به گزارش صد آنلاین بدن و ذهن در طول بارداری و بعد از آن دچار تغییرات زیادی میشود. هر زنی ممکن است در دوران بارداری یا بعد از بچهدار شدن دچار افسردگی شود. این به این معنی نیست که مادر بدی است.اگر در تمامی یا بیشتر مواقع برای بیش از ۲ هفته در طول بارداری یا بعد از آن، احساس پوچی، بی تفاوتی یا اندوه داشته باشد، باید از دیگران کمک بگیرد.
بیشتر زنان در عرض چند روز پس از زایمان ممکن است احساس اندوه یا پوچی داشته باشند. برای بسیاری از زنان، این احساس در عرض ۳ تا ۵ روز از بین میرود. اگر این احساس از بین نرود یا بیش از ۲ هفته احساس اندوه، ناامیدی یا پوچی داشته باشیم، ممکن است که دچار افسردگی پس از زایمان شده باشیم. احساس ناامیدی یا پوچی بعد از زایمان بخشی از روند معمولی یا مورد انتظار مادر شدن نیست.
افسردگی پس از زایمان یک بیماری روانی جدی است که مغز را درگیر میکند و بر رفتار و سلامت جسمانی تأثیر میگذارد. اگر افسردگی داشته باشیم، احساس اندوه یا پوچی از بین نمیرود و میتواند در زندگی روزمره ما اختلال ایجاد کند. ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم با نوزاد خود ارتباط برقرار کنیم، انگار که مادر کودک نیستیم، یا ممکن است نوزاد را دوست نداشته باشیم یا نخواهیم که از او مراقبت کنیم. این احساسات میتوانند خفیف تا شدید باشند.
افسردگی یک اختلال شایع پس از بارداری است. اگر در دوران بارداری یا بعد از بچهدار شدن احساس افسردگی داشتیم، نباید در تنهایی رنج بکشیم. از هر ۹ تازه مادر، یک نفر مبتلا به افسردگی پس از زایمان است.افسردگی میتواند بر فرزند ما نیز تأثیر بگذارد؛ بنابراین دریافت درمان مناسب هم برای ما و هم برای فرزندمان بسیار مهم است. مصرف داروهای ضدافسردگی یا رفتن به جلسات رواندرمانی ما را به یک مادر بد یا ناکام تبدیل نمیکند، بلکه کمک گرفتن نشانه قدرت است.
برخی از تغییرات طبیعی پس از بارداری میتواند علائمی مشابه علائم افسردگی ایجاد کند. بسیاری از مادران وقتی نوزاد تازه وارد خانه میشود، احساس ناراحتی میکنند. اما اگر هر یک از علائم افسردگی که در زیر به آن اشاره میکنیم را برای بیش از ۲ هفته داشتیم، باید به پزشک مراجعه کنیم:
احساس بیقراری یا بدخلقی
احساس اندوه، ناامیدی یا ناتوانی
گریه زیاد
داشتن افکار آسیب رساندن به نوزاد
داشتن افکار صدمه زدن به خود
بیعلاقگی به کودک، عدم ارتباط با نوزاد، یا احساس اینکه نوزاد، فرزند شخص دیگری است
نداشتن انرژی و انگیزه
پرخوری یا عدم تمایل به غذا خوردن
خوابیدن خیلی کم یا زیاد
مشکل در تمرکز یا تصمیمگیری
اختلال حافظه
احساس بیارزشی یا گناه، مثلا احساس کنیم که مادر بدی هستیم
از دست دادن علاقه یا عدم لذت از فعالیتهایی که قبلاً از آن لذت میبردیم
کنارهگیری از دوستان و خانواده
داشتن سردرد، درد، یا مشکلات گوارشی که از بین نمیروند.
برخی از زنان در مورد علائم خود با کسی صحبت نمیکنند. تازه مادران ممکن است از احساس افسردگی دچار خجالت، شرم یا احساس گناه شوند. آنها همچنین ممکن است نگران باشند که به عنوان مادران بد دیده شوند. لزومی ندارد که مادر و کودک رنج بکشند. پزشک میتواند به ما کمک کند بفهمیم که آیا علائم ما ناشی از افسردگی یا علل دیگری است.
تغییرات هورمونی ممکن است باعث بروز علائم افسردگی پس از زایمان شود. هنگامی که باردار هستیم، سطح هورمونهای زنانه استروژن و پروژسترون در بالاترین سطح خود قرار دارد. در ۲۴ ساعت اول پس از زایمان، سطح هورمونها به سرعت به سطح طبیعی قبل از بارداری باز میگردد. تصور بر این است که این تغییر ناگهانی در سطح هورمونها ممکن است منجر به افسردگی شود. این تغییرات شبیه به نوسانات هورمونی قبل از قاعدگی، اما با شدت بیشتر است.
سطح هورمونهای تیروئیدی نیز ممکن است پس از زایمان کاهش یابد. تیروئید یک غده کوچک در گردن است که به تنظیم نحوه استفاده و ذخیره انرژی بدن از غذا کمک میکند. سطح پایین هورمونهای تیروئیدی میتواند باعث علائم افسردگی شود. یک آزمایش خون ساده میتواند نشان دهد که آیا سطح پایین هورمونهای تیروئیدی باعث علائم ما شده است یا خیر.
دقت کنید در موارد زیر باید با پزشک ارتباط بگیریم:
احساس ناراحتی و افسردگی که بعد از 2 هفته از بین نمیرود
علائم افسردگی روند افزایشی دارد
علائم افسردگی طی 1 سال پس از زایمان شروع شده و بیش از 2 هفته طول میکشد
داشتن دشواری یا مشکل در کار کردن یا انجام کارهای روزمره
ناتوانی در مراقبت از خود یا فرزندمان (مثلاً غذا خوردن، خوابیدن، حمام کردن)
داشتن افکاری در مورد آسیب رساندن به خود یا فرزندمان.
در کنار مراجعه به پزشک، چند راه برای داشتن احساس بهتر یا استراحت بیشتر، عبارتند از:
تا جایی که میتوانیم استراحت کنیم. بهتر است زمانی که نوزاد خواب است ما نیز بخوابیم.
سعی نکنیم کار زیادی انجام دهیم یا همه مسؤولیتها را به عهده بگیریم. میتوانیم از همسر، خانواده و دوستان خود کمک بخواهیم.
زمانی را برای بیرون رفتن، دیدار دوستان یا گذراندن وقت با همسر خود اختصاص دهیم.
در مورد احساسات خود با همسر، اعضای خانواده و دوستان خود صحبت کنیم.
با مادران دیگر صحبت کنیم تا بتوانیم از تجربیات آنها استفاده کنیم.
رواندرمانی؛ در طول درمان، صحبت با یک رواندرمانگر، روانشناس یا مددکار اجتماعی کمک میکند تا راهبردهایی را بیاموزیم تا اثر افسردگی بر تفکر، احساس و عملکرد خود را تغییر دهیم.
دارو؛ انواع مختلفی از داروها برای درمان افسردگی پس از زایمان وجود دارد. همه آنها باید توسط پزشک تجویز شوند. داروهای ضدافسردگی میتوانند به تسکین علائم افسردگی کمک کنند و برخی از آنها را میتوان در دوران شیردهی مصرف کرد. ممکن است چند هفته طول بکشد تا اثر داروهای ضدافسردگی شروع شود.
افسردگی پس از زایمان درمان نشده میتواند بر توانایی ما برای نگهداری از فرزندمان تأثیر بگذارد. به طوری که ممکن است:
انرژی کافی نداشته باشیم
در تمرکز بر نیازهای خود و فرزندمان مشکل داشته باشیم
احساس بدخلقی کنیم
نتوانیم از نوزاد خود مراقبت کنیم
خطر اقدام به خودکشی افزایش یابد
احساس اینکه مادر بدی هستیم میتواند افسردگی را تشدید کند. اگر احساس افسردگی میکنیم، کمک گرفتن بسیار مهم است.