نویسنده: احمد مصطفی
برخی انزواطلبهای افراطی، راستگراهای جدید تندرو و برخی از لبیرالهای افراط گرای آمریکایی تصور میکنند که بی نیازی جهان از قدرت در حال ظهوری مانند چین ممکن است؛ اما در جهان به میزان کافی عاقل و بادرایت باقی مانده که بداند این امر غیرممکن است.
برخی ممکن است گمان کنند آنچه آمریکا و غرب در قبال روسیه انجام دادند؛ یعنی محاصره اقتصادی و تحریمهای بیسابقه به خاطر جنگ اوکراین الگویی قابل تکرار در قبال چین است؛ اما واقعیت این است که تمام این اقدامات فعالانه از سوی آمریکا و متحدان غربیاش به فروپاشی روسیه و حتی توقف کامل و قطعی صعود این کشور منجر نشد.
حتی اگر چین از طریق الحاق تایوان به «سرزمین مادری» از طریق اقدام نظامی فرصت را برای آمریکا در راستای تکرار اقداماتش در قبال روسیه فراهم نکند، سیاست آمریکا در جهت متوقف کردن صعود چین ادامه خواهد داشت.
اهمیت هدف قرار دادن چین تنها این مسئله نیست که اقتصاد این کشور به دومین اقتصاد بزرگ در جهان تبدیل شده بلکه به این خاطر است که توسعه این کشور به گونهای بوده که به «کارخانه بزرگ جهان» تبدیل شده و در نتیجه این کشور منبع بیشترین حجم تجارت جهانی است.
از سفر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا به پکن به عنوان اولین سفر وزیر امور خارجه آمریکا از سال 2018 تاکنون انتظار چندانی نمیتوان داشت. ویلیام برنز، رئیس سیا چندی پیش پنهانی به چین سفر کرده و با مقامات آنجا دیدار کرده بود. با این حال، تمام اینها مانع از درگیری دو اقتصاد بزرگ جهان نشد. ابرقدرت باقیمانده (واشنگتن) نمیخواهد کسی رشد کند تا برای بدست آوردن جایگاهش با این کشور رقابت کند یا حتی برای تشکیل یک «جهان چندقطبی» فشار وارد کند.
احتمالا این تلاشها برای کاهش کشمکش (نه متوقف کردن آن) مقدمهای برای سرگرم شدن دولت آمریکا به انتخابات ریاست جمهوری و مجلس در سال آینده باشد و اگر دولت بایدن خواهان دستیابی به هر دستاورد موقتی در رابطه با چین است، شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین مایل نیست به این دولت در برابرنامزد حزب جمهوری خواه هیچ امتیاز انتخاباتی بدهد. بلکه فراتر چه بسا چین تلاش میکند از این تمایل آمریکا برای کاهش شدت کشمکش به منظور محقق ساختن هر گونه دستاورد تکنیکی بهره برداری کند. با این وجود کشمکش و درگیری پابرجاست و ادامه دارد و شاهد تغییر روشنی در آن نخواهیم بود مگر اینکه دمکراتها در انتخابات سال آینده در آمریکا شکست بخورند و تا آن زمان مسئله از دست دادن چین برای جهان از طریق تضعیف این کشور بسیار دشوار باقی خواهد ماند.
منبع/الخلیج