آخرین اخبار
۰۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۲۹

قصاص در انتظار گلفروشی که خون سه نفر را ریخت

قصاص در انتظار گلفروشی که خون سه نفر را ریخت
بازدید:۳۹۱۶
صد آنلاین | حکم قصاص مرد گل‌فروشی که برای نجات گلدان‌هایش سه آدم کشته است از سوی دیوان عالی کشور تایید شد.

به گزارش صد آنلاین ،متهم چهار سال قبل با چند جوان که قصد سرقت گل‌هایش را داشتند درگیر شده و با ضرباتی سه مرد را به زخمی و سپس به قتل رساند.

 

 

اواخر فروردین ماه سال 1400 رسیدگی به پرونده قتل سه جوان از اهالی سبلان تهران در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. بررسی‌های ابتدایی حکایت از آن داشت که درگیری منجر به قتل سه قربانی در خیابان گل سرخ محله سبلان با یک گل‌فروش دوره‌گرد رقم خورده بود. عامل جنایت بعد از اینکه با تبر به جان سه جوان افتاده بود از مهلکه گریخت. در اولین قدم از بررسی، شاهدان عینی هدف تحقیقات قرار گرفتند.یکی از آنها گفت: مقتولین به نام‌های معین، مسعود و محمد بچه محل ما بودند.آنها وضع مالی خوبی دارند و درگیری خونین سر کوچه محل زندگی مسعود اتفاق افتاد. گل‌فروش می‌گفت که این سه نفر چند گلدان برداشته و می‌خواهند پول آن را حساب نکنند. نمی‌دانم چه شد که یکدفعه تبر را وسط سینه تک تک مقتولین کوبیدم و فقط می‌دیدم که خون فواره می‌زد.

در حالی که یکی از اهالی محل بعد از مشاهده جنایت هولناک اقدام به تعقیب گل‌فروش کرده بود؛‌ خودروی متهم شناسایی شد.این فرد نیز در اظهارات خود بیان داشت: دو مرد گل‌فروش بعد از درگیری که بچه‌های محل ما با ایشان ایجاد کردند سوار وانت شدند و پا به فرار گذاشتند.من آنها را تعقیب کردم و هم زمان با پلیس حرف می‌زدم.تا سه راه پاسداران دنبالشان رفتم.

 

بالاخره آنها را گم کردم اما شماره پلاک خودرویشان را در اختیار پلیس قرار دادم. با اطلاعاتی که شاهدان در اختیار ماموران قرار دادند گل‌فروش جوان شناسایی شد اما خانواده او که ساکن همان محله بودند ادعا کردند که از مخفیگاه او بی‌اطلاعند.در ادامه تحقیقات همدست متهم اصلی شناسایی و دستگیر شد. مدتی بعد نیز متهم اصلی شناسایی و بازداشت شد. او به قتل سه مرد اعتراف کرد و گفت: من با خودروی وانت نیسان گل‌های آپارتمانی به آن منطقه می‌آوردم و می‌فروختم.ما اصالتا اهل یکی از شهرهای خراسان هستیم و از حدود 6 سال قبل از حادثه بود که به تهران مهاجرت کرده و در محله نظام آباد زندگی می‌کردیم.با این حال هرگز مقتولین را ندیده بودم.از مدتی قبل از حادثه بود که گل‌فروش دوره‌گرد شده بودم تا اینکه شب حادثه این سه نفر نزدیک بساط گل‌فروشی من شدند.

یکی از آنها دو گلدان در صندوق عقب ماشینش گذاشت و یکی دیگر در گوشم گفت حرف پول بزنی ناراحت می‌شوم! من هم فکر کردم منظورش این است که از دوستش پول نگیرم تا خودش به عنوان هدیه برای او، ‌پول گل‌ها را حساب کند.برای همین گفتم مشکلی نیست اما بعد متوجه شدم که منظورش این بود که کلا پول گل‌ها را ندهند.چون دو گلدان دیگر برداشتند و سه تایی سوار ماشین شدند.مشخص بود که مشروب خورده بودند.به یکی از آنها که حال بهتری داشت گفتم من که این گلدان‌ها را مجانی نیاورده‌ام.پولش را بدهید.همین که من این را گفتم فریاد زد و گفت رفیقم وقتی به تو حرفی می‌زند باید بگویی چشم.این را گفت و شروع کرد به کتک زدن من و رفیقم.

تبر برای من نبود.یکی از مقتولین آن را برداشته بود.نمی‌دانم از کجا آورد چون وقتی یکی از آنها به سرم لگد زد چند ثانیه‌ای انگار از هوش رفتم.یکدفعه به هوش آمدم و دیدم یکی از آنها تبر به دست بالای سر دوستم ایستاده و از چشمان او خون می‌آمد که فکر کردم دوستم مرد! بعد من بلند شدم و یکی از آنها سمتم چاقویی پرتاب کرد که زمین افتاد.من از ترسم چاقو را برداشتم که اگر نزدیکم آمدند بتوانم از خودم دفاع کنم.نمی‌دانم چه شد که به هر سه آنها ضربه زدم

متهم در مورد فرار خود گفت: بعد از روز حادثه ابتدا به کرج رفتم و حدود سه هفته کارتن خواب بودم.بعد اتفاقی با یک کارگر ایلامی صحبت کردم که می‌گفت در شهرشان برای کشاورزی کار کارگری زیاد است.برای همین به ایلام رفتم و در این مدت در زمین کشاورزی کار می‌کردم.می‌دانستم اگر بازداشت شوم حتما قصاص می‌شوم.برای همین خودم را معرفی نکردم.

بعد از پایان جلسات بازجویی پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم پای میز محاکمه رفت.

در ابتدای جلسه اولیای‌دم هر سه مقتول پرونده خواستار قصاص شدند. وقتی نوبت به متهم رسید او گفت: من قصد کشتن نداشتم و فقط از خودم دفاع کردم. مقتولان مست بودند آنها می‌خواستند من را بزنند که من آنها را زدم.

بعد از گفته های متهم دادگاه حکم بر سه بار قصاص او صادر کرد، متهم به رای صادره اعتراض کرد و پرونده برای بررسی مجدد به دیوان عالی کشور رفت دیوان نیز حکم صادره را مورد تایید قرار داد. به این ترتیب متهم در لیست اعدامیان قرار گرفت./سایت جنایی