آخرین اخبار
۳۱ تير ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۶
بازدید:۳۷۹
صد آنلاین | معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی ضعف و قوت‌های مصوبه جدید کنکور را تشریح و آمارهای تکان‌دهنده‌ای از راهیابی پولدارها به دانشگاه از طریق کنکور مطرح کرد.
کد خبر : ۲۶۶۱۶

به گزارش صد آنلاین ،  «کنکور» در کشور ما یکی از مسائل مهم حوزه آموزش عالی است به طوریکه موضوع کنکور برای نهادهای بالادستی هم حائز اهمیت است و برای بهتر برگزار شدن آن مصوبات و قوانینی را ارائه می‌دهند.

 

 

 

 


آخرین مصوبه که تغییرات چندانی را هم برای کنکور به همراه داشت، مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی است که مربوط به سهم ۶۰ درصدی معدل دوره متوسطه دوم و سهم ۴۰ درصدی آزمون کنکور در پذیرش دانشگاه‌ها است و اینکه دانشگاه‌ها می‌توانند برای رشته‌های پرطرفدار حدنصاب معدل تعیین کنند.

از جمله تغییرات دیگر کنکور که براساس این مصوبه صورت می‌گیرد، برگزاری آزمون دوبار در سال است، همچنین براساس این مصوبه زیرگروه‌ها نیز حذف شدند.

به گفته مسؤولان حوزه آموزش عالی تمام این اتفاقات رخ داد تا عدالت آموزشی بیشتر و استرس داوطلبان کاهش یابد.

البته مخالفان این مصوبه هم معتقدند که مصوبه شورا حرکت در مسیر تضعیف بیشتر طبقات متوسط و ضعیف جامعه و ذبح عدالت آموزشی است و نه‌ تنها استرس دانش‌آموزان را کاهش نمی‌دهد بلکه استرس از یک سال به سه سال افزایش می‌یابد.

تمام این ابهامات درباره مصوبه جدید شورایعالی انقلاب فرهنگی که آزمون سراسری سال ۱۴۰۲ نیز براساس این مصوبه برگزار شد را از سیدجلال موسوی معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی سوال کردیم.

 

* مصوبه کنکوری شورایعالی انقلاب فرهنگی از ابتدا تاکنون

شورایعالی انقلاب فرهنگی یک مصوبه جدید کنکوری را ابلاغ کرد و سازمان سنجش هم در حال اجرای آن است، تاکنون هم دو نوبت از کنکور براساس این قانون برگزار شده است، درباره این قانون توضیح دهید.

موسوی: سال ۹۷ بحث کنکور اولویت اصلی شورایعالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته بود و بر روی آن کار کردیم و سه محور اساسی برای کار کارشناسی انجام دادیم،مطالعات تطبیقی کشورهای موفق در نظام آموزشی در کشورهایی مثل چین و ترکیه که نظام آموزشی شبیه ما بودند.

در ۱۲ کشور، فرایند نظام آموزشی را بررسی کردیم پس از آن با ذینفعان و کارشناسان آموزش و پژوهش صحبت کردیم، از معلم و دانش آموز تا اساتید دانشگاه و مسوولان دانشگاه و بدنه وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، از مسوولان پژوهشگاه هایی که در این زمینه کار کرده بودند نیز دعوت کردیم؛ این بخش دوم مطالعات کارشناسی ما بود.

بخش سوم هم بررسی پایان نامه ها و کارهای کارشناسی مراکز مختلف مانند وزارت علوم و دیگر مراکز بود که در نهایت با بررسی این سه محور حدود ۲۰ مسأله در حوزه کنکور شناسایی شد، ما دیدیم تمام این مسائل را نمی توانیم حل کنیم پس اولویت بندی کردیم از قاعده ۸۰-۲۰ استفاده کردیم یعنی اینکه ابتدا مسائل اولویت دار را حل کنیم تا در فازهای بعدی بتوان مسائل دیگر را هم بررسی کرد چرا که این بسته سیاستی یا این مصوبه کنکور تمام مسائل کنکور را حل نخواهد کرد، بخشی از مسائل که در ادامه توضیح می‌دهم از این طریق بررسی شده‌اند تا مبتنی برآن مسائل حل شود که این مصوبه به تصویب رسید و توسط رئیس جمهور ابلاغ شد.

 

* لزوم تصویب مصوبه جدید کنکور

 لزوم اجرای این مصوبه یا به عبارت دیگر دلیل تغییر کنکوری که سال ها برگزار می‌شد را برایمان می‌گویید؟ چه لزومی داشت کنکوری که سال‌ها برگزار می شد و آزمون و خطاهایش را پس داده بود، تغییر کند؟

موسوی: چند دلیل داشت، مسائل و چالش هایی که ما استخراج کردیم، یکی از چالش‌هایی خیلی والدین و دغدغه‌مندان آموزش را نگران کرده بود، بحث استرس دانش آموزان بود که واقعا دانش آموز در سن ۱۸ سالگی توان مقابله با این استرس را نداشت.

ما وقتی با روان شناسان صحبت می کردیم می‌گفتند که در ایام کنکور تعداد مراجعان آن‌ها به شدت افزایش می‌یابد و خودمان هم دیدیم افرادی که در زمان آزمون به قرص‌هایی که نباید متوسل می‌شدند یا به افسردگی دچار می‌شدند، این یکی از مسائلی بود که در کار تطبیقی به آن رسیدیم.

با روان شناسان جلسه داشتیم گفتند اگر تعدد آزمون اتفاق بیفتد این استرس کاهش می‌یابد، البته گفتند فکر نکنید اگر سالانه دو بار آزمون برگزار شود استرس ۵۰ درصد کاهش مییابد بلکه ممکن است ۸۰ یا حتی ۹۰ درصد کاهش یابد، همین که فرد بداند که چند ماه بعد فرصت مجددی به او داده میشود استرسش بسیار کاهش می‌یابد بخصوص برای آقایان که بحث خدمت سربازی را دارند.

داوطلبان چند سال تلاش کرده اند و باید در چهار ساعت نتیجه بگیرند، این استرس‌زا است.

ما در بحث کارشناسی‌مان سه بار آزمون را پیشنهاد دادیم اما رئیس سازمان سنجش وقت گفتند که الان قابلیت سه بار برگزاری را نداریم، دوبار می‌توانیم برگزار کنیم

 

 

در برخی کشورها شبیه آزمون کنکور ما دارند مثلا آمریکا چنین آزمونی را هفت بار در سال برگزار می‌کند یعنی طرف هر وقت اراده کند می‌تواند در آزمون شرکت کند و همین که می‌داند می‌تواند چند بار در آزمون شرکت کند استرسش کاهش می‌یابد.

تعدد آزمون برای کاهش استرس است و یکی از دلایل ما همین کاهش استرس بود.

دیگر اینکه طرف می‌داند که نتیجه آزمونش تا دو سال اعتبار دارد، ما مواردی داشتیم که طرف در آزمون شرکت کرده بود و احساس می‌کرد رتبه ای که میخواست نگرفته، یک سال دیگر پشت کنکور می‌ماند و به هر دلیلی نمی‌توانست در آزمون بعدی هم شرکت کند مثلا دچار بیماری می‌شود یا مشکل خانوادگی دارد؛ اما حالا چنین فردی می‌تواند بگوید که نتیجه آزمون سال قبلش را برای پذیرش در نظر بگیرند.

 این مسأله باعث کاهش استرس و نگرانی داوطلبان می2شود و به عدالت هم نزدیک‌تر است چرا که بخاطر یک اتفاقی که افتاده است کل چند سال تلاش دوره متوسطه فرد زیر سوال نمی‌رود.

* تاثیر چندان مهارت تست‌زنی در کنکور سابق

موسوی: یک نکته هم این بود که اهداف برنامه درسی و نظام آموزش و پرورش ما با کنکور قبلی محقق نمیشد یعنی ۱۲ سال به دانش آموز آموزش می‌دادیم اما آزمونی که از وی می‌گرفتیم با این آموزش هیچ ارتباطی نداشت، ما در بحث سطوح یادگیری ترفندهای مختلفی داریم حالت دانشی تا حالت شناختی و حرکتی اتفاق می افتد.

آزمون کنکور ما بیشتر بحث دانشی بود و بخشی از این مبحث دانشی هم بحث محتوای دروس نبود بلکه دانش مهارت تست زنی بود.

یک معلم فیزیک به پیش من آمد و یکی از سؤالات فیزیک کنکور را به من نشان داد و گفت اگر منه معلم فیزیک دبیرستان بخواهم آن را حل کنم ۱۲ دقیقه وقت نیاز دارم، اگر دانش آموز به اندازه من مسلط باشد ۱۲ دقیقه باید زمان بگذارد اما در کنکور یک دقیقه زمان دارد.

این معلم فیزیک گفت که این سؤال یک نکته تستی دارد که اگر داوطلب آن را بداند اصلا نیاز نیست که محتوا و سرفصل را بلد باشد، کافی است آن نکته تستی را بداند و زیر ۳ ثانیه پاسخ دهد.

یعنی شاید معدل دانش آموز در دبیرستان زیر ۱۲ شده باشد اما می‌توانست در کنکور رتبه زیر ۳ هزار بیاورد، این یعنی عملا درس را رها کرده بود و مهارت تست زنی بلد بود.

یادم است که به یکی از داوطلبان گفتم نگاهی به سوالات درس عمومی بیندازد گفت این تست را نگاه کن هر چهار پاسخ درست اما داوطلب باید به یک ویرگول دقت میکرد تا پاسخ صحیح تر را علامت بزند، که این مسأله دقت دانش آموز را می‌سنجد و سبب بینش وی نمی‌شود.

یا مثلا در درس عربی ۶۰ درصد تست می‌زد اما نمی توانست یک صفحه متن عربی یا قرآن بخواند، درس انگلیسی را ۵۰ درصد می‌زد اما نمی‌توانست یک متن انگلیسی را روخوانی یا ترجمه کند.

یعنی مهارت دانشی در این حد هم در کنکور جوابگو نبود، حالا مهارت فرادانشی و شناختی را کنار می‌گذاریم؛ سؤال من این است که در جهان وظیفه آموزش و پرورش چیست؟ پرورش دانش آموز خوب برای کشور؛ یعنی باید در آموزش و پرورش بحث تربیت اتفاق بیفتد و در آموزش عالی بحث تخصص؛ اما این اتفاق نمی افتاد یعنی عملا معلم ها می‌گفتند من نگاه تربیتی دارم و می‌خواهم دانش آموز را خوب تربیت کنم اما کنکور نمی‌گذارد و من مجبورم مطابق با نگاه دانش آموز نکات تستی به او بگویم.

حتی والدین پیش ما می‌آمدند و می گفتند ما دغدغه تربیت فرزندانمان را داریم، مستحضر هستید که سن تربیت نوجوانی و جوانی است، اما همین سال‌ها را باید فرد تست زنی تمرین می‌کرد.

والدین خودشان می گفتند که ما می‌خواهیم فرزندمان خوب تربیت شود، معلم هم همین دغدغه را دارد، خود دانش‌آموز هم می‌خواهد در سرزمینش یک شهروند خوب باشد اما ما این فرصت را از او گرفتیم و گفتیم حالا این سه سال را تست کار کن بعد به مسائل دیگر می‌رسی

 

 

 

 به عبارتی کنکور سابق نوجوان ما را به سمت مراکز آموزش تست زنی می‌برد، نه آموزش مهارت‌هایی که ما در اهداف آموزش و پرورش داریم.

موسوی: ما ۶ ساحت تربیتی داریم، این مسأله فقط یک نوع تربیت بوده است، تربیت اقتصادی داریم یعنی دانش آموز پس از دیپلم بتواند بحث اقتصادی خود را در این جامعه مدیریت کند. این‌ها باید اتفاق بیفتد که رخ نداده بود.

* ورودی‌های دانشگاه‌ها هر سال ضعیف‌تر می‌شدند

موسوی: یک مسأله را هم خدمت شما عرض کنم و آن اینکه من با معاون آموزشی وقت دانشگاه شریف صحبت می‌کردم، می‌گفت بیش از ۱۵ سال است که ورودی‌های دانشگاه شریف هر سال ضعیف‌تر می‌شوند گفتم مگر می‌شود؟ هر سال کنکور سخت‌تر می‌شود رقابت بیشتر می شود گفت ما مجبوریم که دوباره در ترم اول ورود دانشجویان مطالب دبیرستان را عنوان کنیم.

یک دلیل این موضوع این است که افراد با استعداد هستند اما وقت نکرده‌اند که درس‌ها را بخوانند و فقط برای تست زنی وقت گذاشته‌اند و به محتوای دروس نرسیده‌اند و حالا باید در دانشگاه دوباره دروس دبیرستان را بخوانند.

نکته بعدی این موضوع است که ما از محتوا و برنامه درسی‌مان دور شدیم.

* در کنکور سابق، دانشگاه‌های بهتر متعلق به پولدارها بود

یعنی اولویت نبوده است؟

موسوی: حالا نکته‌ای را عرض کنم، اینکه اگر مسأله اول استرس باشد و مسأله دوم کیفیت آموزشی باشد سومین مسأله بحث عدالت است، کنکوری که برگزار می‌شد عموما قشر متوسط و بالای جامعه در آن قبول می شدند، ما کاری انجام دادیم و زمانی که نتیجه آن آمد به من شوک وارد شد.

با چشم می‌دیدیم که مثلا دانشجویان در اطراف دانشگاه شریف با ماشین‌های مدل بالا رفت و آمد می‌کنند اما فکت واقعی در این زمینه نداشتیم که این پژوهش و بررسی رتبه‌های زیر سه هزار نفر در مدارس و خانواده و دهک اقتصادی که وزارت کار گرفتیم به این صورت بود که دهک‌های بالاتر دانشگاه‌های بهتر قبول می شدند.

نتایج چه بود؟

موسوی: من آمارها را همراه خودم آورده‌ام، اجازه دهید مستند عرض کنم، آمارهای تکان دهنده است که باید دقیق خدمتتان عرض کنم.

واقعیت این است که در همان سال ی که این کار انجام شده از رتبه های زیر سه هزار نفر ۲۰ درصد از این ها از دهک یک تا هفتم بوده اند، دقیق تر بخواهم بگویم از دهک اول دو دهم درصد بوده است.

حالا من مخالف آن را هم بگویم که بسیار فاجعه است، حدود ۸۰ درصد قبول شدگان زیر سه هزار نفر از قبول شدگان دهک هفتم به بالا بوده‌اند

 

 

 یعنی قشر مرفه وارد دانشگاه‌هایی می‌شدند که سهمیه بیت المال دارد، آموزش عالی رایگان را برای همه مردم بخصوص قشری که توانایی پرداخت هزینه را ندارد درنظر گرفتیم اما آنچه که کنکور سابق به ما داد این بود که ما کل هزینه را صرف افرادی می‌کنیم که اتفاقا جزء افراد مرفه کشور هستند.

موسوی: اجازه دهید با تجزیه و تحلیل دقیق‌تر خدمتتان عرض کنم، افراد مرفه و پولدار به دانشگاه خوب می آمدند استاد خوب، تجهیزات خوب، مدرک خوب و وقتی سازمان های ما میخواهند جذب نیرو کنند می‌گویند کجا درس خوانده‌ای؟ دانشگاه تهران یا شریف یا امیرکبیر.

آنکه قشر ضعیف است مثلا مدرک از دانشگاهی مانند پیام نور می گیرد که استاد به اندازه دانشگاه‌های بزرگ تر ندارد آنگاه در زمان استخدام و جدب نیرو نیز جذب نمی شود یعنی از کسی که قشر ضعیف است پول می گیریم و به وی مدرک ضعیف تر می‌دهیم اما بعدها به او کار هم نمی دهیم.

آنکه پولدارتر است، مدرک بهتری می گیرد با بهترین استاد درس می خواند و بعدها به او کار هم می دهیم.

این سیکل همینطور ادامه پیدا می کند متاسفانه؛ یکی از روش های پولدار شدن افراد که در جهان هم همینطور است مدارک آموزش عالی است، دلیلش چیست؟ ما با دوستان این مسأله را در چندین جلسه بررسی کردیم که چرا چنین اتفاقی می افتد و چرا باید کسی که وضع مالی بهتری دارد به دانشگاه بهتری برود؟

یکی از دلایل این بود که ما به دانش آموز مدارس دولتی در این ۱۲ سال تحصیلی کتاب تشریحی می دهیم آزمون تشریحی می گیریم و معلم سر کلاس به صورت تشریحی درس می دهد اما وقتی میخواهد وارد دانشگاه شود می گوییم برای ورود به دانشگاه باید در آزمون تستی شرکت کنی، دانش آموز می‌گوید خب به من یاد بدهید، می‌گوییم برای اینکه یاد بگیری باید در کلاس‌های تست شرکت کنی و آموزشگاه بروی. می‌گوید آموزشگاه دولتی به من معرفی کنید. می گوییم آموزشگاه تست زنی دولتی نداریم باید پول بدهی حالا هزینه کلاس ها و آزمون های آزمایشی و کلاس ها بسیار سرسام آور است.

شاهد بودم که طرف گفته با چند میلیون فقط توانسته کتاب بخرد.

 

* آمار ورود دانش آموزان مدارس مختلف به دانشگاه‌ها

الان مدارس دولتی توانایی تربیت دانش آموز را برای کنکور ندارند، یعنی نمی‌توانند هم تست زنی یاد دهد و هم مهارت هایی که ما توقع داریم دانش آموز در نظام آموزشی یاد بگیرد، در نتیجه خانواده ها ترجیح می‌دهند فرزندانشان را به مدارس ویژه نمونه مردمی یا مدارس غیرانتفاعی بفرستند یا مدارس خاصی که برای حضور دانش آموز در آن مدرسه پول‌های هنگفت گرفته می شود، یعنی به نوعی چرخه معیوب نظام آموزشی کشور و مرفه‌تر کردن مرفهان را از مدرسه شروع می‌کنیم. یعنی ما ترجیح می‌دهیم دانش آموز خود را در مدرسه‌ای بگذاریم که درصد قبولی مدرسه در کنکور بیشتر باشد؛ الان درصد قبولی دانش آموزان ما در مدارس مختلف به چه صورت است، مدارس دولتی چند درصد می‌توانند دانش‌آموزان را وارد دانشگاه‌ کنند و سایر مدارس چطور؟

موسوی: من ابتدا نکته اول را تکمیل می‌کنم سپس آمار این موضوع را خدمتتان می‌گویم. من خدمتتان عرض کردم که این هفتاد دهک و سی دهک بیست درصد به هشتاد درصد است و دهک اول هم حدودا ۲ دهم درصد قبولی داشته است یعنی حدود ۳۰ نفر، دهک دهم در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ تعداد ۵۹۴۰ نفر است یعنی ۴۸.۱ درصد است، یعنی فقط یک دهک حدود نیمی از قبولی‌ها را در اختیار دارد.

* نیمی از ورودی‌های دانشگاه‌ها از دهک اول یعنی دهک پربرخوردار جامعه است

 یعنی حدود ۵۰ درصد ورودی دانشگاه‌های برتر ما از دهک دهم هستند که این خیلی فاجعه است.

موسوی: بله این آمار بسیار نگران کننده است و باید فکر اساسی برای این موضوع کرد، همه مشکلات هم با این مصوبه شورا حل نمی‌شود.

من یک فکت خدمتتان عرض کنم که مربوط به سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ است و نشان می‌دهد مدارسی که عادی نیستند درصد قبولی بالاتری دارند.

براساس آمار مدارس استعداد درخشان ما در کنکور حدودا ۳۷ درصد قبولی داده‌اند، نمونه دولتی ۲۲ درصد، غیردولتی ۱۹، دولتی عادی ۱۲، هیأت امنایی ۵ درصد و شاهد ۲ درصد قبولی در کنکور داشته‌اند.

* آمار بالای قبولی تهرانی‌ها در کنکور

 به عبارتی همان اتفاقی که در دانشگاه می‌افتد در مدارس هم رخ می‌دهد، یعنی مدارسی که پول می‌گیرند کامل دانش‌آموز را برای ورود به دانشگاه آماده می‌کنند، پس دانشگاه برای پولدارهاست آقای دکتر.

موسوی: البته این آمار مربوط به سال ۱۴۰۰ است یعنی زمان کنکور سابق، و جالب این است که وضعیت تهران نسبت به شهرستان هم خیلی بالاست است، ما مناطق را هم بررسی کرده‌ایم اما جایی مطرح نشده است، من مستند خدمتتان عرض می‌کنم.

از ۱۰ منطقه اول که بیشترین آمار قبولی را داشتند هشت منطقه از تهران بوده است.

شهر تهران منطقه ۶ رتبه اول، شهر تهران منطقه ۲ رتبه دوم، شهر تهران منطقه یک رتبه سوم، شهر تهران منطقه سه رتبه چهارم شهر تهران منطقه چهار رتبه پنجم را آورده است و رتبه ششم مشهد ناحیه ۴ است، هفتم دوباره شهر تهران منطقه ۵، هشتم اصفهان ناحیه ۳ و نهم و دهم هم دوباره شهر تهران منطقه ۱۲ و ۱۱ است.

وقتی مناطق کشور را هم بررسی می‌کنیم مرفه‌ترها نتایج بهتری دارند، در میان ۱۰ منطقه اول هشت منطقه از تهران و دو منطقه از شهرستان است که آن دو شهر هم باز از کلانشهرها هستند که در حد تهران هستند و باز نشان می‌دهد که در این زمینه هم بی عدالتی وجود داشته است

 

 

حالا شما میفرمایید که با این کنکور مدارسی که در کنکور موفق بودند احتمالا در آزمون نهایی هم موفق می شوند.

 قطعا.

موسوی: بله، احتمالش وجود دارد اما درصدش کمتر می‌شود.

موسوی: دلیلش این است که اگر آمار را پیدا کنم خدمتتان عرض کنم، میانگین نمرات آزمون نهایی وزارت آموزش و پرورش به این صورت است که در خراسان جنوبی این میانگین ۱۴ و خورده ای است، آمار دقیق تری دارم که تاثیر بیشتری دارد و آن آمار امیدوارمان کرده که وضعیت آزمون نهایی از کنکور بهتر است دلیلش این بوده که امتحانات تشریحی است مثلا استان سیستان و بلوچستان که دسترسی به کلاس‌های کنکور قوی ندارد و به این دلیل که دانش آموز تشریحی آموزش دیده است آزمون نهایی را بهتر می دهد.

حدودی خدمتتان عرض می کنم، مثلا ما در سیستان و بلوچستان معدل آزمون نهایی را بررسی کردیم، ضریب قبولی اینها برای کسب رتبه زیر ۳ هزار نفر حدود ۸۰ درصد است.

برای کنکور ضریب قبولی این‌ها زیر ۲۰ درصد بود یعنی به دلیل اینکه آزمون نهایی تشریحی است ضریب قبولی اینها تا ۸۰ درصد بالا آمده است اما همان فرد وقتی در کنکور شرکت می کند زیر ۲۰ درصد احتمال قبولی دارد.

البته هنوز همان اختلاف وجود دارد و این درصد قبولی مثلا برای تهرانی‌ها بیشتر است اما کاهش یافته است، باید از بین برود که برای از بین رفتنش با کنکور دیگر نمی توانیم جواب بگیریم.

 

* تأکید مقام معظم رهبری بر تقویت مدارس دولتی

مقام معظم رهبری هم اردیبهشت امسال  که با فرهنگیان محترم دیدار داشتند، تأکید فرمودند که تقویت مدارس دولتی در دستور کار باشد.

معلم خوب، امکانات خوب، تجهیزات خوب باید باشد تا منه معلم از تدریس در آن مدرسه استقبال کنم یا والدین رغبت کنند فرزندانشان را در این مدارس ثبت نام کنند چون تا تقویت نشود عدالت با آزمون کنکور و نهایی صورت نمی گیرد .

 

 

 

4461/س

 

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها