به گزارش خبرنگار دولت صد آنلاین، دیدگاههایی که این انتقال را «قربانی تصمیمات غلط» میدانند، عمدتاً بر بحرانهای تاریخی مدیریت منابع متمرکز شدهاند تا راهحلهای ساختاری آینده. در اینجا دفاع علمی از این انتقال مبتنی بر سه محور اصلی ارائه میشود:
۱. پایداری مالی و تخصص در مدیریت سرمایه (Risk & Portfolio Management)
بزرگترین چالش صندوقهای تخصصی با مقیاس کوچک، تأمین پایداری مالی در برابر نوسانات بازار و الزامات بیمهای است.
تخصص و مقیاس (Scale & Expertise): صندوق بازنشستگی کشوری (SRC) دارای مقیاس عملیاتی عظیم، تجربه چندین دههای در مدیریت پورتفولیوی متنوع (شامل سهام، املاک و مستغلات، و اوراق دولتی) و ساختارهای حاکمیتی تثبیتشدهتر در سطح ملی است.
انتقال به این ساختار، منابع صندوق فولاد را در یک پورتفولیوی واحد و تخصصیتر قرار میدهد که در برابر ریسکهای مرتبط با شرکتهای زیانده زیرمجموعه (که توسط فعال صنفی به آن اشاره شد)، مصونیت بیشتری ایجاد میکند.
بحران صندوقهای کوچک: نگهداری صندوق در ساختار منفک، آن را به شدت در برابر نوسانات صنعت فولاد و هرگونه زیان شرکتهای تابعه آسیبپذیر میسازد. انتقال به SRC، اثر تنوعبخشی (Diversification) را به همراه دارد و ریسک ورشکستگی یا کسری بودجه را از طریق تکیه بر منابع بزرگتر کاهش میدهد.
۲. یکپارچگی حقوق و رفع تبعیض ساختاری
یکی از انتقادات مطرح شده، تفاوت در میزان همسانسازی حقوق بین بازنشستگان «قبل و بعد از واگذاری» است. این تبعیض، ریشه در عدم یکپارچگی ساختاری در دو دهه گذشته داشته است.
اصلاح ساختار بیمهای: انتقال به صندوق کشوری، این امکان را فراهم میآورد که سازوکار بیمه و کسورات بر اساس یک فرمول ملی و شفاف تنظیم شود. این یکپارچهسازی، زمینه را برای رفع هرگونه تبعیض مصنوعی در پرداختهای مستمری فراهم میآورد، زیرا همه بازنشستگان فولاد تحت چتر حمایتی یک نهاد واحد قرار میگیرند که موظف به اجرای قوانین سراسری است.
اولویتبندی پرداخت: تأکید مقامات بر اینکه مستمری و حقوق در اولویت اول هستند (همانطور که در اینفوگرافیک آمده)، نشان میدهد که سیستم جدید، تعهدات اصلی را بر دوش ساختارهای تخصصیتر قرار داده است تا از منابع برای سرمایهگذاریهای پرریسکتر با سابقه مدیریت پرنوسان، محافظت شود.
۳. شفافیت و حاکمیت شرکتی (Governance)
ادعای «قربانی تصمیمات غلط» بودن، درست است، اما راهحل، اصلاح ساختار مدیریتی است، نه حفظ آن ساختار سابق.
حذف موازیکاری: تأکید بر حذف موازیکاریهای اداری در اینفوگرافیک، به معنای تمرکز منابع و کاهش هزینههای سربار مدیریت است. ساختارهای کوچک اغلب فاقد کارایی لازم برای نظارت بر شرکتهای زیرمجموعه هستند.
نظارت فراگیر: انتقال به صندوق کشوری، صندوق فولاد را تحت نظارت نهادهای نظارتی گستردهتر و بالاتر دولتی قرار میدهد که احتمال تصمیمات سلیقهای یا اشتباه محلی را به شدت کاهش داده و شفافیت مالی را تقویت میکند.
انتقال صندوق فولاد به صندوق بازنشستگی کشوری، تصمیمی برای حفظ منافع بلندمدت و تضمین پایداری است.
این اقدام، صندوق را از تبعات تصمیمات کوتاهمدت و ریسکهای متمرکز یک صنعت خاص، خارج کرده و آن را به یک زیرمجموعه تخصصی در ساختار مالی عظیم و باثباتتر کشور تبدیل میکند که هدف نهایی آن، تأمین امنیت و آرامش خاطر بازنشستگان است.