آخرین اخبار
۰۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۷
بازدید:۲۰۸
صد آنلاین | مرد جوان که در جریان درگیری در یک سمساری با ضربه شیشه مرتکب قتل شده بود، در جلسه دادگاه مدعی شد از خود دفاع کرده است.
کد خبر : ۶۷۷۷۴

به گزارش صد آنلاین ،  مرد جوان که در جریان درگیری در یک سمساری با ضربه شیشه مرتکب قتل شده بود، در جلسه دادگاه مدعی شد از خود دفاع کرده است.

 

 

 

 

 


تحقیقات جنایی دراین پرونده از پنجم مهرماه سال گذشته و با گزارش درگیری خونین دریک مغازه سمساری آغاز شد. تیم جنایی با حضور درمحل درگیری درخیابان کمیل تهران متوجه شدند مرد جوانی به دلیل فرو رفتن شیشه درسینه‌اش جان باخته است.عامل جنایت به نام سعید هم ازناحیه پا زخمی‌شده اما ازمحل فرارکرده بود که خیلی زود دستگیر شد. متهم درجریان تحقیقات گفت: مقتول را نمی‌شناختم و آن روز برای اولین‌بار او را در مغازه سمساری دیده بودم. آن روز برای فروش مقداری از وسایل دست دوم خانه به مغازه سمساری دوستم رفته بودم. متهم بعد از من وارد مغازه شد و بی‌دلیل به من متلک انداخت و اسم یک هنرپیشه خارجی را به من نسبت داد. به او گفتم مگر با تو شوخی دارم؟ که درگیری لفظی شروع شد و من هم یک سیلی به او زدم. او به انتهای مغازه رفت و شروع به گفتن بد و بیراه کرد. صاحب مغازه و چند نفر دیگر سعی ‌کردند ما را آرام کنند که یکدفعه مقتول بریده‌ای از یک آینه شکسته را از روی میز برداشت و به ران من زد. او را هل دادم که زمین خورد.

 

 

 

من هم  یک تکه شیشه از روی میز برداشتم و به سمتش پرتاب کردم که به قلبش خورد. یک قلیان هم در قفسه بود که با تنه چوبی آن به سرش ضربه زدم.با تکمیل تحقیقات برای او به اتهام قتل عمد و جراحات غیر منتهی به فوت کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. دیروز متهم از زندان به دادگاه منتقل شد و پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه مادر مقتول درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: حاضر به بخشش قاتل پسرم نیستم. رئیس دادگاه سپس از سعید خواست از خود دفاع کند که مرد جوان گفت: اتهام را قبول دارم اما از خودم دفاع کردم. آن روز وارد مغازه سمساری شدم. مقتول به من گفت چطوری میرفندرسکی‌؟ اول فکر کردم اسم بازیگر خارجی است اما بعد متوجه شدم یک دانشمند ایرانی بوده است. عصبانی شدم و همین شروع درگیری ما بود. او با شیشه‌ای شکسته ضربه‌ای به پایم زد. به انتهای مغازه رفتم و هرچه جلوی دستم بود را سمت این مرد پرت می‌کردم. رئیس دادگاه: چه وسایلی را پرت کرد؟ متهم: به طور دقیق یادم نیست. لیوان، گلدان. رئیس دادگاه: بعد چه شد؟ متهم: من انتهای مغازه گیر افتاده بودم و راه فرار نداشتم. یکی از دوستانم برای کمک آمد. با میله آهنی ضربه‌ای به مقتول زد. من هم شیشه‌ای را به سمت او پرت کردم که در سینه‌اش فرو رفت. بعد هم فرار کردم. شنیدم با تاخیر با اورژانس تماس گرفتند و دیر او را به بیمارستان رساندند که همین باعث شد فوت شود. وکیل متهم هم در دفاع از او گفت: عمل متهم رفتار نوعا کشنده نیست و به نظر می‌رسد، شبه عمد است. پس از آخرین دفاع متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند. 

 

 

4561/ب

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها