کاوه رضایی در این فصل وضعیت بسیار عجیبی پیدا کرد. او بعد از ثبت آماری ضعیف و بحثبرانگیز در تیم گمنام لوان، از لیگ بلژیک به ایران آمد تا بلکه در مسابقات داخلی دیده شود و در آستانه جامجهانی به تیم ملی راه پیدا کند اما این اتفاق برایش رخ نداد. حضور او در استقلال بهدلیل پر بودن فهرست آبیپوشان منتفی شد و این بازیکن بهطور موقت به تراکتور پیوست. از همان ابتدا شایعه شده بود که تفاهمنامهای بین کاوه و استقلال وجود دارد که براساس آن او میتواند در زمستان به تهران برگردد. نهایتا هم بعد از پشت سر گذاشتن یک نیمفصل نهچندان موفق در تبریز، رضایی با همین فلسفه بهطور یکطرفه قراردادش را با تراکتور فسخ کرد تا استقلالی شود. همانطور که میدانید ساپینتو او را نخواست اما مشکل بزرگتر برای کاوه زمانی بهوجود آمد که فدراسیون فوتبال فسخ یکطرفه رضایی با تراکتور را رد کرد. به این ترتیب او باید به تیم تبریزی برمیگشت اما پاکو خمز به صراحت این بازیکن را نخواست تا آقای مهاجم خانهنشین شود. به این ترتیب او نهتنها به هیچیک از اهداف فنی و فوتبالی خود نرسید، بلکه حتی موفق نشد غرامت ۱۰میلیارد تومانی که در تفاهمنامهاش با مصطفی آجورلو برای عدمبازگشت به استقلال درج شده بود را هم وصول کند. هیچ هیچ هیچ...!
«کاوه گذشته باشگاه است. تا من هستم او دیگر جایی در این باشگاه نخواهد داشت». مصاحبه پاکو خمز در مورد کاوه رضایی، به خوبی شخصیت این مربی را نشان میدهد. او از همان روز اول نیز در اوج جدیت به فوتبال ایران آمد و نشان داد که با هیچ ستارهای تعارف ندارد. خمز در نیمفصل اول لیگ برتر، چندبار به رضایی فرصت داد و حتی این بازیکن را در ترکیب ابتدایی تیمش به زمین فرستاد اما به محض پایان نیم فصل، کاوه به شکلی عجولانه، قراردادش را با باشگاه تراکتور فسخ کرد تا به استقلال برگردد. پیشبینی کاوه اما واقعی نشد و خبری از حضور دوباره این بازیکن در استقلال نبود. کمیته انضباطی نیز علیه این بازیکن رأی داد و فسخ قرارداد او را غیرقانونی اعلام کرد. در چنین شرایطی، همه در انتظار بازگشت این بازیکن به اردوی تراکتور بودند. شاید اگر یک مربی ایرانی روی نیمکت باشگاه حضور داشت، کاوه را با سلام و صلوات برمیگرداند و برای او مراسم استقبال هم ترتیب میداد اما خمز بههیچوجه نمیخواست بازیکنی که یکبار تیمش را ترک کرده، دوباره به باشگاه برگردد. او تعارف را کنار گذاشت و این حقیقت را مستقیما توی صورت این ستاره پرتاب کرد. او با این کار، نشان داد که چقدر برای رفتار بازیکنان اهمیت قائل است و اسم هیچ ستارهای موجب نمیشود که این مربی رفتارش را تغییر بدهد. این نخستین نشانههای مبارزه با بازیکنسالاری در باشگاهی بود که در این سالها بیش از حد به بازیکنانش بها داده است. مهرهای مثل دژاگه حتی بعد از چندماه غیب شدن به فوتبال ایران برمیگشت و در ترکیب اصلی تراکتور نیز قرار میگرفت. این رفتار اما دیگر در باشگاه تبریزی متوقف شده است.
رفتار خمز در تراکتور شاید حتی مهمتر از نتایجی باشد که او با این تیم بهدست آورده است. از این رفتار مشخص است که مرد اسپانیایی تنها برای یک دوره کوتاه به این باشگاه نیامده و میخواهد تأثیر واضحی روی آینده باشگاه داشته باشد. او دیگر به هیچ قیمتی اجازه نخواهد داد که تراکتور به «اف. ث هالیوود» فوتبال ایران بدل شود. باشگاه در همین مدت نظمی بهدست آورده که قبل از این اصلا تجربهاش نکرده بود؛ نظمی که بدون شک این تیم را در مسیری درست قرار خواهد داد. باشگاه در شرایطی قید کاوه را میزند که محمد عباسزاده تنها مهاجم مرکزیاش به شمار میرود. با این حال خمز حتی در غیاب عباسزاده نیز از بازیکنی مثل رضا اسدی یک مهاجم ساخته و چندان درگیر این نگرانی نمیشود.
آنها در پنجره زمستانی نیز به سراغ خرید یک وینگر خارجی رفتهاند تا قدرت هجومی بیشتری بهدست بیاورند. بهنظر میرسد پاکو اگر به اندازه کافی زمان داشته باشد، تراکتور را به یک تیم پرقدرت و متفاوت تبدیل خواهد کرد. او با سر خم نکردن در ماجرای کاوه، نشان داده که برنامهای طولانی برای این باشگاه دارد. پاکو از همین حالا یک هشدار کاملا جدی به همه بازیکنان تیم داده که نباید در مسیر مخالف او قدم بردارند؛ اتفاقی که شاید اگر کمی زودتر در تراکتور شروع شده بود، مسائلی که این روزها باشگاه با آن درگیر است، شکل نمیگرفت. به هر حال تصمیم این مربی، روزهای تلخ رضایی در این فصل را تلختر خواهد کرد. بازیکنی که به معنی واقعی کلمه از اینجا مانده و از آنجا رانده شده است؛ ستارهای که جایی در استقلال ندارد و بعد از مصاحبه تند و تیز خمز، تنها به «گذشته» تراکتور تعلق خواهد داشت؛ گذشتهای که البته اصلا طولانی و جذاب نبود.
رفتار خمز در تراکتور شاید حتی مهمتر از نتایجی باشد که او با این تیم بهدست آورده است. از این رفتار مشخص است که مرد اسپانیایی تنها برای یک دوره کوتاه به این باشگاه نیامده و میخواهد تأثیر واضحی روی آینده باشگاه داشته باشد