آخرین اخبار
۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۱
پیوستن قزاقستان به توافقنامه‌ ابراهیم

نشانه ژئوپلتیکی از بازترسیم موازنه قدرت در آسیای مرکزی

بازدید:۴۵
محمد گل‌افروز در یادداشتی می‌نویسد: از منظر ژئوپلتیکی، پیوستن قزاقستان به طرح ابراهیم را می توان فراتر از یک توافق دیپلماتیک دانست. به این دلیل که آسیای مرکزی از قدیم تاکنون به عنوان منطقه ای سرشار از منابع انرژی، موقعیت ژئواستراتژیک و پیوندهای تاریخی با روسیه، در صحنه رقابت قدرت های بزرگ قرار گرفته است.

نویسنده: دکتر محمد گل افروز، دانش‌آموخته جغرافیای سیاسی علوم و تحقیقات تهران و استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ژئوپلتیک – از گیلان/ رشت

 دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در پیامی از شبکه اجتماعی Truth Social اعلام کرد که گفت و گویی میان نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، و رئیس‌ جمهور قزاقستان، قاسم‌ جومارت توکایف، انجام شده است. وی اظهار داشت قزاقستان نخستین کشوری در دوره دوم ریاست‌ جمهوری او خواهد بود که به توافقنامه ابراهیم می‌ پیوندد. توافقی که با هدف عادی‌ سازی روابط میان اسرائیل و کشورهای مسلمان، در دولت نخست او آغاز شده بود. باتوجه به این، اکنون چشم انداز ژئوپلتیکی آسیای مرکزی با پرسش های تازه ای مواجه خواهد شد. 

از منظر ژئوپلتیکی، پیوستن قزاقستان به طرح ابراهیم را می توان فراتر از یک توافق دیپلماتیک دانست. به این دلیل که آسیای مرکزی از قدیم تاکنون به عنوان منطقه ای سرشار از منابع انرژی، موقعیت ژئواستراتژیک و پیوندهای تاریخی با روسیه، در صحنه رقابت قدرت های بزرگ قرار گرفته است. لذا پیوستن احتمالی قزاقستان به طرح (توافقنانه) ابراهیم، اگر تحقق یابد، می تواند نشانه ای از تغییر تدریجی موازنه قدرت در این منطقه باشد. تغییری که ممکن است حضور و نفوذ روسیه را به چالش بکشاند. این تحول نه‌ تنها از جنبه دیپلماتیک، بلکه از منظر ژئوپلتیکی نیز حائز اهمیت است. درواقع می توان از آن به عنوان چاچوب تلاش آمریکا و هم پیمانان غربی اش، برای محدود کردن کیفیت و دامنه نقش روس ها در آسیای مرکزی تفسیر کرد. 

از سوی دیگر، با گسترش روابط اقتصادی، امنیتی، تکنولوژی و... میان اسرائیل و کشورهای آن منطقه، ممکن است نفوذ سنتی روسیه در حوزه های انرژی، حمل و نقل و همکاری های نظامی تضعیف شود.

در این صورت، پیوستن قزاقستان به این توافق را می‌ توان یکی از تاکتیک های جدید محاصره و مهار ژئوپلتیکی روسیه از طرف غرب دانست. حرکتی که درظاهر با شعار صلح گفته می شود، اما به نظر در عمق آن، بیانگر رقابت ساختاری قدرت ها در محیط (احتمالا پسا) روسیه است.

در این راستا واکنش روسیه، و دیگر بازیگران منطقه ای آن، همچون چین و ایران به این تحول احتمالی، می‌ تواند تعیین‌ کننده مسیر آینده این توازن منطقه ای باشد. 

بنابراین، به نظر می رسد هدف پنهان یا غیرمستقیم این روند، محدود کردن کیفیت و گستره نقش روس‌ ها در آسیای مرکزی است. منطقه ای که با دارا بودن ذخایر بزرگ نفت، گاز، اورانیوم و موقعیت جغرافیایی استراتژیک، همواره برای مسکو اهمیتی حیاتی دارد. پیوستن قزاقستان به توافقنامه‌ ابراهیم می‌ تواند در چارچوب یکی از تاکتیک‌ های جدید مهار و محاصره ژئوپلیتیکی روسیه ارزیابی شود.

از پیامدهای احتمالی این تحول، زمینه‌ سازی تقویت روابط اقتصادی، فناورانه و امنیتی جدید میان قزاقستان، اسرائیل و متحدان غربی اش است. در مقابل، روسیه و چین، بازیگرانی که الان متحد استراتژیک در مقابل غرب به نظر می رسند، احتمالا این اقدام را گامی در راستای نفوذ غرب در حیات خلوت خود می بینند.

واکنش این قدرت ها، همراه با موضع ایران نسبت به نزدیکی بیشتر قزاقستان به محور غرب – اسرائیل، می‌ تواند در تعیین شکل نهایی توازن منطقه ای، نقش تعیین‌ کننده ای ایفا کند. در جای که پیوستن احتمالی قزاقستان به توافقنامه ابراهیم، صرفا یک تحول نمادین در روابط اسرائیل و کشورهای مسلمان نیست، بلکه گامی ژئوپلتیکی است در راستای بازترسیم نقشه نفوذ قدرت ها در آسیای مرکزی. 

نتیجه این روند، در بطن خود، بخشی از رقابت بزرگ تر میان ایالات متحده، روسیه و چین را بازتاب می‌ دهد. رقابتی که اکنون از مرزهای خاورمیانه فراتر رفته و به قلب آسیای مرکزی رسیده و در حال تبدیل شدن به صحنه ای است که در آن همکاری، رقابت و مهار به‌ طور هم زمان در حال تعریف مجدد خواهد بود.

تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها