به گزارش صد آنلاین ، نوجوان فداکار امیدیهای که برای نجات جان مادر و خواهران به دل آتش زد، جانش را از دست داد.
، ماجرای ققنوس فداکار را شاید خیلیها شنیده باشند، اما این بار این ماجرا توسط یک نوجوان امیدیهای تکرار شد تا نامش بین مردم شهرش بدرخشد.
بعد از لندی ۱۴ساله ایذهایکه ۱۸ شهریور سال ۱۴۰۰ جانش را به خاطر نجات دو زن همسایه و بر اثر حادثه آتشسوزی مرگبار از دست داد، این بار هم نوجوان ۱۶ ساله دیگری بهنام امیرمحمد انصاری اهل امیدیه خوزستان، قهرمانانه جانفشانیکرد.
میرمحمد انصاری، نوجوان ۱۶ ساله امیدیهای که سن کم او مانع از نشان دادن غیرت و اصالتش نشد، پس از اینکه میبیند مادر و خواهرانش در خانه گرفتار آتش شدهاند، به دل آتش میزند تا جان آنها را نجات دهد اما او هم گرفتار آتش میشود و جانش را از دست میدهد.
روزنامه جم جم هم در بخشی از گزارشی که درباره مرگ تلخ امیرمحمد منتشر کرده به نقل از عمویش نوشته است:
* روز حادثه پدر خانواده ساعت ۵ و ۴۵ دقیقه صبح برای پیادهروی از خانه بیرون رفت: «در امیدیه چون هوا گرم است، چندان از لوازم گرمایشی استفاده نمیشود یا محدود است، اما آن روز هیتر در خانه برادرم روشن بود که احتمالا بهدلیل اتصالی برق و جرقه ناشی از آن، آتشسوزی در خانه شروع شد.
* پس از مدتی، امیرمحمد از خواب بیدار و متوجه آتش شد. ابتدا پدرش را صدا زد و وقتی جوابی نشنید متوجه شد از خانه بیرون رفته است. سراغ مادر و خواهر ۱۲سالهاش رفت و آنها را از خانه بیرون برد تا از آتش دور باشند و بعد هم سراغ خواهر کوچکترشکه خواب بود رفت. امیرمحمد تلاش زیادی کرد تا خواهرش را بیدار کند، اما خواب او آنقدر سنگین بود که بیدار نمیشد.
* در همین حین که خواهرش را صدا میزد، یکدفعه صدای انفجار مهیبی در خانه پیچید و کولر گازی افتاد و بعد از سقوط، پشت در اصلی ورودی خانه را مسدود کرد. این اتفاق در حالی افتاد که مادر همزمان تلاش میکرد تا برای نجات امیرمحمد و دخترش وارد خانه شود اما کولر راه را بسته بود.
* مادر و دختر بیرون از خانه بودند و امیرمحمد و خواهرش هم در خانه. حجم آتش و شرایط آن لحظه به قدری پر از استرس بود که به ذهن امیرمحمد خطور نکرد به شکلی کولرگازی را از جایش تکان داده و مسدودی در را برطرف کند. شاید هم شدت آتش به حدی بود که به او اجازه نمیداد به کولر نزدیک شود.»
* آتش و دود از هر طرف امیرمحمد و خواهرش را محاصره کرده بود. تنها فکری که آن لحظه به ذهن پسر نوجوان رسید این بود که دست خواهرش را گرفت و او را داخل یکی از اتاقهای خانه برد و بعد از بستن در گفت همانجا بماند و خارج نشود تا راهی برای نجات و فرار از آتش پیدا کند. درشرایطی که امیرمحمد دنبال راه نجات بود، مادر نیز همسایهها را خبر کرد و کمک خواست. خواهر کوچکتر امیرمحمد هم پنجره اتاق را باز کرد و چون جثه کوچکی داشت توانست بدنش را از لای نردههای پنجره رد کرده و توسط همسایهها نجات پیدا کند اما چون امیرمحمد جثه نسبتا درشتی داشت، نمیتوانست از پنجره رد شود.
* بعد از نجات او، امیرمحمد هنوز درگیر پیداکردن راه نجات بود، دامنه آتش آنقدر زیاد شد که پسر نوجوان بیهوش شد و پس از بیهوشی آتش بیرحم به جانش افتاد.پزشکان گفتند متاسفانه امیرمحمد دچار سوختگی حدود صددرصدی شده است. شدت سوختگی به حدی بالا بود که برادرزادهام دوام نیاورد و از دنیا رفت.
مرگ دردناک و تلخ امیرمحمد انصاری با موجی از غم و اندوه کاربران فضای مجازی همراه شده که در ادامه میخوانید:
* بهروز شجاعی، روزنامهنگار: فداکاری امیرمحمد_انصاری این قهرمان، این نوجوان ۱۶ ساله اهل امیدیه میخکوبم کرد! خانه این دانش آموز به دلیل اتصالی بخاری برقی دچار آتش سوزی شده بود و مادر و خواهرش گرفتار آتش، بیواهمه به دل آتش میزند، مادر و خواهرش را نجات میدهد و متاسفانه خودش جانش را از دست میدهد، روحش شاد!
* محمد غمخوار، فعال مجازی: خوزستان امروز در سوگ امیرمحمدی است که به دل آتش زد که بار دیگر یادمان بیارود که این قلب باید برای یکدیگر به تپش دربیاد.
* کاربری به نام کریم نوشت: به سوپرمن نیاز دارید؟ نه ممنون، خودمون امیرمحمد انصاری دهه هشتادی داریم که مثل علی لندی قهرمانه، دو خواهر و مادرشو از آتیش سوزی نجات داد، اما خودش فدا شد.
* امیر توئیت زد: کوه فداکاری «امیرمحمد انصاری». نوجوون 16 ساله اهل امیدیه خوزستان که یاد لندی و کیان را زنده کرد.
* لیلا هم با اندوه در وصف امیر محمد گفت: خوزستان مهد قهرمانان است. بزرگ مرد کوچک ما همنشین کیان و علی لندی شده است.
* محمد مهاجری، روزنامه نگار: علی لندی میزبان همیشگی قهرمانان نامی ایران زمین، امیرمحمد انصاری شد و هر دو به استقبال کیان میروند .
* امیرحسین هم واکنش نشان داد و نوشت که خوزستان یک علی لندی دیگر رو از دست داد و رخت عزا بر تن کرد.
* مژگان توئیت زده است که دهه هشتادی واقعی را با امثال امیرمحمد انصاری، بشناسیم، نه نمونههای اینستاگرامی!
* مهدی هم ابرزار تاف از مرگ امیرمحمد گفت: پتروس فداکار افسانه ای بیش نبود، اما امیرمحمد انصاری یک قهرمان واقعی بود؛ قهرمان ایران زمین...
* محسن هم نظر داد: جوانان ایرانی کم نظیرند اینبارهم فداکاری نوجوان ۱۶ساله برای نجات جان. علی لندی. امیرمحمد انصاری و این راه همچنان ادامه دارد.