نویسنده: عقیل عباس
اخیرا خبرهایی درباره مذاکرات محرمانه غیرمستقیم بین ایالات متحده آمریکا و ایران به منظور دستیابی به توافق موقت به بیرون درز کرده است که بر اساس آن برنامه هسته ای ایران در شرایط کنونی باقی می ماند و تحت نظارت بین المللی قرار می گیرد و ایران زندانیان آمریکایی را آزاد می کند و در مقابل، آمریکا دارایی های مسدود شده ایران را آزاد می کند و به ایران اجازه می دهد مقدار معینی نفت صادر کند. هرچند آمریکا و ایران هیچ کدام به طور رسمی از نزدیک بودن چنین توافقی سخن نگفته اند ولی منابع مختلف اروپایی و ایرانی و آمریکایی و اسرائیلی، وجود چنین توافقی و نزدیک بودن دستیابی به آن را تایید کرده اند.
اگر جزئیات درز کرده درست باشد، این توافقنامه یک پیروزی موقت برای ایران در اوضاع بین المللی کنونی محسوب می شود، اوضاعی که آمریکا و متحدان غربی آن را زیر فشار قرار داده است. هم اکنون کشورهای غربی بر جنگ در اوکراین متمرکز شده اند و آمریکا و اروپای غربی بر حمایت نظامی از اوکراین تا دستیابی به پیروزی یا مجبور کردن روسیه به عقب نشینی از خاک اوکراین و جلوگیری از گسترش قلمرو روسیه در اروپا در آینده، اصرار دارند. ایران از این شرایط بهره برداری زیادی کرده چرا که از سخت گیری در اجرای تحریم های کشورهای غربی علیه ایران کاسته شده و به این کشور اجازه صدور نفت داده شده است به طوری که صادرات نفت ایران در ماه های اخیر به یک و نیم میلیون بشکه در روز رسید. آمریکا برای جلوگیری از افزایش قیمت جهانی نفت، چشم خود را به روی این اقدام ایران بسته است.
عامل دیگری که آمریکا و متحدان غربی آن را زیر فشار قرار داده، همکاری نظامی فزاینده ایران و روسیه است به ویژه بعد از آن که به اعتقاد غرب ایران، روسیه را به پهپادهای انتحاری «شاهد» مجهز کرد و به ادعای غربی ها از این پهپادها برای حمله به زیرساخت های اوکراین مانند نیروگاه های برق استفاده شد. اخیرا نیز منابع رسمی آمریکایی اعلام کردند ایران در حال احداث کارخانه تولید پهپاد در روسیه با همکاری این کشور است و در مقابل، تلاش می کند سلاح های سنگین و پیشرفته به خصوص هواپیما و بالگرد برای نوسازی نیروی هوایی قدیمی خود از روسیه خریداری کند. اگر اخبار مربوط به توافق هسته ای موقت درست باشد، ایران باید همکاری نظامی کنونی با روسیه را به عنوان یکی از شروط امضای چنین توافقی متوقف کند.
عامل سومی که تاثیر بیشتری بر تصمیم آمریکا و همچنین ایران برای پیش رفتن به سوی توافق موقت داشته، به اسرائیل و تصمیم فزاینده این کشور برای نابود کردن کامل برنامه هسته ای ایران از طریق حملات فشرده هوایی و موشکی مربوط است. آمریکا با این برنامه اسرائیل مخالف است و برای جلوگیری از آن اعمال فشار می کند. همچنین واشنگتن از مجهز کردن اسرائیل به تسلیحات پیشرفته مورد نیاز برای چنین عملیاتی مثل بمب های سنگین سنگرشکن که به عمق تاسیسات زیرزمینی نفوذ می کنند، خودداری کرده است. بدون این سلاح های آمریکایی، اسرائیل نمی تواند ظرف یک یا دو روز برنامه هسته ای ایران را به طور کامل نابود کند بلکه به چندین هفته حملات مداوم برای به نتیجه رسیدن نیاز دارد. طبعا ایران نیز ساکت نخواهد ماند و از زرادخانه عظیم موشک های بالستیک و هم پیمانان خود برای پاسخ دادن به این حملات استفاده خواهد کرد. اگر چنین آتشی در خاورمیانه شعله ور شود هیچ کس حتی آمریکا نمی داند چطور باید آن را خاموش کند. این سناریو کابوسی برای آمریکاست که تلاش می کند به هر قیمتی مانع وقوع آن شود.
فقط آمریکا قدرت نظامی لازم برای نابود کردن کل برنامه هسته ای ایران در یک روز را دارد ولی حاضر به چنین کاری نیست زیرا بر حمایت از اوکراین علیه روسیه تمرکز کرده و نگران اقدام نظامی چین علیه تایوان است. همچنین آمریکا نمی خواهد پرونده هسته ای ایران را با اقدام نظامی ببندد زیرا چنین کاری موجب آغاز مناقشه ای بی پایان در منطقه خواهد شد. آمریکا فقط در صورتی ممکن است دست به اقدام نظامی بزند که ایران با رساندن غنی سازی اورانیوم به 90 درصد، آمریکا را به چنین کاری مجبور کند.
علاوه بر این، نابود کردن تاسیسات هسته ای ایران، توانایی این کشور را برای بازسازی برنامه هسته ای خود با تکیه بر تجربیات و دانشی که به دست آورده است، از بین نخواهد برد. حتی در سایه حملات نظامی و سایبری مکرر اسرائیل علیه تاسسات هسته ای ایران، این کشور همواره توانسته است این تاسیسات را عمدتا با کیفیتی بالاتر بازسازی کند.
ایران نیز خواستار رویارویی مسلحانه تمام عیار با اسرائیل نیست که ممکن است دامنه آن گسترش یابد و آمریکا نیز در آن درگیر شود. این رویارویی موجب تشدید تحریم های اقتصادی ایران و برانگیخته شدن کشورهای منطقه علیه آن خواهد شد به خصوص اگر از شبه نظامیان مسلح خود در عملیات نظامی علیه حضور نظامی آمریکا و متحدانش در منطقه استفاده کند. با این حال انگیزه ایران از وارد شدن به توافق موقت هسته ای با آمریکا، عمدتا ریشه داخلی دارد که به اوضاع اقتصادی و سیاسی این کشور مربوط می شود.
به رغم نیاز هر دو طرف آمریکا و ایران به دستیابی به توافقی موقت که در خدمت منافعشان باشد، دستیابی به چنین توافقی با چالش های بزرگی مواجه است. هم پیمانان آمریکا در منطقه به خصوص اسرائیل و بسیاری از نمایندگان کنگره آمریکا با این توافق مخالف هستند. دولت بایدن می تواند این چالش ها را پشت سر بگذارد ولی چالش بزرگتر و دشوارتری که ممکن است مانع امضای این توافق شود، بی اعتمادی بین ایران و آمریکاست که در گذشته نیز مانع دستیابی به توافق نهایی یا درازمدت بین دو کشور شده است. این تردید این بار شدیدتر است زیرا توافقی که درباره آن صحبت می شود، رسمی و مکتوب نیست و بیشتر به تفاهم ضمنی شبیه است تا به توافق رسمی و نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی بر برنامه هسته ای ایران نقش زیادی در تداوم آن دارد در حالی که ایران معمولا این سازمان و بازرسانش را به موضع گیری علیه خود متهم می کند. خلاصه این که امضای چنین تفاهم نامه ای بسیار دشوار است ولی غیرممکن نیست و مسئله این بار به آمادگی ایران بستگی دارد که به چنین تفاهمی فرصت موفقیت بدهد.
منبع: اسکای نیوز عربی