پس از وقفه ای یک ساله، امسال با تماس هایی که با سرکیس نعوم، روزنامه نگار مشهور لبنانی داشتیم مجددا توانستیم یادداشت های او را دریافت کنیم. به دلیل پاندمی کرونا، وی سال گذشته به ایالات متحده سفر نکرد و برای همین سلسله یادداشت هایش در دیدار از امریکا را نیز منتشر نکرد. او گفت بعد از بیست سال سفر مداوم به امریکا برای نخستین بار وقفه ای در این سفر ایجاد شد که مسببش کرونا بود. وی در پیامی که سال گذشته به سردبیر دیپلماسی ایرانی داد گفت که کرونا به قدری دست و پا گیر بود که حتی امکان سفرهای بین ایالتی نیز وجود نداشت برای همین هیچ کدام از برنامه هایش برای این سفر تحقق نیافت و برای همین از اساس سفر را لغو کرد. اما امسال با فروکش کردن کرونا، او به ایالات متحده رفت و توانست با مقامات سابق و فعلی امریکایی گفت وگو کند. قبل و بعد از سفر با او در تماس بودیم و با توافقی که با هم داشتیم سلسله یادداشت های مربوط به ایالات متحده اش را در اختیار ما قرار داد.
به این ترتیب این یازدهمین سال است که دیپلماسی ایرانی سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. در ادامه بخش پنجاه و پنجم آن را می خوانید:
در ادامه گفت وگوهایم با یکی از مسئولان مهم در صندوق بین المللی پول در واشنگتن که از مدت ها قبل اوضاع لبنان و پرونده های پیچیده آن را دنبال می کند، از او درباره فرانسه و نقش آن در لبنان پرسیدم، گفت: «فرانسه با تلاش هایش برای راضی کردن صندوق بین المللی پول برای کمک به لبنان نقش مهمی بازی کرد. فرانسه با پرداخت سه میلیارد دلار امریکا، بعد از توافق روشن لبنان با صندوق بین المللی پول و پایبندی صندوق به لبنان و پایبندی روشنتر لبنان به اصلاحات گوناگون، موافق است. اما سه میلیارد برای لبنان کافی نیست. لبنان به حداقل 10 میلیارد دلار نیاز دارد. شاید صندوق پنج میلیارد بپردازد و پنج میلیارد باقی را کشورهای ثروتمند مثل "گروه هفت" G7 و کشورهای عربی خیلی ثروتمند و دیگر کشورهای غیرعربی بپردازند.»
تلاش کردم نظر این مقام عالی رتبه صندوق بین المللی پول را درباره قضایای داخلی لبنان مثل نقش حزب الله و پاتریک مارونی و رئیس جمهور میشل عون و "جریان ملی آزاد" و "حزب نیروهای لبنانی" جویا شوم اما موفق نشدم بعضی جمله هایی که می خواستم را از او بگیریم، با وجود اینکه خیلی خوب از جزئیات خبر داشت و به طور دقیق لبنان و مشکلات و تقسیم بندی های داخلی اش را می دانست. با این حال درباره عون گفت: «رئیس جمهور عون مثل "نیروهای لبنانی" مسیحی است و هر دوی آنها از یک ایدئولوژی مسیحی تبعیت می کنند. اما مثل قبائل از "دشمنان" هم کمک می گیرند تا با دوست و دشمن تسویه حساب کنند. حزب الله برای یافتن راه حلی برای مسائل پیچیده و در هم تنیده لبنان به واتیکان و فرانسه چشم دوخته است. واتیکان نمی تواند چیزی را حل کند به تنهایی هم نمی تواند راه حلی ارائه دهد، شاید با توافق با دیگر طرف های مسیحی داخلی بتواند به راه حلی برسد، باتریک مارونی، بشاره الراعی، یکی از کسانی است که حزب الله می تواند به فکر توافق با آن باشد.»
بعد پرسید: «اگر سمیر جعجع، رئیس "حزب نیروهای لبنانی" توانست نتایج خوبی در انتخابات اخیر بگیرد برای این بود که مستقیما به حزب الله حمله می کرد، و الا خودش چیزی برای گفتن نداشت و عصبانیت مسیحی اش اتفاقا به ضررش تمام می شد. این چارچوب جانبه داری راه به جایی نمی برد، آنچه پیش می رود توازن و توافق و حکمت است که باید بر آن تمرکز کرد.»
ادامه دارد...