به گزارش صد آنلاین، مهندس جوان که فوق لیسانس آیتی دارد ساعاتی بعد از سرقت بازداشت شد و اعتراف کرد با همدستی دوستش که او هم فوقلیسانس دارد، اقدام به سرقت کرده است.
این پرونده بعد از آن تشکیل شد که مردی جوان که راننده تاکسی اینترنتی بود به ماموران گزارش داد دو نفر تحت عنوان مسافر سوار ماشین شدند و خودروی او را سرقت کردند. در حالیکه پلیس مشخصات پژو 206 و دو مسافر را گرفته و تحقیقات خود را آغاز کرده بود، مامموران گشت به دو مرد جوان مشکوک شدند و بعد از بازجویی اولیه از آنها پی بردند این مظنونان به نامهای آرش و آرمان دو سارق جوان خودروی تاکسی اینترنتی هستند. در نهایت با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی ابتدا شاکی پرونده در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من یک پژو 206 داشتم و با آن رانندگی میکردم و تاکسی اینترنتی بودم. در شهرک بعثت بودم که درخواست سفر به رودهن آمد. من هم قبول کردم. دو مرد جوان سوار ماشین شدند و وقتی در اتوبان بودیم روی من چاقو کشیدند و ماشین را خواستند. من هم ماشین را دادم و پیاده شدم. آنها مرا وسط اتوبان پیاده کردند وچیزی نمانده بود که ماشین من را زیر بگیرد. به سختی جان سالم به در بردم.
این مرد ادامه داد: وقتی مشخصات را به پلیس دادم و ماموران متهمان را بازداشت کردند متوجه شدم از خانواده ثروتمندی هستند. خانواده آرش پول ماشین را به من دادند و رضایتم را گرفتند اما همچنان به خاطر آسیبی که به من وارد کردهاند شکایت دارم.
وقتی نوبت به آرش رسید، او اتهام را قبول کرد و گفت: من خانواده ثروتمندی دارم. دو خواهرم پزشک هستند و پدرم مرد ثروتمندی است. در نوجوانی معتاد شدم و سرنوشتم عوض شد. با فشار خانواده اعتیاد را ترک کردم، درس خواندم و فوق لیسانس آیتی گرفتم؛ اما بعد دوباره به سمت اعتیاد رفتم و وضعیتم خراب شد. چندباری خانواده مرا در کمپ بستری کردند و آنجا بودم که با آرمان آشنا شدم. او هم تحصیل کرده بود و سطح خانوادگی بالایی داشت. ما به خاطر اعتیاد و برای خرید مواد مخدر ماشین را دزدیدیم. بعد از سرقت ضبط و باند آن را به یک مالخر دادیم و به جایش شیشه گرفتیم. وقتی شیشه زدیم و حالمان خوب شد داشتیم در خیابان راه میرفتیم که پلیس بازداشتمان کرد.
آرمان هم اتهام را قبول کرد و گفت: من سابقهدار هستم با اینکه تحصیلات بالایی دارم اما اعتیاد مرا به این وضعیت کشاند و من از اتفاقی که افتادهاست پشیمان هستم.
با پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.