به گزارش صد آنلاین ، زن جوان که متهم است همسرش را با شلیک گلوله به قتل رسانده، درحالی پای میز محاکمه قرار گرفت که فرزندانش او را بخشیدند.
متهم در جلسه محاکمه منکر قتل شوهرش شد. تحقیقات جنایی در این پرونده از شهریور سال گذشته و با گزارش کشف جسد مردی در جنوب تهران آغاز شد. ماموران با حضور در محل قتل دریافتند این مرد پشت فرمان تاکسی خود از پشت سر هدف دو گلوله قرار گرفته است. بررسی پزشک جنایی نشان داد، گلولهها از فاصله نزدیک به او شلیک شده و زمان قتل هم شب قبل بوده است. با شناسایی هویت مقتول، ماموران به تحقیق از خانواده او پرداختند و متوجه اختلاف این مرد با همسرش شدند. این زن به عنوان مظنون به قتل دستگیر شد و در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: من و شوهرم با هم اختلاف و درگیری داشتیم. به دلایل مختلف کتکم میزد و با حرفهایش مرا تحقیر میکرد. چند بار خواستم طلاق بگیرم که او طلاقم نداد. این اواخر در جریان دعوا تهدید کرد یک روز مرا میکشد. چون امنیت جانی نداشتم با پرداخت ۱۱میلیون تومان از فردی یک سلاح کلت و تعدادی تیر خریدم. شب حادثه که به خانه آمد گفت باید بستهای را از دوستش تحویل بگیرد و از من خواست تا خانه دوستش در اطراف تهران همراهش باشم.
تصور کردم تحویل بسته بهانهای برای قتل من است. سلاح را برداشتم و در کیفم گذاشتم و سوار خودرو شدم. در میانه راه در حاشیه تهران توقف کرد و پیاده شد. وقتی دوباره سوار شد، پیش دستی کردم و قبل از اینکه مرا بکشد، دو تیر به او شلیک کردم. پس از تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. این در حالی بود که دو فرزند مقتول قبل از رسیدگی به پرونده مادرشان را بخشیده بودند و زن جوان از جنبه عمومی جرم در شعبه دهم در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. متهم در این جلسه منکر قتل همسرش شد و در دفاع از خود گفت: آن شب همسرم میخواست بستهای را به یکی از دوستانش برساند. من میخواستم غذا درست کنم اما اصرار داشت که با او همراه شوم. در میانه راه یکی از دوستانش تماس گرفت و از شوهرم خواست سه میلیون بدهیاش به او را بپردازد. همسرم عصبانی شد و گفت به زودی این پول را میدهم. چند بار از شوهرم خواستم توقف کند تا من پیاده شوم اما قبول نکرد. در میانه راه و در نزدیکی یک پمپ گاز توقف کرد. من که از رفتار او عصبانی بودم، پیاده شدم و روی صندلی عقب نشستم.
شوهرم هم سرش را روی فرمان گذاشت. فکر کردم خوابش برده و من هم در را باز کرده و فرار کردم. خودم را به سختی به خانه رساندم و صبح روز بعد متوجه قتل شوهرم شدم. وقتی من از ماشین پیاده شدم، شوهرم زنده بود و بعد از آن نمیدانم چه کسی او را کشت. رئیس دادگاه: اما در تحقیقات به قتل اعتراف کردید؟ متهم: اعترافاتم تحت فشار بود و قبول ندارم. رئیس دادگاه: قاتل هم مثل شما روی صندلی عقب نشسته بوده که این با اظهارات شما همخوانی دارد. بازهم اتهام قتل را قبول ندارید؟ متهم: من به شوهرم شلیک نکردم و نمیدانم چه کسی این کار را کرده است. انکارهای متهم در دادگاه با اعتراض نماینده دادستان روبهرو شد و گفت: این زن مدعی است تحت فشار به قتل اعتراف کرده است. این در حالی است که در بازجوییها خودش به مبلغ خرید اسلحه اعتراف کرد. از نظر دادسرا او مرتکب قتل شده است. حالا هم درخواست اشد مجازات را دارم. وکیل متهم هم در دفاع از او گفت: با توجه به گذشت اولیای دم، درخواست بخشش او را دارم. زن جوان وقتی برای آخرین دفاع روبه روی قضات ایستاد با انکار قتل گفت: اگر سالها بعد قاتل شوهرم پیدا شد و پی بردید من قاتل نیستم چه جوابی به من میدهید؟ با دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
4461/س