با وجود شنیدن شایعات گسترده پیرامون استعفای وزیر ورزش و جوانان دولت ابراهیم رئیسی، روابط عمومی این وزارتخانه، زیر بار چنین ادعایی نرفت و در بیانیه ای به شرح زیر، قاطعانه استعفای حمید سجادی را در ۲۶ تیرماه گذشته تکذیب کرد:
«در پی انتشار اظهارات یک نماینده مجلس و ادعای او مبنی بر تقدیم استعفای وزیر ورزش و جوانان به رییسجمهور، روابط عمومی این وزارتخانه با تکذیب ادعای مطرح شده اعلام میکند، در شرایطی که ورزشکاران ایرانی روزهای درخشان و پرافتخاری را برای ایران اسلامی رقم زدهاند، ادعای تکراری تقدیم استعفای وزیر ورزش و جوانان مطرح شده که بدینوسیله این ادعا بار دیگر تکذیب میشود. ورزشکاران ایرانی در آستانه حضور در بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک قرار دارند و ورزش ایران همچون گذشته بدون توجه به حاشیههای مطرح شده و ادعاهای تکذیب شده، در سطح عالی به برنامهریزی خود جهت حضور پرقدرت در رقابتهای پیشرو ادامه میدهد.»
امروز اما به طور ناگهانی و خودجوش خبر رسید که وزیر ورزش و جوانان از سمت خود استعفا داده و به دلیل جراحات ناشی از سقوط هلی کوپتر به بیمارستان رفته است. برای سجادی آرزوی سلامتی داریم اما اگر دامنه بحث به عملکرد مدیریتی او محدود شود، متاسفانه هیچ خاطره خوبی به یاد نمی آوریم. در واقع هر چقدر سعی می کنیم حتی یک مورد مشعشع در این کارنامه مدیریتی پیدا کنیم به بن بست می رسیم.
تنها و تنها عملکرد وزارت ورزش در باشگاه استقلال و خصوصی سازی ناکام در پروژه سرخابی ها، به سادگی نشان می دهد مدیران ما چقدر از قافله عقب مانده اند؛ حتی آنها که مثل سجادی اهل ورزش بودند متاسفانه در میدان مدیریت، کارنامه ای قابل بحث از خود بر جا نگذاشتند.
سجادی مثل همه وزیرانی که وارد وزارت ورزش و جوانان شده اند، باید دیر و یا زود می رفت؛ او هم به جرگه همان ها پیوست که پیش از سجادی میراث خاصی از آنها مشاهده نکردیم. پس از سجادی هم بی تعارف امیدی به یک انتخاب خارق العاده نداریم؛ با دیدن اسامی نامزدهای وزارت ورزش، دور نیست آن روز که با خودمان و شما نجوا کنیم، کاش همین حمید سجادی وزیر ورزش بود!