آخرین اخبار
۰۶ مهر ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۷
بازدید:۴۸۰
نوید کمالی در یادداشتی می نویسد: در طول دهه‌های گذشته حاکمان سعودی در سایه استقلال مالی حاصل از درآمد نفتی بدون توجه به تغییرات نسلی و اجتماعی کشورشان به پادشاهی سنتی خود مشغول بودند، در نتیجه این کشور سال‌ها از سوی رهبران مذهبی وهابی به شکل سنتی و از طریق قوانین سختگیرانه اجتماعی اداره می‌شد که نتیجه آن شکل‌گیری تصویری مخدوش و بدوی از عربستان و بلکه جهان اسلام در افکار عمومی جهان بود.
کد خبر : ۴۲۶۶۰

نویسنده: نوید کمالی، پژوهشگر سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی 

 

 


تصویر ذهنی خود از عربستان سعودی را مرور کنید؛ تصویری که امروز از عربستان در ذهن دارید با تصویری که در سال‌های گذشته از عربستان در ذهن داشتید چقدر تغییر کرده است؟! بدون شک تصویر امروز عربستان با آنچه در سال‌های گذشته از این کشور در اذهان عمومی جهان شکل گرفته بود متفاوت است، اما چرا این تصویر تغییر کرده است؟!

 

 

 

اختلاف شکل گرفته بین تصویر قدیم و جدید عربستان محصول سیاست بازطراحی برند ملی این کشور در سال‌های اخیر و به طور خاص ماحصل سیاست‌های دوره ولی عهدی محمد بن سلمان، فرزند ملک سلمان پادشاه این کشور است، او که در سومین دهه زندگی خود قرار دارد عملاً مهمترین چهره سیاست‌گذار کشورش محسوب شده و به با توجه به کهولت سن پدرش به زودی میراث‌دار کشوری خواهد بود که از اواخر دهه 1930 میلادی تبدیل به یکی از مهمترین کشورهای صادر کننده نفت جهان شده و به یمن فروش روزانه میلیون‌ها بشکه نفت خام به کشوری ثروتمند بدل شده است (در حال حاضر ذخیره ارزی عربستان در بانک مرکزی این کشور بیش از 410 میلیارد دلار اعلام شده است).

 

 

در طول دهه‌های گذشته حاکمان سعودی در سایه استقلال مالی حاصل از درآمد نفتی بدون توجه به تغییرات نسلی و اجتماعی کشورشان به پادشاهی سنتی خود مشغول بودند، در نتیجه این کشور سال‌ها از سوی رهبران مذهبی وهابی به شکل سنتی و از طریق قوانین سختگیرانه اجتماعی اداره می‌شد که نتیجه آن شکل‌گیری تصویری مخدوش و بدوی از عربستان و بلکه جهان اسلام در افکار عمومی جهان بود.

با این حال افزایش بی ثباتی در بازار انرژی و بروز عوارض رکود اقتصادی‌ سال 2008 میلادی در کنار سایر عواملی مانند هزینه‌های سنگین ماجراجویی منطقه‌ای نافرجام در کشورهایی مانند یمن زنگ هشدار بحران اقتصادی را برای حکام سعودی به صدا درآورد! آنها که برای دهه‌ها در آرامش حاصل از غوطه ور بودن در درآمدهای نفتی بودند یکباره با واقعیت کاهش درآمد‌های نفتی کشورشان و در پی آن کسری بودجه روبه رو شدند. حکام ریاض دریافتند که در هر صورت بنا به دلایلی مانند توسعه منابع جدید انرژی، افزایش آگاهی جهانی از مسائل زیست‌محیطی و حتی رو به پایان بودن ذخایر ارزان و تجدیدناپذیر سوخت‌های فسیلی، مهمترین منبع درآمدی کشورشان در خطر قرار گرفته و به تبع آن باید آماده مواجهه با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی زیادی باشند. این دوره که همزمان بود با قدرت گیری محمد بن سلمان در ساختار حکومت آل سعود، حکام سعودی را در دوراهی اتخاذ تصمیمی مهم برای آینده کشورشان قرار داد.

 

 

 

 این دو راهی عبارت بود از:

1. استمرار وضع موجود و قبول هزینه مواجهه با اعتراضات عمومی:

به طور طبیعی کاهش درآمد‌های نفتی آنهم در یک کشور تک محصول و وابسته به صادرات نفت به سرعت منجر به شکل‌گیری بحران اقتصادی در آن کشور پ خواهد شد. به طور معمول نخستین پاسخ به این دست فشارها اتخاذ تدابیر ریاضتی، کاهش یارانه‌های دولتی و افزایش درآمدهای مالیاتی است، اما این چنین رویکردی آن هم در جامعه عمدتاً جوان سعودی با بیش از 36 میلیون نفر جمعیت منجر به شکل‌گیری نارضایتی و اعتراضات گسترده در میان مردم خواهد شد که نتیجه آن تکرار حوادث تونس، لیبی و حتی سودان در پادشاهی عربستان خواهد بود!

بر اساس آمارها بیش از 60 درصد جمعیت عربستان را جوانان زیر 30 سال تشکیل می‌دهند، این جمعیت بنا بر نظریه «برآمدگی جمعیت جوان» در صورت نبود زیرساخت و سرمایه‌گذاری مناسب در حوزه معیشت و اشتغال می‌تواند به سرعت تبدیل جمعیتی ناراضی شده و در مسیر بکارگیری انواع خشونت سیاسی علیه حاکمان خود قرارگیرند. طبیعتاً قرار گرفتن جوانان در این مسیر موجب ایجاد بی‌ثباتی اقتصادی و اجتماعی و همچنین گرفتار شدن عربستان در ناآرامی‌های مستمر خواهد شد که نتیجه آن عقب افتادگی بیش از پیش این کشور از جریان توسعه و پیشرفت و غرق شدن در انبوه مشکلات داخلی خواهد بود.

2. بهسازی فرایند حکمرانی و تنوع بخشی منابع درآمدی:

در طول تاریخ حکمرانی پرهزینه یکی از خصایص حکومت‌های پادشاهی مانند حکومت عربستان بوده است، از این رو براساس برآوردهای اقتصادی در آینده بدون نفت حکومت پرخرج آل سعود با چالش‌های زیادی روبرو خواهد شد لذا عربستان خواهی نخواهی نیازمند بازنگری در مدل حکمرانی خود و انجام جراحی اقتصادی دردناک است اما یک جراحی اقتصادی عمیق بدون همراهی شهروندان به شکل‌گیری ناآرامی‌ها و خشونت‌های سیاسی و حتی براندازی حاکمان فعلی منجر خواهد شد، لذا برای پیشگیری از این شرایط بایستی مدل حکمرانی از نحوه سیاست‌گذاری گرفته تا اجرای سیاست‌ها باید به شکل جدی بازبینی شود و از طریق روزآمدسازی و چابک‌سازی نهادها و سازمان‌های حاکمیتی و حذف رویه‌های ناسالم و زائد مانند اشراف‌زادگان محوری که تعداد آن‌ها بالغ بر 15 هزار نفر بوده و شامل فرزندان و نوادگان عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود، بنیانگذار عربستان سعودی هستند، نرخ بهره‌وری حکمرانی افزایش یابد و در نتیجه امکان عبور موفق از چالش‌های اقتصادی پیش روی عربستان ممکن شود.

با توجه به نقش کلیدی محمد بن سلمان جوان در حکومت عربستان وی در دوراهی تصمیم‌گیری بر خلاف شاهزادگان صاحب منصب سالخورده و محافظه کار سعودی مسیر دوم را برگزید، در این چهارچوب بود که کشوری مانند عربستان که دهه‌ها به واسطه طیف گسترده‌ای از محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی در جهان شناخته شده بود، به یکباره در مسیر ایجاد بسترهای افزایش مشارکت سیاسی، کاهش محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی و تنوع بخشی اقتصادی قرار گرفت. تغییرات اجتماعی و فرهنگی از بالا به پایین به سرعت بر جامعه دیکته شد و هرچند ناخرسندی جریان وهابی آل شیخ را که به شکل سنتی متولی امور مذهبی و فرهنگی  سعودی بودند برانگیخت اما بن سلمان در جامعه سنتی عربستان با ارائه آزادی‌های بیشتر فرهنگی و اجتماعی به شهروندان عمدتاً جوان، سرمایه و پشتوانه اجتماعی لازم را برای  جلب حمایت آ‌ن‌ها از اصلاحات فرهنگی و جراحی اقتصادی اجتناب ناپذیر نشات گرفته از کاهش درآمدهای نفتی فراهم کرد.

 

 

 

البته در سال 2018 میلادی  وقوع ماجرای قتل جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه بحران بین‌المللی قابل توجهی را برای بن سلمان به همراه آورد؛ این قتل ضربه‌ای سنگین به وجهه ولیعهد سعودی وارد کرد اما این رخداد و فشارهای وارد شده بر بن سلمان موجب شد که وی به شکل جدی‌تری پروژه باز طراحی تصویر عربستان در افکار عمومی جهان را پیگیری کند.

در این راستا حکومت سعودی در چهارچوب طرحی معروف به «سند چشم انداز 2030» سیاست پر سرو صدای تبدیل کردن عربستان به یک اقتصاد مولد و پیشگام در سطح منطقه و جهان را آغاز کرد که هدف آن توسعه اقتصاد غیر نفتی این کشور از طریق ایجاد و ‌توسعه چندین پروژه کلان اقتصادی از جمله پروژه «نئوم»(NEOM) است که با بودجه ۵۰۰ میلیارد دلاری است در حال احداث می‌باشد.

این دست پروژه‌ها که ماهیتی گردشگرپذیر دارند در واقع تلاش آل سعود برای افزایش سهم عربستان از اقتصاد پر رونق گردشگری جهانی و همچنین ترمیم چهره این کشور در بین افکار عمومی جهان است، چرا که گردشگری علاوه بر سودآوری بالا زمینه جذب سرمایه‌گذاران خارجی در این کشور را نیز فراهم می‌کند؛ بایستی به این نکته توجه داشت که در طول دهه‌های گذشته سهم عربستان از صنعت گردشگری محدود به گردشگری مذهبی و خاصه مناسک حج بوده و دیگر ظرفیت‌های گردشگری این کشور فعال نشده بود آنهم در حالی دیگر کشورهای منطقه خصوصاً امارات و قطر سالهاست که خود را به عنوان قطب گردشگری منطقه تعریف کرده‌اند و از این طریق سالیانه میلیاردها دلار درآمد ارزی دارند.

با وجود این طرح‌های پر هزینه، حکام سعودی به خوبی به این نکته واقف‌اند که مهمترین چالش عربستان برای تبدیل شدن به یک مقصد و کشور مطلوب گردشگری، تصویر مخدوش این کشور در بین افکار عمومی منطقه و جهان است، از این رو آنها تصمیم گرفتند تا از طریق سرمایه‌گذاری در حوزه فوتبال از این ورزش عامه پسند جهانی به عنوان بستری برای تبلیغ و ترویج تصویر جدید کشورمان در جهان استفاده کنند.

در این چهارچوب سعودی‌ها با اختصاص بیش از 10 میلیارد دلار منابع مالی، علاوه بر خرید باشگاه‌های محبوب فوتبال اروپا، اقدام به خرید فوتبالیست‌های محبوب جهان و بکارگیری آن‌ها در لیگ فوتبال کشورشان کردند. نمونه شاخص این خرید‌ها شخص کریستن رونالدو فوتبالیست محبوب و معروف پرتغالی است که تنها در فضای مجازی خود دارای بیش 600 میلیون دنبال کننده است. کریستیانو رونالدو که با امضای سنگین‌ترین قرارداد تاریخ فوتبال راهی باشگاه النصر عربستان شد و در طی 2 سال حضورش در این باشگاه بیش از 400 میلیون یورو دستمزد دریافت خواهد کرد! 

 

 

 

پر واضح است که به واسطه بکارگیری ستارگان محبوب و گرانقیمت فوتبال جهان در باشگاه‌های عربستانی دیگر نام این کشور در بین افکار عمومی جهان برابر با عبارات و مفاهیم نامطلوبی مانند کشوری عقب مانده و توسعه نیافته، القاعده، تروریسم و ... نیست بلکه عربستان به واسطه ستارگانی محبوبی مانند رونالدو و نیمار به شکلی خوشایند در ذهن علاقمندان این ورزش تجسم می‌شود.

نتیجه این سیاست به سرعت خود را در آمارهای گردشگری عربستان نشان داده است، بنا بر آمارهای رسمی درآمد حاصل از گردشگری عربستان در سه‌ماهه نخست سال ۲۰۲۳ میلادی با افزایش سه‌برابری، به حدود ۹.۸۶ میلیارد دلار رسیده است. این کشور همچنین از سوی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) رتبه دوم برترین کشورهای دنیا از لحاظ نرخ رشد سالانه گردشگری را کسب کرده است. 

البته عربستانی‌ها به این مقدار دل خوش نکرده‌اند و بر اساس چشم انداز 2030 خود که پیشتر به آن اشاره شد جذب سالانه ۱۰۰ میلیون گردشگر را هدف‌گذاری کرده‌اند است که تحقق این عدد عملاً به معنای توسعه قابل توجه زیرساخت‌های عربستان و رهایی این کشور از اقتصاد نفتی خواهد بود.

در پایان ذکر این نکته ضروری است مرور تجربیات اخیر عربستان در مسیر توسعه اقتصادی همزمان با کاهش وابستگی به صنعت نفت و ایجاد ظرفیت برای توسعه قدرت و نفوذ نرم خود در سطح بین‌المللی می‌تواند مورد مطالعاتی مناسبی برای سایر کشورهای نفتی منطقه و جهان باشد.

 

منبع/ دیپلماسی ایرانی 

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها