آخرین اخبار
۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۳
بازدید:۳۶۲
سید رحمان موسوی در یادداشتی می نویسد: تصور جهان بدون هنری کیسینجر دشوار است. نه تنها به این دلیل که ۱۰۰ سال عمر کرد، بلکه به این دلیل که بیش از نیم قرن در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل آمریکا جایگاهی تأثیرگذار - و گاه غالب - داشت.
کد خبر : ۵۷۷۵۵

 درگذشت متفکر و کارشناس برجسته سیاست خارجی آمریکا احتمالا پایان یک دوران را نشان می دهد. هنری کیسینجر در طول زندگی طولانی و فوق‌العاده تأثیرگذار خود، میراثی را ساخت که آمریکایی‌ها در این دوره جدید از سیاست قدرت‌های بزرگ و آشفتگی جهانی عاقلانه به آن توجه کنند.

 

 

تصور جهان بدون هنری کیسینجر دشوار است. نه تنها به این دلیل که 100 سال عمر کرد، بلکه به این دلیل که بیش از نیم قرن در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل آمریکا جایگاهی تأثیرگذار - و گاه غالب - داشت. در سال 1938 به ایالات متحده رفت، در حالی که در ارتش ایالات متحده بود به آلمان بازگشت و سپس دانشجو و بعد عضو هیئت علمی دانشگاه هاروارد شد. او به مدت هشت سال در دولت ایالات متحده، ابتدا به عنوان مشاور امنیت ملی، و سپس به عنوان وزیر امور خارجه (که هر دو سمت را به طور همزمان بین سال‌های 1973 و 1975 بر عهده داشت) در زمان روسای جمهور ریچارد نیکسون و جرالد فورد خدمت کرد.

 

 

 

او برای شروع، از چین شروع کرد؛ فرصتی که با انشعاب اختلافات چین و شوروی ایجاد شد، اما کیسینجر و نیکسون از آن برای اعمال نفوذ بر اتحاد جماهیر شوروی (رقیب اصلی آمریکا در آن زمان) استفاده کردند. این پیشروی دیپلماتیک نه تنها به چندین دهه خصومت بین ایالات متحده و چین پایان داد؛ همچنین فرمولی برای کاهش اختلافات در مورد تایوان ایجاد و شالوده دگرگونی اقتصادی چین را پایه گذاری کرد و یک رابطه پایدار و مهم تر ایجاد کرد.

تنش زدایی: کاهش تنش با اتحاد جماهیر شوروی. کیسینجر و نیکسون (رابطه نزدیک آنها یکی از توضیح های نفوذ کیسینجر است) ساختار روابط بین دو ابرقدرت آن دوره را تشکیل دادند. این امر امکان گفت‌وگوهای کنترل تسلیحات هسته‌ای، قوانین جاده‌ای برای مدیریت درگیری‌های مربوط به متحدان مربوطه و نشست منظم سران را فراهم کرد - که همه به سرد نگه داشتن جنگ سرد کمک کردند، در حالی که می‌توانست داغ شود یا بدتر از آن به تشدید تنش هسته‌ای منجر شود.

سپس خاورمیانه بود. شباهت ها با امروز قابل توجه است، زیرا دقیقاً 50 سال پیش بود که مصر و سوریه با یک حمله غافلگیرکننده اسرائیل را غافلگیر کردند، درست همانطور که حماس در 7 اکتبر انجام داد. کیسینجر و نیکسون مطمئن شدند که اسرائیل از حمایت نظامی لازم برخوردار است. اما آنها همچنین اسرائیلی ها را تحت فشار قرار دادند که از نیروی نظامی بیش از حد استفاده نکنند، زیرا این امر می تواند اتحاد جماهیر شوروی را وارد جنگ کند یا چشم انداز دیپلماسی را در پی آن از بین ببرد. دیپلماسی شخصی کیسینجر به آتش‌بس و جدایی نیروهای مسلح مخالف کمک کرد و زمینه را برای توافق صلح مصر و اسرائیل که توسط رئیس جمهور جیمی کارتر مذاکره شد، فراهم نمود.

کیسینجر محافظه کار بود . او نظم را در اولویت قرار داد، به این معنی که تلاش‌های او برای اجتناب از جنگ بر اهداف بلندپروازانه‌تر دیگری که می‌خواستند کشورها را متحول کنند یا صلح با عدالت را تحمیل کنند، اولویت داشت. تاکید او بیشتر بر روابط بین کشورها بود تا سیاست درون آنها. او اعتقاد داشت که کار اصلی سیاست خارجی ایالات متحده شکل دادن به سیاست خارجی دیگران باید باشد.

 

 

اتحادها، دیپلماسی، و اخیراً نظم جهانی، چین و هوش مصنوعی

 

 

حتی اگر کیسینجر هرگز در دولت خدمت نمی کرد، باز هم از طریق قدرت ایده ها و شیوایی نوشته هایش، تأثیر عمیقی بر سیاست خارجی ایالات متحده می گذاشت؛ مانند جورج مارشال، دین آچسون و جیمز بیکر. اما در مورد بازیگر و تحلیلگر بودن، هیچ‌کدام با کیسینجر مقایسه نمی‌شوند. او محقق برجسته دوران خود بود.

 

 

 

منتقدان جنگ، کیسینجر را به دلیل طولانی شدن و گسترش آن به داخل کامبوج سرزنش می کنند، در حالی که بسیاری آن را غیرقابل پیروزی و ارزش جنگیدن دانستند. اما او همچنین با توجه به نقشی که در مذاکره برای پایان دادن به جنگ داشت، از طرفداران جنگ انتقاد کرد. شرایط «صلح» به ویتنام شمالی اجازه داد تا در عرض دو سال به پیروزی خود بر جنوب دست یابد.

کیسینجر همچنین نقشی بحث برانگیز در وقایع سال 1971 ایفا کرد، زمانی که او در کنار پاکستان ایستاد (یک متحد ایالات متحده که به ماما کمک کرده بود تا با چین پیشرفت کند) علیرغم گزارش‌هایی مبنی بر اینکه دولت این کشور در حال انجام یک کارزار سرکوب گسترده است، یا به عقیده بسیاری یک نسل کشی، در محلی که اکنون بنگلادش نامیده می شود. در نهایت، کیسینجر هنوز به دلیل نقشش در تلاش برای سرنگونی دولت منتخب دموکراتیک سالوادور آلنده در شیلی، به دلیل تمایلات ایدئولوژیک آن، انتقادات شدیدی دارد. اگرچه تلاش‌های او کاملاً قانع‌کننده نبود، با این حال، نکته مهمتر این است که دستاوردهای او بزرگ و بسیار بزرگتر از شکست های او بود که مهمترین ان تلاش برای تغییر موقعیت ها یا رژیم هایی که در بهترین حالت فقط قابل مدیریت هستند و این میراثی است که برای آمریکایی‌ها تا ابد ماندگار خواهد بود.

 

 

 

 

31111aqwe

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها