نزدیک به دو ماه است که شبهنظامیان وابسته به دولت علیاف با مسدودکردن تنها جاده ارتباطی میان ارمنستان و آرتساخ (قرهباغ کوهستانی) مانع از دسترسی ارامنه ساکن این منطقه به بدیهیترین نیازهای حیاتی خود شدهاند. قطع مکرر برق و گاز از طرف دولت باکو نیز به مشکلات مردم آرتساخ افزوده است. سرنوشت این محاصره ارتباطی مستقیم و حیاتی با منافع ملی ایران در قفقاز دارد. علیاف در جریان این اقدام از حمایت مستقیم رژیم صهیونیستی، انگلیس و ترکیه برخوردار است و چنانچه در تحمیل این شرایط ضدانسانی به 120 هزار نفر شهروند آرتساخ موفق شده و این منطقه را از ارامنه خالی کند، یک منطقه دیگر در نزدیکی نوار مرزی ایران و باکو به منطقه نفوذ نیروهای تکفیری، وهابی و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی وابسته به رژیم صهیونیستی مبدل شده و تهدید و اشغال استان سیونیک در جنوب ارمنستان که هممرز با ایران است، برای علیاف سادهتر میشود؛ بنابراین دولت باکو راحتتر میتواند برای اشغال این منطقه، ازبینبردن مرز ایران با ارمنستان، تکمیل دالان تورانی ناتو و حذف ایران از مسیرهای مهم کریدوری انتقال کالا و انرژی و در نهایت بازکردن پای ناتو و تجزیهطلبان و اسرائیل به قفقاز و آسیای میانه برنامهریزی کند. با توجه به این شرایط، کسب اطلاع از شرایط بحرانی آرتساخ و تحلیل عالیترین مقام حاضر در این منطقه روبن واردانیان، وزیر کشور دولت آرتساخ از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است. این اولین مصاحبه او با یک رسانه ایرانی محسوب میشود که حاوی ظرایف و نکات فراوانی برای تحلیلگران منطقه قفقاز و فعالان دستگاه سیاست خارجی ایران است. این گفتوگو را با هم میخوانیم.
لطفا آخرین وضعیت آرتساخ را شرح دهید. چگونه مردم در این شرایط که تحت محاصره باکو هستند، زنده میمانند و برنامه شما برای کمک به مردم برای مقاومت بیشتر چیست؟
وضعیت بسیار نزدیک به یک بحران انسانی است. ما با کمبود شدید غذا، دارو و سایر نیازمندیها مواجه هستیم. کریدور ارتباطی آرتساخ با جهان خارج که به آن جاده زندگی نیز میگوییم، از ۵۵ روز پیش بسته شده است. علاوه بر مشکل محاصره، جمهوری آذربایجان همچنان موانع جدی برای تأمین گاز و برقی که از ارمنستان به آرتساخ ارسال میشود، ایجاد میکند؛ بنابراین دولت باکو تمام اقدامات ممکن و حتی غیرممکن را برای وادارکردن ارامنه آرتساخ به ترک وطن خود انجام میدهد. خود علیاف گفته است: «راه برای کسانی که میخواهند بروند؛ باز است...».
بهعنوان وزیر کشور، من با افراد زیادی که سعی در کاهش تأثیر محاصره داشتند، بحثها و رایزنیهای زیادی انجام دادهام. ما چندین برنامه را برای تحقق این اهداف پیشنهاد کردهایم. ما همچنین از جامعه بینالمللی درخواست کردهایم تا یک سازوکار واکنش بشردوستانه برای اتصال آرتساخ به جهان خارج برای اهداف بشردوستانه ایجاد شود؛ اما متأسفانه شرایط بسیار سخت است. با این حال، من از اراده قوی و مقاومت مردممان در شگفتم. آنها آماده تحمل همه مشکلات هستند و نمیخواهند وطن خود را که از هزاران سال پیش در آن زندگی کردهاند، ترک کنند. من مطمئن هستم که دولت باکو انتظار چنین مقاومتی را از آرتساخ نداشته است. آنها فکر میکردند که اراده مردم را در جنگ 2020 شکستند؛ اما چنین چیزی رخ نداد. مردم اینجا بسیار قویتر از آن چیزی هستند که دیگران فکر میکنند. هدف از بستن جاده ارتباطی آرتساخ تنها یک چیز است: خالیکردن آرتساخ از سکنه. جهان باید درک کند که این فقط یک فاجعه انسانی نیست؛ بلکه اقداماتی است که به نوبه خود به نسلکشی منجر میشود تا آرتساخ بدون ارامنه باشد.
عملکرد نیروهای حافظ صلح روسیه در دفاع از آرتساخ را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا آنها به وظایف خود عمل میکنند؟
نیروهای حافظ صلح روسیه در اینجا مأموریت بسیار محدودی دارند. البته ما از آنها میخواهیم که باکو را به طور رسمی مجبور کنند که کریدور را باز کند؛ اما به نظر میرسد شرایط ژئوپلیتیک منطقهای این اجازه را به روسیه نمیدهد. من فکر میکنم که ما بیش از حد روی نیروهای حافظ صلح تمرکز میکنیم و در اینجا به یک راهحل سیاسی نیاز داریم. روسیه میانجی اصلی و همچنین ضامن بیانیه سهجانبه 9 نوامبر است؛ اما متأسفانه روسها در مقطع فعلی فاقد اهرم مناسب برای اعمال فشار بر جمهوری آذربایجان هستند که البته این مسئله شرایط را پیچیده میکند.
همچنین برای ما مهم است که جامعه بینالمللی بهصراحت اعلام کند درحالحاضر تضمین امنیت آرتساخ بدون حضور نیروهای حافظ صلح غیرممکن است و تنها با تضمین امنیت بینالمللی میتوان درمورد مسائل آرتساخ و جمهوری آذربایجان که در همسایگی آرتساخ زندگی میکند، صحبت کرد.
به نظر شما، نقاط قوت و ضعف سیاست روسیه در قفقاز، بهویژه در رابطه با ارمنستان و قفقاز چیست؟
اگرچه روسیه متحد طبیعی ارمنستان است؛ اما همکاری نزدیک روسیه با ترکیه و جمهوری آذربایجان- در پسزمینه سیاسی نفرت این دو کشور از ارامنه - توازن قوا در منطقه را به طور درخورتوجهی تغییر میدهد. بدیهی است که ترکیه منحصرا حافظ منافع جمهوری آذربایجان است که استقرار صلح در منطقه را تهدید میکند. در این زمینه، موضع صریح ایران را با هدف برقراری صلح در منطقه مهم میدانم و درعینحال از ایران بهعنوان کشوری دوست انتظار سیاست فعالتری را در منطقه دارم.
این یک واقعیت است که آرتساخ در حال تبدیلشدن به یک موضوع مهم در منطقه است و حتی بهعنوان کشوری که به رسمیت شناخته نشده است، همچنان بر رویدادهای منطقه تأثیر میگذارد؛ بنابراین ما آمادگی داریم درمورد اقدامات مشترک با هدف همزیستی مسالمتآمیز ابتدا با کشورهای منطقه گفتوگو کنیم.
دولت باکو قصد دارد با ادامه مأموریت صلحبانان روسیه مخالفت کند و نیروهای نظامی ترکیه و ناتو را تا سال 2025 جایگزین روسها کند. پیامدهای این رویداد برای ارمنستان و قفقاز چه خواهد بود؟
البته من اطلاعی ندارم که ناتو بخواهد در اینجا- منظورم به طور خاص در آرتساخ است - حضور داشته باشد؛ زیرا من تنها میتوانم از طرف دولت خودم صحبت کنم. بدیهی است که اقدام جمهوری آذربایجان علیه نیروهای حافظ صلح روسیه بوده و با تبلیغات فعالانه ضد روسی در جمهوری آذربایجان همراه است. گمان میکنم باکو قصد دارد به طور رسمی از سال 2025 به بعد مانع تداوم مأموریت حفظ صلح روسیه در منطقه شود.
همانطورکه قبلا اشاره کردم، برای ما مهم است که ضمانتهای امنیتی جامعه بینالمللی را به وجود آوریم تا باکو اجازه نیابد سیاست پاکسازی قومی را ادامه دهد. تضادهای موجود بین غرب و روسیه و نیز غرب و ایران نباید مانعی برای تأمین امنیت آرتساخ باشد. از این رو، امیدوارم کشورهایی که دغدغه صلح واقعی در منطقه را دارند، از جمله کشور دوست ما ایران، تمام تلاش خود را برای تضمین طولانیمدت این مسئله در آرتساخ و کل منطقه به کار گیرند.
چگونه میتوان دولت علیاف را تحت فشار قرار داد تا رفتار و سیاست تجاوزکارانه خود در قبال آرتساخ را متوقف کند و به محاصره این منطقه پایان دهد؟
علیاف فکر میکند همیشه بدون مجازات خواهد ماند که البته غیرقابل قبول است. اما این نه تنها برای آرتساخ، بلکه برای کل منطقه یک تهدید جدی است. او حتی گاهی ایران را با طرح ادعاهای سرزمینی و دیگر ادعاهای غیرموجه و کاملا بیاساس تهدید میکند. او و رژیمش باید درک کنند که این نوع رفتار عواقبی جدی برای آنها و شاید حتی برای کشورشان خواهد داشت. جامعه جهانی همچنین مسئولیت سیاسی و اخلاقی برای جلوگیری از تشدید بحران و تضمین امنیت و حفاظت از مردم آرتساخ و برقراری صلح پایدار در منطقه را بر عهده دارد.
آیا شما با این ایده موافق هستید که رژیم علیاف تنها در صورتی با پایاندادن به محاصره آرتساخ موافقت میکند که دولت ارمنستان با ایجاد و افتتاح کریدور به اصطلاح زنگهزور موافقت کند؟ به نظر شما پیامدهای چنین اتفاقی چیست؟
فکر نمیکنم این تصادفی باشد که رژیم باکو درست پس از رزمایش نظامی مشترک ترکیه و آذربایجان در امتداد مرز با ایران، کریدور لاچین را مسدود کرده است. آنها در حال بررسی واکنش ایران در مورد رویدادهای پیشرو بودند. آذربایجان و ترکیه جاهطلبیهای نظامی فزایندهای در منطقه دارند که برای همه کشورهای منطقه خطرناک است. برای رژیم باکو ابعاد این ماجرا محدود به تبادل آرتساخ و منطقه سیونیک ارمنستان در قالب یک تجارت نیست، آنها هر دو را میخواهند و اگر از آرتساخ عقبنشینی کنیم، دولت ارمنستان میتواند در قلمروی سیونیک بسیار آسیبپذیر باشد. بنابراین، مقاومت امروز آرتساخ برای دستنیافتنیکردن مرزهای هزارانساله ایران و ارمنستان بسیار ضروری است. این امر مهم باید هم در ایروان و هم در تهران مورد تصدیق و توجه قرار بگیرد.
سیاست جمهوری اسلامی ایران در قفقاز را چگونه ارزیابی میکنید؟ ایران چگونه میتواند به پایان محاصره آرتساخ کمک کند؟
من درک میکنم که ایران رسما تلاش میکند در منطقه بیطرف بماند. با این حال ایران یک قدرت جدی در منطقه است. قرنها همینطور بوده و ایران همیشه خود را در جایگاه بازیگر مهمی که نقش متعادلکنندهای ایفا میکند، قرار میدهد. باید تأکید کنیم که دوستی ارمنیان و ایرانیان سابقهای هزارانساله دارد و هرگز علیه کشورهای ثالث نبوده است. از نقش مهم ایران در ایجاد ملوک خمسه قرهباغ از قرن شانزدهم تا هجدهم نباید غافل شویم. (مِلیکها یا ملوک ارمنی، رهبران ارمنیانی بودند که در جنگهای شاه عباس با عثمانیها به کمک او شتافتند و در کسب پیروزی وی نقش بسزایی داشتند. به پاس این جانفشانیها و فداکاریها بود که شاه عباس به آنها لقب مِلیک داد. حکومت ملیکها بر ماورای قفقاز تا استیلای حکومت روسیه تزاری ادامه داشت). من میخواهم تأکید کنم که آرتساخ همیشه برای ایران اهمیت امنیتی داشته و تنها پس از تجاوز جمهوری آذربایجان به ارمنستان در سال 2020 بود که اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران ظاهر شد. این امر با کمک آذربایجان و ترکیه انجام شده است. بر این اساس، پس از اشغال این اراضی توسط آذربایجان، ایران با مشکلات امنیتی مواجه شد. بنابراین، ایران باید برای جلوگیری از تشدید مسائل امنیتی که میتواند برای کل منطقه فاجعهبار باشد، مشارکت سیاسی و نقش تثبیتکننده داشته باشد.
همچنین میخواهم سخنان مقام معظم رهبری ایران، آیتالله علی خامنهای در زمان جنگ را یادآوری کنم که گفته بودند امنیت ارمنیهایی که در قرهباغ زندگی میکنند باید حفظ شود. بنابراین، اطمینان دارم که ایران با درنظرگرفتن حفظ منافع عادلانه برای همه طرفها، نقش خود را در برقراری صلح واقعی در منطقه فعالانه ایفا خواهد کرد.
آیا با برگزاری مانور نظامی مشترک بین ایران و ارمنستان برای جلوگیری از تجاوزات علیاف به ارمنستان موافق هستید؟ به نظر شما این مانور چه زمانی و در کجا باید برگزار شود؟
من فقط از طرف آرتساخ میتوانم صحبت کنم و به شما اطمینان میدهم که حفظ آرتساخ نقش مهمی برای تداوم امنیت ایران دارد و همچنین ایران نقش بزرگی به عنوان یک متعادلکننده در قفقاز جنوبی ایفا میکند.
مردم عادی در آرتساخ چه نظری در مورد سیاست ایران، روسیه، ترکیه و بریتانیا دارند؟
ارامنه همواره نگرش مثبتی نسبت به ایران و مردم ایران داشتهاند. ارمنیان و ایرانیان در زمینه بهرهمندی از تاریخ، فرهنگ و تمدن باستانی دارای اشتراکاتی هستند. مردم آرتساخ مردم ایران را دوست خود نیز میدانند. دوستی چندصد ساله، به روزگار ما رسیده که نمونههای آن بسیار است. چند سال پیش، من خودم شروع به بازسازی مسجد ایرانی «گوهرآقا» در شوشی کردم که نماد دوستی فرهنگی و تمدنی چندصد ساله دو ملت نیز بود. حدود 130 سال پیش، ترجمه ارمنی شاهنامه جاودانه فردوسی، یکی از ارکان فرهنگ و هویت ایرانی، در شهر باستانی ارمنستان شوشی که اکنون در اشغال آذربایجان است، منتشر شد که نشان میدهد تا چه اندازه ریشههای فرهنگی و احترام آرتساخ عمیق و تزلزلناپذیر است و همچنین ملت ایران تا چه اندازه در آرتساخ مورد احترام هستند.
مردم اینجا درک میکنند که تغییر وضعیت موجود پس از جنگ 44روزه آرتساخ مشکلات زیادی را برای امنیت ایران ایجاد کرد. البته نقش روسیه در منطقه بسیار مهم است. نیروهای حافظ صلح روسیه در حال حاضر در آرتساخ هستند و تلاش میکنند از تشدید تنش جلوگیری کنند. البته انتظارات مردم از روسیه بسیار بیشتر از آن چیزی است که روسیه در مرحله فعلی انجام میدهد. ترکیه بدون شک از سیاست تهاجمی و توسعهطلبانه آذربایجان حمایت میکند که البته با واکنش منفی مردم مواجه میشود. بریتانیا نیز خود را در کنار اسرائیل متحد جمهوری آذربایجان قرار داده که البته بر نگرش مردم ما تأثیر میگذارد./شرق