آخرین اخبار
۰۴ تير ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۳
رویارویی یک دولت با یک بازیگر امنیتی

پروژین، پوتین و احتمالات موجود

بازدید:۲۲۹۸
پریگوژین ملقب به «سرآشپز پوتین» به‌دلیل قراردادهای دولتی روسی با کسب‌وکار خدمات غذایی‌اش [کیترینگ]، از معتمدان دیرینه رئیس‌‌جمهوری روسیه به‌شمار می‌رود. او در زمانی که واگنر به نمایندگی از کرملین در میدان‌هایی ازجمله لیبی، سوریه، جمهوری آفریقای مرکزی و اخیرا مالی مستقر شده بود، نسبتا کم‌حاشیه ظاهر شد. چه برداشت تاریخی از این وضعیت می توان داشت؟ در حال حاضر، جنگ به داخل روسیه کشانده شده است. همزمان با آن، در ماه های اخیر اتحادیه اروپا از حمایت قاطع از اوکراین تاکید می کرد. حال معلوم می شود که حتی هشدار بیست و چهار ساعت قبل انگلیس برای اتباعش که از سفر به روسیه و یا تخلیه عاجل از این کشور، هشدار داده بود، مبنی بر برنامه از قبل تعیین شده در برابر روسیه بود تا یک دم اروپا، امریکا و سایر رقبای روس را از شر این خرس بی درد سر سازند. 
کد خبر : ۲۲۰۱۶

با مدنظرداشت تحولات بیست و چهار ساعت گذشته، رویداد های بی پیشینه تاریخی در شرف وقوع اند. سرعت این تحولات به حدی است که با مدنظرداشت خصلت پویایی آن، ارائه تحلیل ها نمی توانند خصلت پایدار داشته باشند. 

 

 


به نظر می رسد پوتین اقتدارگرا، با چالش های جدیدی مواجه است. چالش های از جنس تهدیدزای امنیتی که ممکن به روند پوتینسم، خاتمه دهد و تاریخ روسیه را به مسیر دیگری سوق دهد. چند پارچگی جغرافیایی را بوجود آورد و برای همیشه روسیه را به عنوان تهدید برای اروپا و کشور متمایل به توسعه طلبی به سوی جغرافیای بیشتر را در حافظه تاریخ، دفن کنند. 

این انکشاف در وضعیت، به علت تبعات جهانی و منطقه آن نه تنها برای روسیه مهم است، بلکه می تواند در روند کنونی تغییر و تحول در جهان به سوی چند قطبی شدن و به تحلیل بردن نظم موجود بین المللی، تاثیرگذار باشد. 

پریگوژین، رهبر گروه واگنر، بزرگ ترین ارتش خصوصی در روسیه، حامی قوی دولت روسیه و مشهور به سر آشپز پوتین، علم اغتشاش بلند کرده و ادعا دارد، عدالت را به روسیه بر می گرداند. همزمان با آن روسیه به رهبری پوتین، آمادگی دارد تا از این بحران روبه افزایش جلوگیر کند. گزارش های متعددی از چندین سو قصد به جان پریگوژین، رسیده است. تلاش روسیه و پوتین بر این است تا از چند وجهی شدن این قضیه جلوگیری کنند و با حذف فزیکی پریگوژین، مسئله را حل کنند. 

اخبار حوادث لحظه به لحظه پوشش داده می شود. در عین زمان، تایید صحت و سقم آن، بسیار دشوار است. چون هر دو طرف درصدد لاپوشانی حقایق اند تا در این نبرد روانی پیشقدم باشند. 

پریگوژین ملقب به «سرآشپز پوتین» به‌دلیل قراردادهای دولتی روسی با کسب‌وکار خدمات غذایی‌اش [کیترینگ]، از معتمدان دیرینه رئیس‌‌جمهوری روسیه به‌شمار می‌رود. او در زمانی که واگنر به نمایندگی از کرملین در میدان‌هایی ازجمله لیبی، سوریه، جمهوری آفریقای مرکزی و اخیرا مالی مستقر شده بود، نسبتا کم‌حاشیه ظاهر شد. چه برداشت تاریخی از این وضعیت می توان داشت؟ 

در حال حاضر، جنگ به داخل روسیه کشانده شده است. همزمان با آن، در ماه های اخیر اتحادیه اروپا از حمایت قاطع از اوکراین تاکید می کرد. حال معلوم می شود که حتی هشدار بیست و چهار ساعت قبل انگلیس برای اتباعش که از سفر به روسیه و یا تخلیه عاجل از این کشور، هشدار داده بود، مبنی بر برنامه از قبل تعیین شده در برابر روسیه بود تا یک دم اروپا، امریکا و سایر رقبای روس را از شر این خرس بی درد سر سازند. 

در این میان نقش قدیروف باید بسیار برجسته باشد. اگرچه قدیروف حمایت اش را از این موضوع دولت روسیه اعلان کرده و گفته که در برابر خیانت گران در کنار پوتین می ایستد، اما فساد، نارضایتی در درون ارتش روسیه، کار اطلاعاتی غرب در میان نیروهای مسلح روسیه، کار را تا اینجا رسانده است. 

چند احتمال وجود دارد: یک: پریگوژین دستگیر می شود و کار واگنر ختم است. در این صورت روسیه با یک دردسر جنگ با مافیای مسلح و ارتش مانند مواجه خواهد بود و این درگیری امنیت و توانمندی روسیه را همزمان با درگیری این کشور در جبهه اوکراین به تحلیل خواهد برد. در این صورت پوتین باید به تسلیمی قدرت به ملی گرایان تن دهد. 

دوم: برنامه غرب موفق می شود. پوتین خلع قدرت می شود. احتمالات قبلی مبنی بر انجام کودتا به گونه ای تحقق پیدا می کند. نظم در منطقه برهم می خورد و دیگر روسیه پوتینی وجود نخواهد داشت. روسیه ای بعداز فروپاشی بوجود خواهد آمد و یلتسینی جدید نمایان خواهد شد. چون نظر این است تا حداقل دولت پوشالی، با جغرافیای اندک و فاقد توانمندی بجای روسیه وجود داشته باشد. 

سوم: پوتین به احتمال اندک بعداز درگیری شدید در داخل خاک روسیه، موفق می شود تا این شورش سازمان یافته را مهار کند. روسیه در جبهه اوکراین باید عقب نشینی کند، چون توان نظامی آن مانند کودتای تنی در برابر داکتر نجیب الله، به تحلیل رفته است. 

اصل برنامه چه باید باشد؟ اول – خلاص شدن از شر پوتینسم و نجات دنیا از شر توسعه طلبی روسی؛ دو – جلوگیری از قطبی شدن جهان که قرار است بوسیله اتحاد استراتیژیک میان چین و روسیه به وجود آید؛ سوم – تسخیر و نا ارامی سریع نظام های شکننده آسیای مرکزی و تسلط بر قلب محور جغرافیای تاریخی که دارای منابع فراوان طبیعی است و مرکز ثقل قدرت در نظریه های کلاسیک ژئوپولتیک محسوب می شود؛ چهارم – تنگ ساختن حلقه محاصره چین و جلوگیری از توسعه بیشتر نفوذ سیاسی و اقتصادی آن بر سایر نقاط جهان؛ پنجم – تقسیم اروپا و بخصوص اوکراین به اساس یک معاهده مانند معاهده یالتا که دنیای دوقطبی پس از جنگ جهانی دوم را ترسیم کرد. 

این ماجرا چه تاثیری بالای وضعیت افغانستان دارد؟ اول – آسیای مرکزی و روسیه در یک موقف متزلزل، از امید به مقاومت مسلحانه ضد طالبان، به طور کلی منصرف نشده اند. یعنی هنوزهم امیدی برای تغییر وضعیت از شمال وجود دارد. سقوط پوتین و جنجال های اخیر، می تواند این امید را کاملا از بین ببرد؛ دوم – وضعیت نا به سامان روسیه، تاثیر مستقیم بر آسیای مرکزی دارد. پوتین اگر در قدرت نباشد، نظام های ضعیف آسیای مرکزی به زودی فرومی پاشند. این فروپاشی به مثابه جرات و جسارت به تروریزم قومی در افغانستان است که بستر ساز، تروریسم در منطقه است و از دیر زمانی، آسیای مرکزی را هدف قرار داده است؛ سوم – با تحقق این کار وزیرستان سازی شمال افغانستان به آسیای مرکزی سرایت می کند. کل منطقه در گرداب تروریزم و نفاق برای استفاده از منابع طبیعی آن، مساعد خواهد شد. 

واکنش چین چه خواهد بود؟ چین دیگر نمی تواند بی تفاوت باشد. چون نزاع و بحران در یک قدمی اش، موج می زند. در این صورت باید دوکار را انجام دهد: اول – با استفاده از قدرت نظامی و کمک به پوتین به مهار کامل این توطئه کمک کند. این کار برای چینی که تجربه مداخله نظامی ندارد کار دشوار بدون تجربه و خالی از خطر نیست؛ دوم – دخیل شدن چین در جبهه روسیه، به معنای اعلان جنگ جهانی سوم در برابر غرب است. به این حساب امنیت منطقه و حتی جهان با خطر مواجه است. اما هنوز هم احتمال این وجود دارد که چین با استفاده از نفوذش در کنار روسیه ایستاده شده و این توطئه سازماندهی شده را به گونه ماهرانه مهار کنند.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها