نویسنده: حسن فتاحی، کارشناس روابط بین الملل و نویسنده کتاب: نظام های امنیتی خلیج فارس
اِنتروپی گویی به عنوان یک سرویس باز کردن پتانسیل کامل رمزنگاری از عناصر نهفته ضعف و قدرت است. ژئوپولتیک یک فاکتور با متغیرهای ابدی نیست و مانند هر مقوله دیگری مشمول قانون تغیّر و صیرورت است.
چالش ژئوپلیتیکی یکی دیگر از اِنتروپی های مهم در نظام های سیاسی است که در صورت تداوم باعث فروپاشی یک سیستم سیاسی می شود. در سال های اخیر برخی کشورها در دام چالش های ژئوپلیتیکی گرفتار شده اند و در نتیجه اِنتروپی آنها به مرحله خطرناکی رسیده است.
در این میان اما سرزمین ایران و سواحل و جزایر جنوبی و نیز مناطق آزاد آن در حال از دستدادن اهمیت و موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک تاریخی خود است. همانگونه که تحریم ها آثار منفی غیر قابل بازگشت دارند، منفی سازی اِنتروپی سیتم های سیاسی و بویژه ژئوپولتیکی، آنگاه که دچار اِنتروپی شوند، نیز دشوار و حتی غیر ممکن است. «غیر ممکن» در اینجا یک گزاره ریاضی نیست که مخاطب به خود بگوید «غیر ممکن وجود ندارد» بلکه ما با پیچیدگی های علوم انسانی از واژه «غیر قابل بازگشت» صحبت می کنیم. اِنتروپی ژئوپولتیک ایران در کنار سایر ضربات کاری اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ناشی از تحریم ها، با آثار ساختاری و دراز مدت، به تخلیه ظرفیت ابرتمدنی ایران منجر خواهد شد.
کنفدراسیون کشورهای عربی خلیج فارس با نسلی از سیاستمداران تکنوکرات، و مستشاران آمریکایی – اروپایی، با سرعتی شگفت آور توسعه یافتهاند و به مقصد اصلی سرمایه گذاری خارجی، تجارت، الگوسازی شهرهای هوشمند و شهرهای آینده، توسعه مناطق آزاد، مزرعه های دانش، جذب نخبگان و reexport در منطقه خلیج فارس تبدیل شدهاند. در سال 2022 حدود 44 میلیون گردشگر فقط از سه کشور عربستان، امارات و قطر از مجموعه انجمن کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس دیدن کرده اند در حالی که آمار گردشگران بازدید کننده از ایران فقط حدود 4 میلیون بوده که بعید است این آمار نیز خالص باشد. رشد گردشگری عربستان به حدی فزاینده است که پیش بینی می شود با بهره برداری از نئوم و ترکیب آن با گردشگری ناشی از مکه، حتی عرصه بر اقتصاد گردشگری امارات نیز تنگ خواهد شد.
چهار بندر عربی خلیج فارس در بین پنج بندر برتر سال 2022 در سطح جهانی بودهاند. این بنادر با برترین بنادر دنیا مشارکت کارکردی دارند. تاسیس یا توسعه بنادر و مناطق آزاد در کشورهای حاشیه خلیج فارس صرفاً در چارچوب طرح های ملی توسعه این کشورها نیست بلکه کاملاً مطابق طرح های داینامیک جهانی و مکمل زنجیره بنادر مهم دنیاست و به گونه ای است که مکمل کارکرد سایر ترمینال های دریایی بزرگ دنیا مانند سنگاپور،(Port of Rotterdam) هلند،(Adani) هند، اندونزی و (Porto Central) برزیل هستند و با این بنادر هماهنگی و تقسیم کارکرد دارند و این خود علاوه بر کسب اعتبار در رنکینگ پروژه های بین المللی، موجب احراز جایگاه در تجارت جهانی و کار با اقتصادهای نوظهور نیز خواهد شد.
در هاب های حمل و نقل هوایی نیز فرودگاه دوبی با جابهجایی حدود 90 میلیون مسافر در سال دومین فرودگاه بزرگ جهان از نظر تردد مسافر خارجی است. همزمان جمعیت پنج کشور جنوبی خلیج فارس و در 50 سال گذشته بین 10 تا 35 برابر افزایش یافته و به حدود 62.500.000 میلیون نفر رسیده است. این در حالی است کرانههای ایرانی بسیار عقب ماندهاند و جمعیت شهرهای ساحلی ما از حدود 3.5 میلیون نفر تجاوز نمیکند. در ده سال گذشته به دلایل سوء حکمرانی، آلودگی هوا، خشکسالی و بیکاری، حدود 9.5 میلیون نفر از شهرها و استان های نیمه جنوبی کشور به نیمه شمالی کشور کوچ کرده اند که این دقیقا مغایر با ثقل کانونی سیاست های جمعیتی و مهاجرتی کشور است که تأکید آن بر افزایش جمعیت سواحل و جزایر جنوب کشور است و جمعیت برخی جزایر پیشرفته ایرانی نیز افزایش نیافته و دچار مهاجرت معکوس است.
افزایش شکاف در درجه توسعهیافتگی دو کرانه عربی و ایرانی میتواند هویت «ایرانی» خلیج «فارس» که بخشی از امنیت ملی ایران است، را تحت تأثیر قرار دهد که یکی از پیامدهای آن خدشه به نام تاریخی خلیج فارس است. اتخاذ نوعی الگوی توسعه دریامحور به نحوی که مشوق جمعیت کرانه ایرانی برای ماندن در منطقه و جمعیت غیرمحلی برای مهاجرت به مناطق ساحلی باشد، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. بدون شک این مهم محقق نمی شود جز با تعیین مشوق های قانونی برای اسکان و مهاجرت، و توجه به دریا به عنوان محور توسعه و اشتغال. همه این موارد تالی یک مقدمه به شمار می شوند و آن هم تحول جدی در بینش حکمرانی داخلی و روابط خارجی است.
گسترش روابط اقتصادی با دنیا توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و قطع ارتباطات مالی و تجاری ایران با اقتصاد بین الملل در سایه گسترش تحریم ها، بر موقعیت نامتوازن کشورهای ساحلی در برابر هم بسیار تأثیرگذار است. علاوه بر روابط سنتی و گسترده سواحل عربی با غرب، در سالهای اخیر روابط این سواحل با چین نیز تحول فوقالعادهای یافته است و اکنون این سواحل به منبع اصلی تأمین نفت برای چین تبدیل شدهاند. درحالیکه سهم ایران از تجارت بینالملل طی نیم قرن گذشته سیر نزولی داشته و از 1.1 درصد در سال 1974 به 24صدم درصد در سال 2022 رسیده، امارات بهتنهایی بهعنوان یک هاب تجاری در سال 2022 معادل 1024 میلیارد (1.024 تریلیون) دلار مبادلات تجاری با جهان داشته و ایران در همان سال حدود یک نهم امارات تراز تجاری داشته است. بدیهی است که چنین روندی در صورت تداوم چه تأثیر منفی بر ژئوپلیتیک ایران میتواند داشته باشد. پیشرو بودن قطر در بهره برداری از منابع گازی مشترک مثال دیگری در این زمینه است و همچنین مناطق آزاد پیشرو در عمان نیز چالشی برای مزیت اقتصادی و سرمایه گذاری در مناطق آزاد ایران در سواحل و جزایر خلیج فارس است.
تغییرات جمعیتی و مهاجرتی، جابه جایی کانون تجمع سرمایه، تغییر هاب حمل و نقل و بنکرینگ و گسیختن ایران و همزمان گسترش مناسبات کشورهای رقیب با اقتصاد بین الملل، بر افول ژئوپولتیک مناطق آزاد ایرانی واقع در جزایر و سواحل خلیج فارس اثر پارادیماتیک گذاشته است.
بی تردید فناوری بر بسیاری جنبه های ژئوپولتیک نیز فائق آمده و تأکید منفعلانه بر مزیت ژئوپولتیک ایران گمراه کننده است. به این موضوعات، احتمال انحراف جاده ابریشم و شهرهای جاده ابریشم از مسیر سنتی و تاریخی آن را نیز باید افزود.
نگارنده معتقد است تخلیه اهمیت ژئوپولتیک ایران بخشی از استراتژی غرب و یکی از اجزاء استراتژی «مرگ با هزاران ضربه کارد» است که نفتالی بنت، نخست وزیر سابق اسرائیل در دیدار صمیمانه با جو بایدن، رئیس جمهوری امریکا «به گونه ای که گویی سالهاست یکدیگر را می شناسند» با «شادمانی» از آن رونمایی کرد که عبارتست از ایجاد «چالش های متعدد در جبهه های متعدد» برای ایران. (آکسیوس)
افزایش سرانه درآمد در کشورهای عربی و نیز ترکیه و همزمان با کاهش آن در ایران از دیگر شتاب دهنده های افول ژئوپولتیک ایران است. از سوی دیگر همسایه شمال غربی ایران یعنی ترکیه نیز در حال ربودن گوی سبقت در برخی زمینه های غیر قابل بازگشت است.
ترکیه با جذب 30 میلیون توریست رتبه پنجم جهان را کسب کرده و به مقصد کوچ سرمایه از ایران تبدیل شده، این کشور همچنین مقصد کوچ سرمایه از روسیه شده و میزان ثبت محرمانه و علنی شرکت های روسی و تعداد پروازهای مستقیم بین روسیه و ترکیه نیز مبین تحولاتی است که در زمره تحلیل اِنًتروپی ژئوپولتیک ایران محسوب می شوند.