نویسنده: یوسف رستمی
صدام حسین، رئیس جمهوری عراق فکر می کرد جنگ ظرف چند روز به پایان می رسد و عراق به پیروزی درخشانی دست می یابد. اما تهاجم او باعث وحدت بیشتر در کشور و تقویت نظام اسلامی نوپا شد حتی تعدادی از طرفداران رژیم سلطنتی در نیروی هوائی تصمیم گرفتند از وطن دفاع کنند. صدام به روی خودش نیاورد که استراتژی پیروزی برق آسا شکست خورده است، لذا به سربازانش پیام پیروزی فرستاد و در روز ششم جنگ قطعنامه سازمان ملل را پذیرفت و پیشنهاد آتش بس داد. امام گفتند صدام دستش را دراز کرده با ما مصالحه کند ما تا آخر با آنها جنگ خواهیم کرد و انشاءالله پیروز خواهیم شد. دولت هم رسما پاسخ داد تا زمانی که یک سرباز عراقی در قلمرو ایران باشد ایران حاضر به مذاکره نخواهد شد.
در اول مهر ۱۳۵۹، کورت والدهایم، دبیرکل سازمان ملل متحد از طرفین خواست که تلاش خود را برای حل اختلافات به کار گیرند. نخستین بیانیه شورای امنیت در زمینه این جنگ، از دو طرف خواسته بود که از هرگونه اقدام نظامی خودداری کنند. عراق با آن موافقت کرد ولی ایران آن را رد کرد.
عصمت کتانی، نماینده عراق در سازمان ملل در جلسه شورای امنیت در 4 مهرماه ۱۳۵۹ شرکت و از پایبندی عراق به اصول عدم مداخله در امور داخلی کشورها و احترام به حاکمیت ملی و حفظ صلح و امنیت بینالمللی سخن گفت. وی تأکید کرد: «عراق به هیچ وجه، قصد ادامه جنگ را ندارد به شرط آنکه ایران نیز این اصول را تأیید و به آنها عمل کند.»
سعدون حمادی، وزیر امور خارجه به درخواست عراق، در جلسه 6 مهر 1359 شورای امنیت حضور یافت، که در آن قطعنامه ۴۷۹ با ذکر عبارت «وضعیت میان ایران و عراق» از دو کشور خواسته بود از توسل به زور خودداری کنند، به تصویب رسید. عراق بلافاصله این قطعنامه را پذیرفت ولی ایران اعلام کرد تا پیش از خروج نیروهای عراق از خاک ایران، این قطعنامه را نمیپذیرد.
وزیر امور خارجه عراق، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۵۹ با اشاره به موافقت عراق با قطعنامه ۴۷۹ و مخالفت ایران با آن، جمهوری اسلامی را به توسعه طلبی و نقض مقررات بینالمللی متهم کرد. همچنین، با بیان تاریخچه ای از آنچه تمایلات توسعه طلبانه ایران در زمان شاه و پس از پیروزی انقلاب خواند، ۱۳ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ را روز آغاز جنگ اعلام کرد و با ادعای نقض توافقنامه الجزایر در حرف و عمل از سوی ایران، اقدام نظامی عراق علیه ایران را دفاع پیشگیرانه خواند!
هشتم مهر ماه سال ۱۳۵۹ اولین هیئت از سوی سازمان کنفرانس اسلامی به تهران آمد. حبیب شطی، دبیرکل سازمان، یاسر عرفات و ضیاءالحق رئیسجمهوری پاکستان در این هیئت حضور داشتند. درخواست آنان برقراری آتشبس فوری بود. درخواست آنان مورد پذیرش قرار نگرفت.
به نوشته روزنامه هندی ساندی استاندارد در 13 مهر 1359 ایندیرا گاندی، نخست وزیر هند ده روز پس از آغاز جنگ دو نامه مشابه به صدام حسین و بنی صدر فرستاد و از آنها تقاضا کرد جنگ بیهوده را رها کنند. این درحالیست که در روز سیزدهم درگیری، ایران پیشنهاد آتشبس عراق را رد کرده است.
بیست و نهم مهر ۱۳۵۹، دومین سفر هیئت کنفرانس اسلامی (متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء الحق، یاسر عرفات و …) به تهران، برای برقراری آتشبس انجام شد که باز بینتیجه بود.
در اوایل جنگ مسئولان ایران بلافاصله جنگ را به جنگ بین حق و باطل تبدیل کردند. بنی صدر، رئیسجمهور وقت در ۵ مهرماه ۱۳۵۹ (یک روز قبل از مذاکره با سران کشورهای اسلامی) در مصاحبه خود گفت: ما گفتهایم که برای میانجگری و آشتی ما آمادگی نداریم برای اینکه بین حق و باطل آشتی معنی ندارد. وی در ۶ مهرماه ۱۳۵۹ در مذاکره با سران کشورهای اسلامی یاسر عرفات، حبیب شطی و ضیاءالحق گفت: دنیای اسلام باید به متجاوز بفهماند که در تعارض بین حق و باطل بی طرف نیست و از حق جانبداری میکند باید به حکومت متجاوز عراق از جانب همه کشورهای اسلامی یادآور شد که حمله به ایران حمله به اسلام و امت اسلامی است.
مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت در مصاحبه مطبوعاتی هفتگی خود در ۷ مهرماه ۱۳۵۹ در مورد مذاکرات با سران کشورهای اسلامی گفته بود: ما با یاسر عرفات در مورد اصل جنگ مذاکرات زیادی داشتیم و در آن جلسه دو طرف متفق بودیم که این جنگ را آمریکا شروع کرده و عراق آلت دست شده، نظر ما این بود که سرنوشت جنگ با پیروزی ما تعیین شود زیرا برای ما کافی نیست که بگوییم شکست نخوردهایم زیرا باید نشان بدهیم که انقلاب خیلی قوی است و رسالت انقلاب اینست که این جنگ را ببرد و فکر انقلاب را برای توسعه باز کند.
دبیرکل سازمان ملل، اولاف پالمه، در سفر دی ماه 59 به ایران، اصولی را به عنوان مبنایی برای صلح مطرح کرد، اما حاضر نشد در مذاکراتش دولت عراق را به دلیل تجاوز به ایران محکوم کند. او گفت صدام گیر افتاده و برای بیرون رفتن از دام، باید یک بهانهای داشته باشد. سازمان ملل به دنبال آتشبس و سپس مذاکره بین طرفین بود، در حالی که ایران به دنبال خروج نیروهای متجاوز و سپس برقراری آتشبس بود و به همین دلیل تلاشهای نماینده سازمان ملل به جایی نرسید.
موضع رسمی ایران آن بود که ارتش عراق پیش از برقراری آتشبس میبایست از خاک ایران عقبنشینی کند. این شرط هرچند به لحاظ اصولی قابل دفاع بود، اما به نظر برخی ناظران عملی به نظر نمیرسید… چنین شرطی هیچگاه محقق نشد و حتی هشت سال بعد نیز که ایران پایان جنگ را پذیرفت، ابتدا آتشبس برقرار شد و بعد نیروها به مرزهای بینالمللی بازگشتند.
گردهمایی سران سازمان کنفرانس اسلامی در بهمن ماه ۱۳۵۹ در طائف عربستان برگزار شد. با کمال تعجب ایران به دلیل حضور صدام، در اجلاس طائف شرکت نکرد. صدام با استفاده از غیبت ایران با سخنرانی هشتاد دقیقه ای و با ارائه اسناد راست و دروغ ایران را تجاوزگر و اقدامات عراق را دفاع مشروع قلمداد کرد.
هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس در روز دوشنبه 6 بهمن 59 طی سخنانی عدم شرکت ایران را با استناد به آیه 9 سوره حجرات تصمیم قرآنی مطرح و به تایید نمایندگان مجلس به جز یک نفر رساند. این آیه می فرماید: اگر دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهید؛ و اگر یکى از آن دو بر دیگرى تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، درمیان آن دو صلح عادلانه برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست مىدارد.
او گفت، به مسئولین الجزایر که باستناد این آیه می خواستند بین ایران و عراق صلح برقرار کنند گفتیم که قسمت اول آیه که توصیه به صلح دارد برای مواردی است که یکی از طرفین درگیری متجاوز نباشد، و وقتی یک طرف متجاوز است قسمت دوم آیه فرمان به بقیه مسلمین می دهد که با تجاوزکار بجنگند تا رفع تجاوز شود.
آیت الله صالحی نجف آبادی در اسفند 59 با نوشتن نامه سرگشاده تحلیلی شصت صفحه ای خطاب به رئیس مجلس تصمیم به عدم شرکت در اجلاس طائف را کاری اشتباه بر اساس برداشت اشتباه از آیه قرآن بر شمردند و گفتند که اصولا اگر یک طرف متجاوز نباشد جنگی صورت نمی گیرد. ثانیا اگر با طرفین مذاکره نشود متجاوز معلوم نمی شود. چرا که هر یک از طرفین دیگری را به تجاوز متهم می کند. پس لازم است با طرفین مذاکره شود، آنگاه مشخص شد یک طرف متجاوز است و از تجاوز دست بر نمی دارد با او بجنگند تا رفع تجاوز شود.
یکی از اهداف در پایان کنفرانس میانجگری برای پایان جنگ ایران و عراق ذکر شد. هیئت حسن نیت شامل روسای کشورهای پاکستان، ترکیه، بنگلادش، گامبیا، سنگال، گینه و یاسر عرفات و حبیب شطی تشکیل شد تا به هر دو کشور مسافرت کنند و با شنیدن سخنان طرفین پیشنهاد خود را ارائه کنند. این هیئت ۹ اسفند وارد تهران شد. بعد از ظهر همان روز با اعضای شورای عالی دفاع ایران وارد گفت وگو شد. شورای عالی دفاع سه پیشنهاد به عنوان شرایط آتشبس و برقراری صلح به هیئت منتخب کنفرانس اسلامی ارائه کرد:
الف. تشخیص متجاوز و تنبیه او
ب. قبول آتشبس پس از خروج متجاوز از خاک ایران
ج. اعلام پذیرش عملی معاهده ۱۹۷۵ از سوی عراق
هیئت سپس به بغداد و عربستان سفر کرد و در ۱۳ اسفند ۱۳۵۹ به ایران بازگشت و پیشنهادهایی مکتوب برای برقراری صلح ارائه داد. این پیشنهادها در جلسه ۱۵ اسفند ۱۳۵۹ در شورای عالی دفاع و در حضور همه اعضا مطرح شد و به دلیل آنکه هیچ اصل و اساس مشخصی برای حل و فصل اختلافات در آنها معین نبود و به اعتبار معاهده ۱۹۷۵ نیز اشارهای نداشت و مسئله رسیدگی به تجاوز عراق و تنبیه متجاوز هم مورد توجه قرار نگرفته بود و تضمینی نیز برای خروج بیقید و شرط نیروهای متجاوز از خاک ایران در کوتاهترین زمان ممکن پیشبینی نشده بود، مورد موافقت قرار نگرفت.
حبیب شطی و سکوتوره و ضیاءالحق و … در روز یکشنبه 9 فروردین 60 برای سومین بار به تهران وارد شدند. هاشمی در مصاحبه خود گفت ما سه چیز خواستیم که در پیشنهاد آنها نیست. اول بررسی تجاوز دوم محاکمه متجاوز در دادگاه بینالمللی اسلامی و سوم خروج نیروهای عراقی قبل از آتشبس یعنی اینجور نباشد که اول آتشبس کنیم بعد متجاوز خارج شود. سفر آنها بدوم نتیجه پاین پذیرفت.
ادامه دارد
21111ZAQ