نظر پیامهای کرملین به آمریکا، در خور عنایت است. جالب آنکه در همین چارچوب زمانی، یعنی 7 فوریه (18/11/1402) مشاورین امنیت ملی کشورهای عضو ناتو، منجمله مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا، در بروکسل، جمع آمدند تا درباره دستور کار اجلاس سران ناتو در واشنگتن که قرار است در ژوئیه 2024 (تیر 1403) در واشنگتن برگزار گردد، با محوریت اوکراین بحث کنند و خبر دیگر مهم آنکه لایحه پیشنهادی دولت بایدن برای کمک به اوکراین، اسرائیل و حلوفصل مسائل مرزی مربوط به مهاجرت و جلوگیری از ورود مهاجرین غیرقانونی از مرزهای جنوبی آمریکا در کنگره این کشور، با مشکل شکاف نمایندگان روبرو شده است.
این گلچین خبری محوریت مساله اوکراین در روابط آمریکا در روسیه را روشن میکند. چگونه میتوان روابط آمریکا و روسیه را در پرتو دو ساله شدن بحران اوکراین مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار داد؟
پاسخ به این پرسش با مرور «روایت پایگی» جنگ اوکراین، پیآمدهای این جنگ و «راههای احتمالی پایان» آن امکانپذیر است. این سه زاویه روشن میکند که روابط آمریکا و روسیه و مدیریت چالشهای این رابطه بستگی تام به روند این جنگ داشته و این به نوبه خود با سیاست داخلی در آمریکا پیوند خورده و کرملین نه فقط کنشگری در صحنه نظامی مناطق مربوط به جنگ اوکراین، بلکه بازیگری در سیاست داخلی آمریکا و این موضوعی در خور عنایت است.
جنگ اوکراین، جنگ دو کلان روایت عمیقاً متضاد است. روایت آمریکاییها آن است که این جنگ حول دو محور و ایده مرکزی شکل گرفته است: «گسترش امپراتوری» و «نسلکشی»، بر اساس این روایت، روسیه در پی احیای امپراتوری کهن و از دست رفته خود میباشد و لذا با خونریزی و اشغال، هدفی جز بازگشت به مرزهای پیشینی خود ندارد، اما کلان روایت روسها، که در مصاحبه کارلسون و پوتین منعکس است، این جنگ دفاعی روسیه برای جلوگیری از تسلط فاشیستها و نازیهاست. در منازعه روایت محور، هویت غرب و هویت روسیه، بلکه فراتر موجودیت روسیه و موجودیت غرب، با این جنگ گره خورده است.
جنگ روایتها، اهمیت و محوریت، این منازعه در مناسبات آمریکا و روسیه را به تصویر میکشد. در درون این فرا روایت، منظومهای از گفتمانها و خرده گفتمانها در دو سوی منازعه میتوان یافت ولی در قلب این منازعه روایتی، این واقعیت برجسته میشود که در دوران بین جنگ سرد، هیچ حادثهای، مانند جنگ اوکراین، در بههم ریختگی روابط مسکو و واشنگتن نبوده است.
طی دو سالی که از آغاز جنگ میگذرد، پیآمدهای متعددی را برای آن میتوان در نظر گرفت. مهمترین پیآمد، تغییر کیفیت مناسبات روسیه و اروپا، مناسبات درون اروپایی، ماهیت ناتو و مثلث دگرگون شده آمریکا، اروپا و روسیه است. آنچه در این پیآمدها باید مدنظر قرار گیرد، در کنار مناسبات خارجی و بیرونی، تأثیر بر سیاست داخلی کشورهای درگیر است.
زمزمههای جدی در لزوم تغییر در نگاه اولیه به جنگ در سیاست داخلی کشورهای غربی، پژواک خاصی دارد ولی شاید در کمتر مکانی، چون ایالات متحده، پیوند سیاست داخلی و جنگ اوکراین، مخصوصاً در زمان خاص سال 2024، قابل مطالعهتر است. اجمالاً در جامعه عمیقاً دو قطبی شده آمریکا، جنگ اوکراین و به تبع آن، روابط آمریکا و روسیه نیز دو قطبی شده و در حال دو قطبیتر شدن است. ترامپ به صراحت گفته که دیدگاه متفاوتی با بایدن در مورد جنگ اوکراین دارد. ترامپ به اتحاد اروپا و آمریکا علیه روسیه، اعتقادی ندارد.
نگاه ترامپ به همه مناسبات بینالمللی، منجمله جنگ اوکراین، نگاهی معاملاتی و داد و ستد محور است. او دنبال سازشی با روسیه برای حلوفصل قضیه است و البته روایت بایدن و حزب دمکرات روایتی ایدئولوژیک و مخالف سازش است. ترامپ جنبشی را هدایت میکند که بر محوریت بازسازی قدرت آمریکا شکل میگیرد و بر صراحت میگوید برای او و علاقهمندان به بازسازی و احیای قدرت آمریکا، جنگ اوکراین، موضوعی حاشیهای است.
در اینجاست که موضوع پایان جنگ و راههای خاتمه آن بین آمریکا و روسیه بر سر اوکراین، حساس و برجسته میشود. پوتین، در این شرایط انتخاباتی در آمریکا، در حقیقت و به عنوان کنشگری جانبدار ترامپ وارد سیاست داخلی آن کشور شده و راهحل پایان را سازشی سیاسی میداند که در آن روسیه، بخشی از سرزمین اوکراین را ضمیمه کند و ناتو گسترش نیافته و نهایتاً عملیات نظامی خاتمه یابد.
جالب آنکه در این مصاحبه پوتین، ضد غربی صحبت نمیکند، بلکه به تقدیر جلوههایی از زندگی غربی منجمله پرگماتیسم غربی میپردازد، اما روح حرف و سخن طولانی او این کلمه است که روسیه برای سازش با آمریکا آماده است. تاریخ پر فراز و نشیب قدرتهای بزرگ غربی، در پنج سده گذشته نشان میدهد که غرب و شرق، آمریکا و اتحادیه شوروی، مسکو و واشنگتن، به یک باره بلکه در دفعات متعدد، در صورت نیاز سیاسی و فراهم بودن شرایط داخلی با هم سازش کردهاند.