آخرین اخبار
۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۷
بازدید:۴۷۰
علی مفتح در یادداشتی می نویسد: ملت فلسطین نماد ایستادگی در اوج پستی صهیونیست های اهریمنی است. ادای احترام و عزت برای این ملت مقاوم مسئولیت هر انسان آزاده ای است. دفاع از حقوق انسانی این خواهران و برادران شریف وظیفه هر مومن سرافراز است.
کد خبر : ۴۷۹۰۳

 مقام معظم رهبری، بعد از عملیات قهرمانان فلسطینی علیه ستمگران صهیونیستی در سخنانی فرمودند: «عامل ایجاد این طوفان ویرانگر، ظلم و جنایت و درنده‌خویی مداوم رژیم غاصب جعلی در حق ملت فلسطین بوده است و این رژیم نمی‌تواند با دروغگویی و مظلوم‌نمایی، چهره هیولایی و دیوسیرت خود را در حمله به غزه و قتل عام مردم آن پنهان کند». از تعداد شهیدان و جانبازان فلسطینی بسیار می شنویم و می خوانیم. همه آن ها دردآور هستند و دل هر انسان آزاده ای را می سوزانند حتی اگر این سوختن ها شمع امید و ایمان را در قلب ما روشنایی بخشند. اما سوزناک تر از این قتل عام ها با بمب های فسفری و چندتنی، مرگ آرام، تحقیر مستمر و شرایط غیر انسانی تحمیل شده بر فلسطینی های شریف توسط صهیونیست های سخیف است که باعث خروش خشم و عصبانیت غیرقابل وصف ملت عزیز فلسطین می شود. حالا با هم قصد داریم تا به بررسی تحلیل دقیق رهبر انقلاب بپردازیم و ببینیم چرا ملتی چنین خروش می کند و «یک شکست غیرقابل ترمیم» بر اهریمن زمان و قارون ناتوان وارد می آورد.

 

 


عایشه زنی فلسطینی است. پس از یکی از حملات صهیونیست ها به خانه و خانواده وی، تجربه از بین رفتن مفهوم خانه و حریم خصوصی را این گونه با پلستاین مانیتور به اشتراک می گذارد: «تصور کنید – شما در اتاق نشیمن خود نشسته اید که به خوبی آن را می شناسید. این همان اتاقی است که با خانواده بعد از شام با هم تلویزیون تماشا می کنند... و ناگهان آن دیوار با غرشی کر کننده ناپدید می شود، اتاق پر از خاک و آوار می شود و سربازان یکی پس از دیگری به داخل می ریزند و با فریاد [به شما] دستور می دهند. شما نمی دانید که آیا به دنبال شما هستند، آیا آمده اند تا خانه شما را تصاحب کنند، یا اینکه تنها خانه شما در مسیر آنها به جای دیگری قرار دارد. بچه ها فریاد می زنند، وحشت زده اند...آیا می توان حتی وحشتی را که یک کودک پنج ساله در برابر چهار، شش، هشت، دوازده سرباز با مسلسل هایی که به همه جا نشانه رفته اند، آنتن هایی که از کوله پشتی شان بیرون زده در حالی که صورت های خود را سیاه رنگ کرده اند و شبیه حشرات غول پیکر بیگانه شده اند که از دیوار عبور می کنند متصور شد»؟ او با اشاره به دیواری که اکنون توسط یک قفسه کتاب پوشانده شده است، می گوید: «و این همان جایی است که آنها از داخل آن عبور کردند. آنها دیوار را منفجر کردند و به خانه همسایه ما رفتند». 

این یکی از روش های صهیونیست ها برای اجتناب از هدف گرفته شدن است. معمولا در این چنین حمله هایی نارنجک های صوتی در داخل خانه منفجر می شود تا نظامیان صهیونیست به راحتی و بدون خطر وارد خانه شوند و فلسطینی ها را دستگیر کنند. اگر هم که هدف دستگیری اعضای آن خانه نباشد، این کار را تنها برای عبور از داخل آن خانه و رفتن به جای دیگری انجام می دهند تا به زعم خود میزان خطر را کاهش دهند و توسط فلسطینیان مورد هدف قرار نگیرند. نارنجک های صوتی که تقریبا همیشه استفاده می کنند صدای وحشتناکی دارند، مخصوصا وقتی که در داخل خانه منفجر می شوند. صهیونیست ها از این نارنجک ها بسیار استفاده می کنند. بعضی از شب ها، نظامیان صهیونیست که مشغول گشت زنی در خیابان ها هستند به شکل اتفاقی و به میل خود به داخل حیاط خانه ها نارنجک صوتی شلیک می کنند و به راه خود ادامه می دهند؛ تنها برای آزار فلسطینیان! البته این نارنجک ها همیشه هم به خوبی کار نمی کنند. بعضی وقت ها به دلیل مشکلات فنی پس از چند روز منفجر می شوند، البته اگر کودکان فلسطینی آنها را با اسباب بازی اشتباه نگیرند و در دستان آنها منفجر نشود. فقط هم پرتاب نارنجک صوتی نیست! فلسطینیان باید بسیار خوش شانس باشند اگر نظامیان صهیونیست درِ خانه ها را  در میانه شب برای بازرسی «عادی» نشکنند و وارد اتاق خواب ها نشوند!

صهیونیست ها به عمد در و دیوار را تخریب می کنند و بر حریم خصوصی فلسطینیان شبیخون می زنند. اشغالگران می خواهند تا فلسطینیان بدانند که هیچ دیواری از این مردم محافظت نخواهد کرد. تنها یک دیوار وجود دارد و آن هم دیوار حائل است که قرار است تا دیوار زندان فلسطینیان و محافظ خانه های غصبی اشغالگران باشد. هیچ حریمی وجود ندارد چون هیچ حرمی وجود ندارد. همه چیز برای صهیونیست ها مجاز است! فقط شکستن در و منفجر کردن دیوارها نیست که حریم امن خانه را ناامن می کند. نابودی حریم خصوصی را می توان در صدای آزاردهنده پهپادهای شناساسی و مسلح در آسمان تاریک شب فهمید که به عمد ساعت ها روی خانه های فلسطینیان پرواز می کنند و خواب را از چشمان آنها می گیرند، به خصوص اگر اینکه شب های گرم تابستان باشد و فلسطینیان بخاطر نبود برق برای پنکه و خنک کننده روی پشت بام خوابیده باشند. چه در خواب و چه در بیداری، صهیونیست ها همیشه حضور نحس خود را نشان می دهند.

حمدی شقورا، معاون مرکز فلسطینی حقوق بشر مستقر در شهر غزه در رابطه با این پهپادهای آزارگر به الجزیره می گوید: ‌«وقتی صدای هواپیماهای بدون سرنشین را می شنوید، احساس برهنگی و آسیب پذیری می کنید. وزوز صدای مرگ است. هیچ راه فراری نیست، هیچ جا دیگر خصوصی نیست». هر کسی می تواند مورد هدف قرار بگیرد. وقتی هم که فضای خصوصی وجود نداشته باشد دیگر احساس اعتمادی نیست. وقتی اعتماد نباشد، امید نیست و وقتی هم امید نباشد دیگر زندگی نیست، هر اندازه هم که زنده باشید! بچه ها می بینند، می فهمند که نه خانه و نه پدر و مادرشان می تواند از آنها محافظت کند. پدر و مادرها هم می بینند که قادر به محافظت از فرزندان خود نیستند. حس بی قدرتی و آشفتگی دیوانه کننده ترین حس است! خانه هایی که نه دیوارشان محافظ است و نه سقف شان آرامش. خانه هایی که اگر هم حتی حس و حال محافظت و آرامش بدهند باز هم در بمباران بی رحمانه تخریب و نابود می شوند. خانه هایی که بعضا سه نسل یک خانواده یا طایفه در آن زندگی می کنند و تمام دست رنج چند نسل محسوب می شود در کسری از ثانیه به تلی از آوار تبدیل می شود؛ آواری که بر روی سر خانواده ها خراب می شوند. می گویند مرگ در غربت خیلی دردناک است، اما مرگ در خانه خود آدم دردناک تر و غریبانه تر است. این درد حتی بیش تر هم می شود وقتی که تجربه مرگ چندین و چند بار اتفاق بیافتد: بسیار اتفاق افتاده که خانه هایی که بعد از بمباران بازسازی شده اند دوباره و سه باره از طرف صهیونیست ها بمباران شده اند. حالا یک فلسطینی چه کار کند؟ در خانه خود بی خانمان شده و از خانواده خود بیگانه شده است. ای زمین تنگ و آسمان ناآرام! حالا یک فلسطینی چه کار کند؟

اما به کجا می توان رفت؟‌ غزه را بزرگ ترین زندان جهان می نامند. غزه در محاصره کامل است. تنها تعداد کمی از افراد اجازه ورود و خروج به غزه را دارند. به طور رسمی، رژیم صهیونیستی فقط به افرادی مجوز می دهد که در دسته های زیر قرار می گیرند: موارد پزشکی و بشردوستانه، دانشجویان دارای بورسیه تحصیلی در خارج از کشور (که برای عبور از سرزمین های اشغالی در مسیر خود به کشور ثالث نیاز به کنسولگری کشوری که به آنجا سفر می کنند برای درخواست خروج و در برخی موارد اسکورت دارند)، افراد دارای تابعیت صهیونیستی, تعداد اندکی از کارگران روزمزد، کارکنان سازمان های بین المللی، دیپلمات ها و اعضای مطبوعات خارجی. این ها هم همه بستگی به تایید رژیم صهیونیستی با شرایطی چون سن و غیره دارد که همه آن ها هم به شکل خودسرانه توسط صهیونیست ها مشخص می شود و دائما تغییر می کند. حتی امکان خروج برای موارد پزشکی اورژانس هم سخت، زمان بر و بعضا غیر ممکن است. نه می توان وارد غزه شد و نه می توان از آن خارج شد. نه حتی می توان با آرامش در داخل آن حرکت کرد! غزه در آتش منجمد شده است! این شرایط بدتر از زندان است. خانواده هایی که اعضای آن در غزه و کرانه باختری از هم دور افتاده اند سال ها نتوانسته اند همدیگر را ملاقات کنند. صهیونیست ها عمدا می خواهند که فلسطینی ها خود را چون مردگان متحرکی ببینند که در غزه محبوس شده اند. صهیونیست ها عمدا می خواهند اینجا را تبدیل به یک زندان ویران، به یک سیاه چال بداحوال، به یک تابوت مملو از مرگ و موت تبدیل کنند!

قسمتی هست در کتاب «غزه: زندگی در قفس» نوشته هروِه کِمپف در سال ۲۰۰۶ میلادی که در آن حمَد شریطه راننده تاکسی اهل غزه می گوید که رفتن به مسافرت آرزوی هر فلسطینی اهل غزه است «نه تنها برای درمان پزشکی، برای کار یا تحصیل، بلکه حتی فقط برای دیدن یک جای دیگر». حمد که از سال ۱۹۸۳ میلادی تنها یک بار برای رفتن به رام الله غزه را ترک کرده می گوید: «اینجا تنها خانه می بینید. هیچ فضای باز یا فضای سبزی نیست». تمام عمر زندگی کردن در منطقه ای که حدود ۴۱ کیلومتر طول و ۱۰ کیلومتر عرض دارد و در حالی که نه دیوار خانه محافظت می کند و نه بی سرنشین ها اجازه سکوت و آرامش حتی در آن فضا را می دهند دیوانه کننده است. حالا می توان فهمید چرا فلسطینیان به صهیونیست هایی که در کنسرت با صدای بلند موسیقی می رقصیدند حمله کردند! خانه ها و زمین هایشان دزدیده شده در حالیکه خود در سیاه چالی محبوس هستند که با صدای مرگ بی سرنشین ها بی حرکت شده اند. 

اما چه اتفاقی می افتد اگر زمانی رژیم صهیونیستی برای نشان دادن اینکه تنها سازمانی است که ورود و خروج از این زندان را کنترل می کند اجازه می دهد تا یک فلسطینی پس از اخذ انواع مجوز از غزه خارج و یا وارد آن شود؟ این ورود و خروج اصلا چگونه است؟‌ فلسطینی بیچاره باید در راهروهای قفس مانند ساعت ها منتظر بماند تا شاید بتواند از آن عبور کند. راهروهای قفس مانندی که انتظار در آن ها می تواند آن قدر طولانی باشد که بیمارانی که برای درمان خواستار خروج هستند در همان راهروها جان دهند. همان راهروهای مرگی که در بعضی از قسمت های آن در تابستان بخاری روشن است و وقت زمستان هم خنک کننده ها کار می کنند. سقف آهنی این راهروها هم تابستان های گرم غزه را تبدیل به جهنم داغ می کند. همه این ها برای شکنجه صاحبان همان زمین! بعلاوه، در زمان خروج هم اجازه حمل هیچ چیز اضافی داده نمی شود. تنها لباس، شارژر تلفن و شاید بعضی از وسایل ضروری دیگر و دیگر هیچ! در بسیاری از موارد هم افسر صهیونیستی فلسطینیان را در خلال بازرسی عریان می کند تا بیش تر تحقیر شوند! هر آن چه که به یک انسان اجازه انسان بودن، تعلق داشتن و متعلق بودن می دهد از انسان فلسطینی گرفته می شود. خانه، وسایل، لباس ها…همه از او گرفته می شود. حتی فلسطینی بودن او از او گرفته می شود. تمام موجودیت او خالی از وجود می شود! آسیب پذیر، بی قدرت، بدون متعلقات، با هویتی در خطر. صهیونیست ها فلسطینی ها را به اجسام متحرک یا کمتر تقلیل داده اند!

جمیله بقرون، آموزگار فلسطینی شاغل در آلمان که نابیناست در کتاب «غزه: زندگی در قفس» از تجربه خود در هنگام عبور به غزه می گوید و می گوید که ماموران صهیونیست تمام وسایل داخل کیف وی را برای بازرسی بر روی زمین ریخته اند و بعد مجبور کرده اند که همه چیز را به تنهایی جمع کند. اذیت، آزار و تحقیر تنها یک یا دو مورد نیست. آزار و تحقیر، سیاست صهیونیست های ستمکار است.

 
قسمتی از راهرو عبوری به غزه

تنها دو گذرگاه باقی مانده است: رفح که به دست مصری ها کنترل می شود و بیت هانون که صهیونیست ها کنترل می کنند. همه این ها برای بیش تر از دو میلیون فلسطینی ساکن غزه! این ها هم همه قوانین خاص خود را دارد. اگر یک فلسطینی از یکی از این دو گذرگاه خارج شود، تنها مجاز است که از همان گذرگاه به غزه بازگردد. اگر هم که آن گذرگاه به هر دلیلی بسته شود، دیگر امکان بازگشت به خانه وجود ندارد! قوانین هم همیشه تغییر می کنند. بسیار اتفاق افتاده که دانشجویان شاغل به تحصیل در خارج وارد غزه شده اند اما به دلیل تغییر قوانین خودسرانه صهیونیست ها دیگر نتوانسته اند از غزه خارج شده و به تحصیل ادامه دهند.

ماندن در غزه هم یعنی بی برق ماندن، بی آب ماندن، بی غذا ماندن و رنج کشیدن. در سال ۲۰۲۱ میلادی، سازمان صلیب سرخ در گزارشی اعلام کرد که ۸۰ درصد از ساکنان غزه بیش تر عمر خود را در تاریکی و با متوسط برق ۸ تا ۱۰ ساعت در روز سپری می کنند. در ساعات اوج مصرف، اهالی غزه تنها ۳-۴ ساعت برق دارند. نه اینترتی هست و نه یخچالی کار می کند. همین یخچال یعنی امید به فردایی که در آن گرسنگی نخواهد بود. یعنی برنامه یک خانواده برای فردای خود. اما صهیونیست ها می خواهند که امید به زندگی مردم مظلوم غزه به یک روز یا کم تر کاهش پیدا کند.

تابستان های گرم هم که در غزه خفه کننده است، مخصوصا وقتی که نه خنک کننده ای باشد و نه پنکه ای کار کند تا جایی که اهالی آن مجبور هستند تا بر روی پشت بام ها بخوابند، البته اگر صدای هواپیماهای بدون سرنشین یا بمباران آن ها اجازه بدهد!

اما این ها همه سختی نبود برق نیست! ۹۰ تا ۹۵ درصد آب غزه غیر آشامیدنی است. تنها شیرین کننده هم در ساحل واقع شده که بخاطر فعالیت زیاد، فرسودگی و یا بخاطر اینکه آب شور دریا را به خوبی شیرین نمی کند همیشه مشکل دار است. میزان مصرف آب یک صهیونیست چهار برابر یک فلسطینی ساکن غزه است. نه برای آشامیدن و نه برای بهداشت آب نیست! حالا تصویر بنیامین نتانیاهو ضحاک را به یاد بیاورید که در مقابل دوربین آب می نوشید و به ایرانیان پیشنهاد آب می داد، آبی که به خون فلسطینیان آغشته است! دزدان دریایی واقعی این صهیونیست ها هستند که آب می دزدند!
 
نقاشی دیواری در یک مرکز بهره برداری آب در کرانه باختری رود اردن که بر روی آن نوشته شده: «آب ما زندگی ماست. پس از آن محافظت کنیم». این یکی از محل های بهره برداری آب در نزدیکی رود اردن است که بخاطر استفاده بیش از حد شرکت آب رژیم صهیونیستی خشک شده است.

آب که نباشد، کشاورزی هم نیست و کشاورزی هم که نباشد شغل کافی نیست. بیکاری در غزه بیداد می کند! ۶۵ درصد از جمعیت غزه را افراد زیر ۲۵ سال تشکیل می دهد. این در حالی است که ۴۶ درصد از جمعیتِ در سن کار بیکار است. ۸۰ درصد از کل جمعیت در زیر خط فقر است. از هر پنج نفر هم سه نفر امنیت غذایی ندارد به این معنی که به مواد غذایی کامل برای یک زندگی سالم دسترسی ندارند. 
نه شغل کافی هست و نه غذایی برای خوردن. عین البیضا یکی از روستاهای واقع در کرانه باختری رود اردن است که در آن کدو، خیار و دیگر سبزیجات و صیفی جات کاشت می شد. در طول ۲۵ سال گذشته، شرکت آب مکوروت صهیونیستی دو چاه برای تامین آب شهرک نشینان اشغالگر حفر کرده است که به تدریج باعث خشک شدن چاه و از بین رفتن معیشت مردم روستا شده است. این ها در حالی است که شرکت صهیونیست در طی قراردادی متعهد شده بود که زیان فلسطینیان را جبران کند، اما مثل همه توافقات دیگر به سرانجام نرسید! حالا کشاورزان روستا یکی از چند صد هزار کشاورزی هستند که از آبدزدی صهیونیست ها رنج می برند، در حالی که صهیونیست ها حتی استخرهای خصوصی خود را بی آب نگه نمی دارند! مصطفی الفراوی الجفتلیک به عفو بین المل می گوید هدف صهیونیست ها این است که فلسطینی ها بخاطر تشنگی مجبور به ترک زمین های خود شوند تا صهیونیست ها زمین ها را بدون هیچ دردسری غصب کنند. البته بد نیست به این نکته اشاره شود که دسترسی به آب یکی از ابتدایی ترین ارکان حقوق بشر است! افسوس که ضحاک و ضحاکیان بشر را شامل فلسطینی نمی دانند!

برق که نباشد، آب، غذا و کار نیست. بهداشت هم نیست! هر روز ۶۹ میلیون لیتر فاضلاب تصفیه نشده، یعنی معادل ۲۸ استخر المپیک از غزه به دریای مدیترانه سرازیر می شود که نه تنها ساحل را کثیف می کند بلکه باعث بروز بیماری های مختلف می شود. بر اساس آمار موسسه آنِرا، ۲۶ درصد از کل بیماری ها در غزه بخاطر آلودگی آب است. در این میان، کودکان قسمت بزرگی از این بیماران را تشکیل می دهند. بر اساس آمار بی بی سی، ۹۵ درصد از ساکنان غزه از دسترسی به آب آشامیدنی سالم محروم هستند. وقتی هم که بمباران می شود همین لوله کشی ها از بین می روند و همه منتظر می مانند تا مگر سیمان، فولاد و دیگر مصالح ساختمانی اجازه ورود به غزه بگیرند تا بتوان لوله کشی ها را اندکی ترمیم کرد.

حالا که از فاضلاب صحبت شد، بد نیست اشاره ای هم به ماشین های معروف به ماشین های آب فاضلاب پاش بکنیم. ماشین های گَنْدراسو (skunk) در فلسطین اشغالی معروف هستند. این ماشین را همچنین با اسم آب فاضلاب پاش می شناسند. صهیونیست ها در یکی از چندین جنایات خود ماده ای شیمیایی تولید کرده اند که بوی آن بدتر از فاضلاب است. در زمان تظاهرات و اعتراضات فلسطینی ها، این ماشین ها به خیابان ها می آیند و با فشار زیاد آب شیمیایی بسیار بدبو بر روی معترضین فلسطینی می پاشند. این ماده شیمیایی آن چنان قوی است که راه تنفسی را مختل می کند و باعث حالت تهوع و استفراغ می شود. البته مقدار زیاد آن هم می تواند باعث مرگ شود. تنها اندکی از آن بر روی بدن می تواند باعث بدبویی شدید برای چندین روز شود. اگر هم که بر روی لباس پاشیده شود تنها کاری که می توان کرد دور انداختن آن لباس است. تنها هم در حین اعتراضات نیست که صهیونیست ها از این ماشین ها استفاده می کنند. بعضی شب ها، ماشین های آب فاضلاب پاش در محله های فلسطینی به حرکت در می آیند و بر روی خانه ها و مغازه های فلسطینیان آب بدبو می پاشند. بخاطر همین هم کسب و کار برای چندین روز تعطیل می شوند. خانواده ها هم مجبور می شوند تا به طور موقت به جای دیگری کوچ کنند و بعد از چند روز که اثر ماده شیمیایی کم تر شد به خانه هایشان باز می گردند.

این ها تمامی تحقیر فلسطین و فلسطینیان نیست. موارد بی شماری از تحقیر مستقیم فلسطینیان توسط صهیونیست ها ثبت شده است. در یکی از این موارد که میدل ایست مانیتور به آن پرداخته، داستان شخصی به اسم مازن از اهالی فلسطین بازگو می شود: وقتی که مازن در حال برگشت از کار بوده، توسط سه سرباز صهیونیست نگه داشته می شود تا مجبور به سرگرم کردن آن ها در «مراسم تحقیر» شود. نظامیان صهیونیست هم بعد از عریان کردن این مرد فلسطینی وی را کتک می زنند و به مادر، خواهر و همسر وی با ذکر نام آن ها توهین می کنند. در آخر هم صهیونیست ها مازن را مجبور می کنند که این توهین ها را با صدای بلند تکرار کند تا جایی که وی به گریه می افتد و همین هم سرانجام باعث خنده صهیونیست ها می شود. 
در موردی دیگر، سربازان صهیونیست به زندان هجوم می برند و زندانیان فلسطینی را عریان کرده و از آن ها عکس می گیرند. بعدا هم این عکس ها را در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند تا فلسطینیان را تحقیر کنند. در شبکه های اجتماعی، موارد متعددی از سربازان زن صهیونیست وجود دارد که آن ها را در کنار پیرمردان زندانی در حالی که دستبند به دست و چشم بند به چشم دارند و در برخی موارد هم عریان هستند نشان می دهد. همان پیرمردانی که پدر، پدربزرگ و بزرگ طایفه خودشان هستند و برای خود اسم و رسمی دارند این گونه در مقابل خانواده، دوستان و آشنایان خود تحقیر می شوند. 

 
نظامیان صهیونیست زن، مردان فلسطینی را و نظامیان صهیونیست مرد، زنان فلسطینی را تحقیر می کنند

در پرونده ای دیگر معروف به «زنان هبرون» سربازان صهیونیست با سگ های ارتش به خانه ای هجوم می برند و پس از دستبند زدن به همه اعضای خانواده از جمله کودکان، پنج مادر را در مقابل فرزندان خود و در خانه خود عریان می کنند و مجبور می کنند که از یک اتاق به اتاق دیگری، سراسر خانه را همراه سربازان بروند، در حالی که بقیه سربازان مشغول دزدیدن جواهرات در دیگر اتاق ها بودند. فقط چندین مورد از حملات انتقام آمیز مسلحانه فلسطینیان علیه اشغالگران صهیونیست مربوط به همین ماجرای تحقیرآمیز، غیرانسانی و دیوانه کننده زنان هبرون بوده است. 

 
نظامیان صهیونیست دختر نوجوان فلسطینی را در اسارت تحقیر می کنند

این تحقیرها برای فلسطینی که روزگاری از اولین ماشین های چاپ دنیای عرب را در خود جای می داد و جمعیت آن به آگاهی معروف بودند آن چنان سخت است که بعضا از مرگ هم بدتر است. بسیاری از فلسطینیان ترجیح می دهند تا حرفی از این تحقیرها نزنند تا مگر آبروی شان حفظ شود. مردمی که روزگاری با جایگاه بیت المقدس و قبله اول مسلمانان فخر می کردند حالا بزرگانشان با چشم بند وسیله سرگرمی می شوند، زنان شان عریان می شوند و کودکان شان چون تبهکاران با دستبند به پاسگاه اشغالگران برده می شوند.

حالا می توان فهمید چرا رهبر معظم انقلاب فرمودند:‌ «هیچ ملت مسلمانی در تاریخ معاصر با دشمنی به بی‌حیایی و بی‌رحمی رژیم صهیونیستی مواجه نبوده و به اندازه این ملت تحت فشار و محاصره و کمبود قرار نگرفته است». ملت فلسطین نماد ایستادگی در اوج پستی صهیونیست های اهریمنی است. ادای احترام و عزت برای این ملت مقاوم مسئولیت هر انسان آزاده ای است. دفاع از حقوق انسانی این خواهران و برادران شریف وظیفه هر مومن سرافراز است. به پیروی از بزرگان خود، سلام و درود می فرستیم به آزادگانی که در بندِ خویِ حیوانی صهیونیست ها شجاعانه می ایستند و بر پیشانی و بازوان جوانمردان این ملت مقاوم و محترم بوسه می زنیم.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها