آخرین اخبار
۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۵
بازدید:۵۹۵
جهان کنونی دیگر مانند جهان در زمان جنگ سرد بین آمریکا و اتحاد شوروی نیست. اکنون آمریکا در موضع دفاع از نفوذ خود در جهان قرار دارد و چین در موضع تهاجمی با استفاده از «قدرت نرم» برای گسترش نفوذ خود به کشورهای متعدد در همه قاره ها به سر می برد. روسیه نیز از «قدرت سخت» یا همان نیروی نظامی در اوکراین پس از گرجستان و سوریه استفاده کرده است تا بخشی از نفوذی را که در زمان اتحاد شوری داشت، بازپس بگیرد. 
کد خبر : ۳۴۲۱۵

نویسنده: رفیق خوری 

 


 برگزاری اجلاس سران روسیه – آفریقا در سن پترزبورگ نشان داد روسیه بعد از جنگ اوکراین در انزوا نیست و رویدادهای پس از شورش شبه نظامیان واگنر نشان داد ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در داخل کشورش در موضع ضعف قرار ندارد. 

جهان کنونی دیگر مانند جهان در زمان جنگ سرد بین آمریکا و اتحاد شوروی نیست. اکنون آمریکا در موضع دفاع از نفوذ خود در جهان قرار دارد و چین در موضع تهاجمی با استفاده از «قدرت نرم» برای گسترش نفوذ خود به کشورهای متعدد در همه قاره ها به سر می برد. روسیه نیز از «قدرت سخت» یا همان نیروی نظامی در اوکراین پس از گرجستان و سوریه استفاده کرده است تا بخشی از نفوذی را که در زمان اتحاد شوری داشت، بازپس بگیرد. 

آفریقا به عنوان قاره‌ی غارت شده، تنها طرفی نیست که از رقابت بین آمریکا و چین و روسیه و اروپا برای کسب نفوذ در این قاره سود می برد. کشورهای آسیایی نیز همزمان، با آمریکا و چین و روسیه مراوده دارند و حتی اروپا که در جنگ اوکراین در برابر روسیه و پشت سر آمریکا قرار گرفته است، روابط نزدیکی با پکن دارد. عملا فقط آمریکا و چین بر قله ایستاده اند و بقیه قدرت های بزرگ اطراف قله حلقه زده اند و دیگر کشورها نیز در دامنه به سر می برند. 

 

 

 


آمریکا و اروپا نه تنها به دنبال «شکست دادن راهبردی» روسیه هستند بلکه به دوره پس از پوتین دل خوش کرده اند تا روابط بین روسیه و غرب به حال عادی بازگردد. اما عملی کردن بخش نخست این معادله یعنی پیروزی راهبردی بر روسیه در جنگ، کاری دشوار است. بخش دوم این معادله نیز به توهم نزدیک تر است چرا که بعد از پوتین تغییری ریشه ای در روسیه ایجاد نخواهد شد مگر این که روسیه متحمل شکست نظامی سختی شود. در میان نخبگان اطراف پوتین اعم از تکنوکرات ها و فرمانداران مناطق و ملی گرایانی که کنترل دستگاه های امنیتی را در اختیار دارند، هیچ شخص برجسته ای وجود ندارد که بتواند جانشین پوتین شود. 

گفته می شود پوتین به رغم آن که معاونان زیادی دارد، عملا سه مشاور بیشتر ندارد که عبارتند از: ایوان مخوف، پتر کبیر و کاترین کبیر که همه آنها بر اساس این راهبرد عمل کردند که فقط زمانی می توان از امنیت روسیه مطمئن شد که ارتش روسیه کنترل هر دو طرف مرز را در اختیار داشته باشد و برای دفاع از مرزهای روسیه راهی جز گسترش مرزها وجود ندارد! 

روسیه پیش از هر چیز، خود را یک «قطب» در برابر غرب می داند نه شریک غرب. حتی دکترین جدید سیاست خارجی روسیه که پوتین منتشر کرد بر دو مسئله اساسی تصریح دارد: نخست آن که غرب «تهدیدی برای موجودیت روسیه» است و دوم این که ماموریت روسیه پایان دادن به نفوذ غرب در جهان و ساماندهی جهان پس از غرب است. این دکترین خود را بر هر کسی که جانشین پوتین شود تحمیل خواهد کرد.

 

 

منبع: ایندیپندنت عربی

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها