به دنبال مواضع سیدابراهیم رئیسی درباره سیاست خارجی ایران و آینده برجام، معاون سیاسی ریاستجمهوری در دولت روحانی در صفحه توییترش به تحلیل سخنان رئیس دولت سیزدهم در جمع سفرا و نمایندگان دیپلماتیک کشورهای خارجی پرداخت. حمید ابوطالبی در توییت جمعه خود نوشت: «فارغ از بخشهای مختلف سخنان رئیس دولت در جمع سفرا و نمایندگان دیپلماتیک کشورهای خارجی در تهران، آنچه درمورد مذاکرات هستهای گفته شده همان محورهای قدیمی و تکراری است؛ اینکه:
الف) جمهوری اسلامی ایران از ماهها پیش، آمادگی خود را برای نهاییکردن مذاکرات رفع تحریم اعلام کرده است؛
ب) ایران آماده دستیابی به یک توافق خوب و منصفانه است؛
ج) ایران در مسیر تحقق این هدف، حسن نیّت خود را نشان داده است؛
د) متأسفانه دولت آمریکا و اخیرا سه کشور اروپایی گرفتار دو مشکل شدهاند: «توهّم» و «محاسبه غلط».
برداشت دیپلماتها از این سخنان، احتمالا این خواهد بود که:
۱) ایران، آمادگی لازم برای نهاییکردن مذاکرات هستهای و رفع تحریم را ندارد؛
۲) توافق خوب و منصفانه از منظر ایران یعنی پافشاری بر مواضع قبلی؛
۳) ایران کماکان مخالف آخرین پیشنهاد است؛
۴) ایران حاضر به تفاهم با دولتهای متوهم نیست.
معاون سیاسی ریاستجمهوری در دولت روحانی در ادامه مینویسد: «متأسفانه حاصل این نشست سالیانه دیپلماتیک، که بهجای تبیین روابط دیپلماتیک و آینده تعاملات پیشرو، در آن اعلام میشود که «طرف غربی گرفتار توهم و محاسبه غلط شده است، چیزی جز عمیقترشدن بنبست مذاکرات هستهای، ماندگاری تحریمها و بحرانیترشدن وضعیت در ماههای آتی نخواهد بود».
اما برخلاف آنچه ابوطالبی در این توییت نگاشته است، بیتردید دولت رئیسی و در کل تهران اکنون بیش از هر زمان دیگری به ازسرگیری مذاکرات هستهای با هدف برونرفت از بحران کنونی به موازات تعدیل فشارها و تحریمها، شکستن اجماع علیه خود نیاز دارد. پس، هم گفتههای رئیسی در جمع سفرا و نمایندگان دیپلماتیک کشورهای خارجی رنگوبوی تداوم سیاستهای گذشته را نمیدهد و هم توییت اخیر رئیسجمهور به این معناست که دولت سیزدهم با توجه به سینرژی چالشهایهای اقتصادی، معیشتی، دیپلماتیک و...، سعی دارد بستر را برای آغاز مذاکرات فراهم کند.
بههرحال فرایند آغاز مذاکرات هستهای، ولو به شکل صوری چند هدف مهم تهران را بهصورت همزمان تأمین میکند؛ اول تأثیر روانی موقت بر بازار، دوم ترسیم چهرهای مثبت از ایران بهعنوان بازیگری اهل مذاکره و گفتوگو با هدف ناکامگذاشتن تخریبهای چند ماه اخیر، سوم خروج از بحران کنونی در سایه توقف و یا حداقل کاهش فشارها، تحریمها و اجماع جهانی علیه ایران، چهارم ایجاد فضایی برای ملغیکردن تلاشها در جهت قراردادن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی توسط اتحادیه اروپا، پنجم خرید زمان در جهت مدیریت اختلافات پادمانی با آژانس، آن هم در استانه نشست فصلی شورای حکام و... .
همه اهداف فوق و دیگر اهداف ناگفته این گزاره را تقویت میکند که تهران به آغاز پروسه مذاکرات امید دارد و بسان ادوار گذشته هم دیگر از پیششرطهای خود سخنی نخواهد گفت. البته این سناریوی احتمالی را هم باید در نظر گرفت که شاید تهران فقط با هدف گذار از مقطع بحرانی کنونی به دنبال آغاز مذاکرات هستهای و سلسله نشستهای وین خواهد بود و به محض تعدیل فضا دوباره ادامه سیاست مذاکره برای مذاکره در دستور کار دولت سیزدهم و تیم باقریکنی قرار گیرد. بهویژه که اکنون برخی اخبار و گزارشها حکایت از آن دارند که طیفی از چهرههای داخلی عملا به دنبال آن هستند که تهران به هر نحوی تا رسیدن به نقطه حساس هستهای به سیاستهای فعلی خود ادامه دهد.
این طیف معتقد است که اکنون ایران در کمترین فاصله تاریخی خود در رسیدن به نقطه گریز هستهای قرار دارد و به همین دلیل باید با خرید زمان و نمایش مذاکره برای مذاکره به این نقطه رسید تا تهران برای همیشه به بازدارندگی هستهای برسد. حتی برخی افراد تندرو قائل به ادامه مذاکرات برای خرید زمان هم نیستند و در تلاشاند در فضای مبهم کنونی که به زعم آنها یک فرصت طلایی است، به نقطه گریز هستهای برسند. درحالیکه اشراف آژانس و نقشآفرینی دیگر کشورهای اروپایی، آمریکا در این مسیر اجازه رسیدن ایران به این نقطه را سخت خواهد کرد. ضمن آنکه تداوم اختلافات پادمانی تهران و آژانس هم در آستانه نشست شورای حکام اهرم فشار تهران درخصوص ابعاد فعالیتهای هستهای را کماثر خواهد کرد./شرق