۰۷ تير ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۲
بازدید:۶۶۹
اختلاف دو برادر بر سر زمین سرانجام رنگ خون گرفت و یکی از آنها در درگیری با برادرزاده‌هایش به قتل رسید. حالا متهمان در دادگاه منکر قتل عموی خود هستند و اولیای دم قصاص خواسته‌اند.
کد خبر : ۲۲۴۸۰

 اختلاف دو برادر بر سر زمین سرانجام رنگ خون گرفت و یکی از آنها در درگیری با برادرزاده‌هایش به قتل رسید. حالا متهمان در دادگاه منکر قتل عموی خود هستند و اولیای دم قصاص خواسته‌اند. خرداد سال گذشته و با گزارش درگیری خونین در قرچک ورامین، تحقیقات ماموران پلیس در این باره آغاز شد.

 

 


 در بررسی‌های اولیه مشخص شد این درگیری میان دو برادر به نام‌های قاسم و اکبر و عموی‌شان حیدر رخ داده که هر سه نفر زخمی و به بیمارستان منتقل شده‌اند. باوجود تلاش پزشکان، حیدر ۶۴ ساله به علت شدت جراحات جان باخت. با شکایت فرزندان مقتول، اکبر و قاسم به اتهام قتل بازداشت شدند. ​​​​​​​قاسم در تحقیقات گفت: پدرم و عمویم از سال‌ها قبل بر سر یک قطعه زمین اختلاف داشتند. آخرین بار هم سر همین اختلاف با عمو و عموزاده‌هایم درگیر شدم. من زخمی شدم و عمویم را نکشتم. اکبر هم در تحقیقات مدعی شد؛ بارها بزرگان فامیل برای پایان دادن به این اختلاف تلاش کردند اما بی‌فایده بود. آخرین بار که درگیر شدیم، پسرعموهایم هم در دعوا شرکت کردند، عمویم سوار ماشین شد و قصد داشت من و برادرم را زیر بگیرد که فرار کردیم. با چوبی که در دستم بود، ضربه‌ای به شیشه ماشین زدم اما ضربه‌ای به عمویم نزدم و نمی‌دانم چطور کشته شد. وقتی ماموران ما را به اتهام قتل دستگیر کردند، شوکه شدیم.سرانجام اکبر به قتل اعتراف کرد و گفت: وقتی دعوا بالا گرفت، پسرعموهایم چاقو و قمه در دست داشتند و من ترسیده بودم. عمویم هم با ماشین قصد داشت ما را زیر بگیرد. برای حفظ جان خودم و برادرم با چوب ضربه‌ای به سر عمویم زدم و وقتی روی زمین افتاد فرار کردیم.متهمان در شعبه دوم از خود دفاع کردند. در ابتدای جلسه دادگاه، دو دختر و چهار پسر مقتول برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند. پسر بزرگ مقتول گفت: خانواده ما و عمویم با هم اختلاف داشتند و چند بار نیز این اختلاف به دعوا کشیده شد، البته آسیبی به یکدیگر وارد نکرده بودیم اما پسرعموهایم در آخرین دعوا، ناجوانمردانه پدرم را کشتند. در ادامه قضات سعی کردند میان دو خانواده صلح و سازش برقرار کنند اما پسر قربانی برای اکبر قصاص خواست و ادامه داد: اکبر و برادرش وقتی پدرمان را کشتند به این فکر نکردند که فامیل و هم‌خون هستیم. حالا ما هم از خون پدرمان گذشت نمی‌کنیم. در ادامه اکبر رو به روی قضات ایستاد و در دفاع از خود گفت: اتهام قتل عمد را قبول ندارم و ضربه‌ای به سر عمویم نزدم. وقتی او با ماشین به سمت ما آمد، برای حفظ جان خودم و برادرم با چوب ضربه‌ای به شیشه ماشین زدم. ممکن است در آن دعوا فرد دیگری به سر عمویم ضربه زده باشد. رئیس دادگاه : در بازجویی‌ها به قتل و ضربه به سر عمویت اعتراف کرده بودی؟ اکبر: تحت فشار روانی بودم. به همین خاطر و به‌ناچار اعتراف کردم. رئیس دادگاه : چطور صحنه قتل را بازسازی کردی؟ اکبر: تحت فشار بودم و حالا می‌گویم قاتل نیستم. سپس قاسم از خود دفاع کرد و گفت: نقشی در قتل عمویم نداشتم. آن روز دست خالی بودم و کتک خوردم که پزشکی‌قانونی هم آن را تایید کرد. پس از دفاعیات متهمان و وکلای آنها قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.

 

21111/ش

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها