در هیاهوی شایعات انتقال کاپیتان لژیونرهای ما؛ مهدی طارمی که حقیقتا موفقترین چهره در بین لژیونرها ایرانی است، زمزمه های پیوستنش به تیمهای بزرگ اروپایی به گوش رسید که از دهان پرکنترینهایشان، منچستر یونایتد و آرسنال از لیگ جزیره و یا حتی رم و جدیتر از همه آنها، این آخریها تیم میلان از سری آ بوده است.
نهایتاً اما آخرین خبر از منتفی شدن این انتقال بزرگ و ارزشمند برای مهدی و البته فوتبال ما حکایت داشت، در شرایطی که فاصله طارمی با میلان یک امضا بیشتر نبود ولی به خاطر زیاده خواهیهای سران پورتو این انتقال منتفی شد تا اینبار فاصله طارمی با پورتوی پرتغال یک نفس بیشتر نباشد و احتمال ماندن و ادامه دادنش بیشتر از کوچ وی باشد.
در حال حاضر این ماجرا مانند یک لیوان گوارای آب، ولی نصفه و نیمه است! نیمه پر لیوان این داستان، ادامه ماجراجوییهای مهاجم گلزن و ماهر ایرانی در اروپاست که همچنان این مسیر سبز نیمه تمام در اروپا را ادامه میدهد و آن را به قصد رفتن در سرزمین اعراب نیمه کاره رها نمیکند، چرا که کسب اعتبار بیشتر و حرفهایتر شدن در رشته خود را به فعالیت کمتر و پول بیشتر ترجیح داد که جای امیدواری و تحسین دارد.
ولی نیمه خالی لیوان این است که با توجه به پتانسیل بالای مهدی، میتوان او را در حالت «فرا پورتویی» دید! و حیف است که این لژیونر همیشه گلزن را در قالب تیمهای بزرگتری چون میلان یا یکی از بیگ سیکسهای لیگ جزیره نبینیم. فکر میکنیم مثلاً اگر در فصول پیش رو به جای پیراهن راه راه آبی پورتو ، پیراهن راه راه قرمز و مشکی روسونری را بر تن میکرد و به جای آقای گلی دوباره در پرتغال به فکر رقابت برای آقای گلی با امثال ایموبیله یا ژیرو در سری آی ایتالیا بود، قطعاً داستانش جذابتر از اینها هم میشد؛ چه برای خودش چه طرفدارانش در فوتبال ایران.
فکر میکنیم خود مهدی هم کم کم از پوشیدن لباس پورتو و بازی در لیگ پرتغال اشباع شده باشد.
در پایان اینکه با همه این احوال، بحث کوچ مهاجم شماره ۹ تیم ملیمان اگر دیر و زود داشته باشد، سوخت و سوز ندارد و بالاخره میتوان مهدی را در پیراهنی متفاوت با لوگوی خاصتر و لیگی معتبرتر دید.
نکته مهمتر از همه اینها ، در اوج ماندن مهدی طارمی است که اگر همین تفکر و زندگی حرفهای را در پیش بگیرد و به قول معروف با همین فرمان به جلو برود، مسلماً جایگاههای بهتر از این انتظارش را میکشد.
امیدواریم او بداند که زمان را هم باید دریابد چرا که دوران اوج هر فوتبالیست بزرگی برای خودش محدودیت و عمر خاصی دارد و باید مراقب این زمان مفید بود و قدر دانستن این زمان مفید هم نهایت بهره بردن از شرایط ایده آل است و استقبال از پیشنهادات بزرگان و بس!