به گزارش صد آنلاین مهدی زارع-زلزلهشناس و رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم در روزنامه پیام ما نوشت: دریاچه ارومیه در فرورفتگی مرکزی بزرگ ناحیه آذربایجان که به لحاظ زمین شناسی و ساختاری، یک حوزه فروکشش ایجاد شده در یک پهنه برشی محدود شده با گسل های امتداد لغز راستگرد است. محدوده تراز نرمال دریاچه در ارتفاع (۱۲۷۵ متری) از سطح دریا قرار داشته است. حوضه در غرب و شمال با روندهای گسله مهم تسوج و ارومیه و ارتفاعات شکل گرفته در مرز آنها و در جنوب و شرق با دشت و مخروط های آتشفشانی احاطه شده است. محدوده حدود (۱۴۰کیلومتر) طول و (۴۰ تا ۵۵ کیلومتر) عرض دارد و حداکثر ژرفای آن (۱۶ متر) است.
در بخش جنوبی آن خوشهای از حدود ۵۰ جزیره کوچک وجود داشته است. خط ساحلی با سطح دریاچه متفاوت است. هنگامی که آب زیاد است، به سمت باتلاقهای نمکی بزرگ به سمت شرق و جنوب گسترش مییابد. سواحل این دریاچه عمدتا خالی از سکنه است. طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه با همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف در خرداد ۱۴۰۲ نشان داده بنا بر روند افت تراز دریاچه ارومیه در فصل تابستان، تراز آب دریاچه ارومیه در پایان شهریور ۱۴۰۲ به عدد بین ۱۲۶۹.۸۰ تا ۱۲۶۹.۹۰ متر از سطح دریاهای آزاد خواهد رسید که بیانگر ثبت کمترین میزان تراز این دریاچه در ۶۰ سال گذشته است. ستاد احیای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۲ فعالیت میکند و اکنون رئیس آن استاندار آذربایجان غربی است.
رئیس سازمان محیط زیست در ابتدای شهریور ۱۴۰۲گفت: «… قرار است از سدهای سیلوه و شهید کاظمی به میزان ۶۰۰ میلیون مترمکعب حقابه گرفته و در دریاچه ارومیه رهاسازی شود. با توجه کاهش نزولات جوی و تبخیر بالا و عمق کم دریاچه که تنها حدود ۱۶ متر است شرایط دشوار است. فقط ۱۰ کیلومتر مسیر برای انتقال آب تصفیهخانه تبریز به دریاچه باقی مانده که در صورت تکمیل آن حدود ۳۲۰ میلیون مترمکعب آب وارد دریاچه میشود و وزارت نیرو در آینده این مسیر را تکمیل میکند.»
او افزوده است: «از وزارت نیرو خواستیم که حقابه دریاچه ارومیه از سد در حال افتتاح چپرآباد بهسرعت رها شود و اجازه نمیدهیم که دریاچه دوباره به وضعیت وخیم برسد و تا اواخر شهریور این حقابه رها خواهد شد و امیدواریم که در پاییز نیز میزان بارندگیها مناسب باشد… توصیه میکنم هم وزارت جهاد کشاورزی و هم وزارت نیرو تکالیفشان را انجام دهند.»احیا نشدن دریاچه، یا دستکم احیا نشدن بخشهایی از دریاچه ارومیه در سالهای پیش رو خطر افزایش بیماریهای گوناگون در میان ساکنان بخشهای بزرگی در شمال غرب ایران میکند.
در صورت تامین نشدن سهمیه آب و عدم تحقق کامل برنامههای مصوب، دریاچه قطعا خشک میشود و امیدی به احیای آن نخواهد بود. البته با حجم عظیم رسوبگذاری نمک در گودال دریاچه ارومیه هم اکنون نیز بعضی از کارشناسان به قابل احیا بودن کامل این دریاچه تردید جدی وارد میکنند، مگر آنکه فقط بخشهایی از دریاچه و به صورت مرحلهای احیا شود.
اگر قرار است دریاچه احیا شود، باید تمام سدسازیهای جدید و فعالیتهای کشاورزی که در دهههای اخیر توسعه یافته متوقف شود. دریاچه هیچ خروجی به دریا ندارد و اندازه قبلی آن نیز نتیجه حجم آبی بوده که به داخل آن جریان مییافته است، حفظ سطح آب دریاچه با تعادل موجود بین ورودی آب به دریاچه با حجمی که توسط انسانها خارج میشده یا تبخیر میشده، امکانپذیر میشده است.
این دریاچه زمانی ۵۰۰۰ کیلومتر مربع را پوشش میداد. از نیمه دهه هفتاد، به دلیل ترکیبی از توسعه وسیع کشاورزی، سدسازی گسترده بر روی سرشاخههای دریاچه، حفر چاههای متعدد و برداشت مداوم از آنها، افزایش دما، کاهش بارندگی و… کاهش یافته تا به امروز در شهریور ۱۴۰۲ که حدود ۹۸ درصد از حجم سابق آب دریاچه خشک شده است. این خشکی زیستگاه میگو، فلامینگو، آهو و گوسفند وحشی را تهدید کرده و باعث توفان نمک شده که شهرها و مزارع مجاور را آلوده می کند.
این گودال یک سامانه زهکشی بزرگ بزرگ به مساحت حدود (۵۲ هزار کیلومتر مربع) است. رودخانههای اصلی که به دریاچه می ریزند تلخهررود (آجی چای ) در شمال شرقی که برفهای ذوب شده از تودههای سبلان و سهند را جمعآوری میکند و رودخانههای دوقلوی زرینه رود و و سیمینه رود در جنوب هستند.
دریاچه ارومیه یک منطقه حفاظت شده ثبت شده بینالمللی به عنوان ذخیره گاه زیست کره یونسکو و سایت رامسر است و در ایران به عنوان پارک ملی دریاچه ارومیه شناخته میشود. به دلیل شوری زیاد، این دریاچه دیگر هیچ گونه ماهی را نگهداری نمیکند. با این وجود، دریاچه ارومیه زیستگاه طبیعی مهم «آرتمیا» محسوب میشده است که منبع غذایی پرندگان مهاجری مانند فلامینگوها است.
بررسی رابطه بین تغییرات سطح آب دریاچه شور ارومیه به همراه انتشار نمک مرتبط با شیوع فشار خون بالا و وضعیت سلامت عمومی جمعیت محلی در شهرستان شبستر در شمال استان، در مطالعه «فیضزاده و همکاران»ّ، در سال ۱۴۰۱ نشان داد آسیبپذیری جمعیت محلی از خطرات بهداشتی مرتبط با پراکندگی گرد و غبار نمک افزایش یافته است. روند وقوع و گستردگی توفانهای غبار نمکی بین سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۹ نشان میدهد که خشکی دریاچه به طور قابلتوجهی در افزایش موارد فشار خون در بیماران محلی نقش داشته است.
تعداد بیماران مبتلا به فشار خون بالا از حدود ۲ درصد در سال ۱۳۹۱ به حدود ۲۰ درصد در حوالی پایان آن دهه افزایش یافته است. بزرگسالان، به ویژه زنان، بیشتر تحت اثر پراکندگی گرد و غبار نمک در مناطق مسکونی نزدیک به دریاچه قرار گرفتند. بررسی های موردی روی دریاچه های خشک شده در دنیا و توسعه بیماریها ناشی از خشک شدن، نشان می دهد که از مهمترین آثار، خشک شدن، شیوع بیماریها در مناطق همجوار است.
کشاورزان برای کوددهی زمین های خود از علفکشها، حشرهکشها و کودهای شیمیایی استفاده کردهاند و از سوی دیگر فاضلاب کشاورزی وارد دریاچه شده و رسوب آن ذرات و گرد و غبار تولیدی را آلوده کرده است. از بیماریهای شایع می توان به سل، بیماریهای تنفسی، آسم، بیماریهای چشمی، بیماریهای حلق و حنجره، بیماریهای کلیوی و… اشاره کرد.
گرد و غبارهای برخاسته حاوی عناصری مانند پتاسیم، سولفات سدیم، گوگرد، آرسنیک، کروم، کبالت، نیکل، سرب است و باعث آلرژی و بیماری های تنفسی، آسم، عفونت سینوسی، سردرد، عفونت گوش، برونشیت، درد چشم، گلودرد، سرفه، خستگی، سرطان ریه و بیماریهای قلبی عروقی شده است.