به گزارش صد آنلاین ، امروزه صحبت درباره خشونت زنان علیه مردان به عنوان یک معضل اجتماعی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل فشارهای اجتماعی مردان کمتر گزارش خشونت علیه خود را میدهند و همین موضوع باعث میشود که خیلی درباره آن صحبت نشود ولی آثار آسیبرسان خود را همچنان داشته باشد.
افشین طباطبایی مشاور، نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی در گفتگو با خبرآنلاین به توضیحاتی در مورد این موضوع پرداخته است که خواندن آنها خالی از لطف نیست. طباطبایی در این گفتگو به تعریف،علل و راهکارها در این باره اشاره کرده است.
این گفتوگو را بخوانید:
اکثر افراد تصور میکنند که ما فقط خشونت مردان علیه زنان را داریم در حالی که خشونت زنان علیه مردان هم یک خشونت نرم و پنهانی است که بعضا آثار تخریبی بیشتری هم دارد.
احقاق حقوق زنان در بسیاری از نقاط جهان در اولویت کاری خیلی از سازمان ها و تشکلها قرار دارد. در کتاب «تعرض به زنان»، خشونت مردان علیه زنان را حداقل در طول دویست سال اخیر بررسی کردهام که نشان میدهد معمولا خشونت مردان علیه زنان بسیار بارز است و آمار بالایی دارد. اما خشونت زنان علیه مردان غالبا یک شکل پنهانی و نامحسوس در جامعه دارد و در همه جوامع بشری وجود دارد. . در کتاب تعرض به زنان، خشونت مردان علیه زنان را حداقل در طول دویست سال اخیر بررسی کردهام.
مردان بسیار درونگرا تر از زنان هستند و بسیاری مسائل اجتماعی و اقتصادی دارند. ما کمتر میبینیم که مثلا مردی در اثر ناراحتی گریه کند زیرا آنها بیشتر خودشان را مهار میکنند. ولی زن ها به راحتی این کار را انجام میدهند و با دیگران دردودل میکنند. وقتی خشونت مردان علیه زنان شکل می گیرد زنها از طریق خانواده، جامعه یا محل کار میتوانند درخواست کمک و حمایت کنند ولی مردان اغلب در غار تنهایی خود اسیر میشوند.
مثلا اگر مردی با زنش دعوا کند مادر همان مرد، او را دعوا می کند و میگوید: زشت است تو مردی و او زن است برو معذرت خواهی بکن. ولی نمیدانند مرد هم درونش یک کودک حساس دارد و با این چوب به سمت افسانه قدیمی که مردکه گریه نمیکند میروند.
اگر بدانیم که زن و مرد در جریان خلقت به یک اندازه به یکدیگر وابسته هستند میتوانیم راهحل پیدا کنیم.
در یکی از فصول کتاب «حریم امن خانه» تحقیق کردهام که خشونت فیزیکی، تحقیرهای ظریف و زیرپوستی، روابط جنسی سرد، بدخلقی، بیتوجهی و قرار دادن مرد در تنگناهای عاطفی همگی میتوانند مصادیقی از خشونت زنان علیه مردان باشد.
خشونت زنان علیه مردان از عوامل مختلفی نشات میگیرد، ناکامی و شکست میتواند یکی از دلایل بروز رفتارهای خشونتآمیز علیه مردان باشد. زنی که درد، واماندگی، یاس و بن بست در زندگی تجربه کرده باشد ممکن است یک میل روانی به تخیله خشم خود داشته باشد. این نوع خشونت در اینجا نوعی رفتار جبرانی در برابر محرومیت است. پژوهش در مورد رفتار های بزهکارانه در زنان نشان داده است که بسیاری از آنها به دنبال جبران محرومیتهای خود هستند.
یکی دیگر از عوامل خشونت زنان علیه مردان مسئله ازدواج است. تحقیقات در این حوزه مشخص کردهاند که اگر زنان آرامش جنسی و روانی نداشته باشند، آستانه تحمل خشونت در آنها بسیار پایین است.
دلیل دیگر این است که اگر مرد توجه عاطفی به همسر خود نداشته باشد رفتار های زن کمکم حالت خشونتآمیز به خود خواهندگرفت. خیلی از اوقات بداخلاقی های زن در کانون خانواده یا در روابط زندگی به علت عدم دریافت توجه و عاطفه است.
در جامعه ما امروزه زنها همراه مردها حضور فعال دارند ولی یک خشونت خاصی نسبت به زنها وجود دارد که همان تبعیض جنسیتی است و باعث می شود زنها در برابر مردها جبهه داشته باشند. مثلا حقوق کمتر دادن به زن، فشارهای جنسی و متلکگویی میتواند باعث رفتارهای خشونتآمیز در زنها شود.
در ضمن، در بستر خانواده نیز اگر مرد توجه عاطفی به همسر خود نداشته باشد. رفتار های زن کمکم حالت خشونتآمیز به خود خواهند گرفت. خیلی از اوقات بداخلاقی های زن در کانون خانواده یا در روابط زندگی به علت عدم دریافت توجه و عاطفه است. در بسیاری از موارد در جامعه ما زنهایی که شاغل هستند وظایف خانهداری و فرزندپروری خود را نیز دارند و این فشار مضاف نقشهای متعدد زمینهساز فشار و استرس زیاد و در نهایت رفتارهای خشونتآمیز علیه مردان میشود.
محیطی که زنها در آن پروش مییابند در بروز رفتارهای خشونتآمیز آنها علیه مردان بسیار تاثیرگذار است. به عنوان مثال در قدیم باور بر این بود که دندانهای دختر هنگام خندیدن نباید دیده شود اما پسرهای در نوع رفتار و پوشش خود آزادی بیشتری داشتند. درست است که این نوع سبکهای تربیتی نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته است اما همچنان وجود دارد. این نوع سرکوفتها باعث تزلزل روانی در دخترها و زنها و در نهایت بروز رفتارهای خشونتآمیز علیه مردان میشود. زنها نیاز به آرامش و توجه دارند و عدم دریافت آن باعث بروز انواع مشکلات در آنها میشود.
ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که بر اساس تحقیقات عواملی مانند کمبود برخی ویتامینها، زایمانهای بد و انواع اختلالات روانی میتواند باعث بروز خشونت زنان علیه مردان شود.
راهکارها به تعبیری از بین بردن عوامل بروز خشونت زنان علیه مردان است اما به طور کلی در سطح جامعه به قول کارن هورنای، روانکاو مشهور:« انسان بیش از هر چیز به دنبال امنیت روانی است.» زنها اگر در جامعه و محیط کاری خود امنیت روانی داشته باشند و خیالشان راحت باشدکه کسی نمیخواهد از آنها سوءاستفاده کند آرامش آنها فراهم خواهد شد و رفتارهای خشونتآمیز علیه مردان میتواند کاهش یابد.
مسائل مالی و اقتصادی باعث ترس و نگرانی زیاد نشوند. امنیت مالی زن اگر تامین شود آستانه خشونت او پایین خواهد آمد. عامل مهم دیگر ارضای جنسی است. روابط جنسی زن و مرد زیر بنای روابط زناشویی است. بسیاری از پژوهشها عامل رفتارهای خشونت آمیز زن علیه مرد را عدم ارضای جنسی توسط شوهر تعیین کرده اند.
به طور کلی مطالعات نشان داده است زن و شوهرهایی در ازدواج خود موفق هستندکه یک سری مولفهها را مورد توجه قرار میدهند؛ مهمترین آنها این است که زن و مرد امنیت عاطفی و روانی یکدیگر را فراهم میکنند.