نویسنده: آلکس وطنکا، مدیر برنامه ایران و عضو ارشد ابتکار پیشتاز اروپایی در موسسه خاورمیانه در واشنگتن
الجزایر، مصر، ایران، اسرائیل، لیبی، پاکستان، عربستان سعودی، سودان و ترکیه مهمترین مشتریان غلات روسیه هستند که محموله های آن باید از گذر تنگه بسفر، که در کنترل ترکیه است، به این کشورها برسد. این تنگه از نظر فنی، یک قلمروی ناتو محسوب می شود و مسکو نگران است که ناتو شاید دسترسی اش به بسفر را قطع کند. ترکیه پیش از این عبور کشتی های جنگی روسیه از این تنگه به مقصد دریای اژه را ممنوع کرده است.
اگر استفاده از تنگه بسفر، ناامن بشود، ایران می تواند به روسیه این امکان را بدهد که از مسیر راه آهن، دسترسی موثرتری به بسیاری از این بازارها داشته باشد. ایران همچنین مایل است که از کریدور شمال – جنوب برای صادرات کالاهای کشاورزی خود به بازار روسیه استفاده کند و در این بازار با کالاهای کشاورزی ترکیه به رقابت بپردازد. بنابراین کریدور شمال جنوب، به عنوان یک پروژه برد – برد ارزیابی می شود.
مدتی است که چین، هندوستان، عراق، ترکیه و امارات عربی متحده، شرکای اصلی تجاری ایران هستند و هرچند بنا بر گزارش ها، تجارت ایران و روسیه سال گذشته 20 درصد رشد داشته (و به 4.9 میلیارد دلار رسیده) اما هنوز هم روسیه از بقیه شرکای تجاری ایران، عقب است.
از سوی دیگر، چین به دلایل گوناگونی مایل به سرمایه گذاری در ایران نبوده و به همین دلیل مسکو پس از 2022، به سرمایه گذار و شریک تجاری تهران تبدیل شده است. شاید رویکرد روسیه به توسعه بندر چابهار، متفاوت از چین باشد و آن را به یک کانون حمل و نقل واقعی منطقه ای تبدیل کند. در واقع، روسیه اکنون بزرگترین سرمایه گذار خارجی در ایران است البته با سطح نسبتا پایین 2.76 میلیارد دلاری. اگر مسکو تصمیم بگیرد که این رویکرد را تعمیق دهد، سرمایه گذاری روسیه در ایران، از جمله در چابهار، از یک زاویه نامعقول به نظر خواهد آمد: وقتی این دو کشور در زمینه انرژی رقابت دارند، چرا روسیه باید در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کند؟
در واقع سرمایه گذاری روسیه در بخش هیدروکربنی ایران، یک دستاورد ناب برای مسکو است. با توجه به فشار سنگین تحریم ها بر میزان فروش نفت ایران (و اینکه ایران نمی تواند سطح فروش خود را از این بالاتر ببرد)، تولید بیشتر نفت و گاز در ایران، به معنی از دست رفتن سهم روسیه در بازار جهانی نیست. گذشته از آن، روسیه با سرمایه گذاری در پروژه های زیرساختی ایران می تواند بر بخش نفت و گاز ایران و صادرات آن نفوذ داشته باشد و این بسیار اهمیت دارد چرا که این دو کشور، بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را دارند.
ممکن است که دو کشور در بازار نفت و گاز با هم رقابت کنند اما روسیه، دست کم فعلا، برنده این رقابت است و با توجه به افزایش تجارت دو کشور از گذر کریدور شمال جنوب، دستاوردهای مسکو در مجموع از تهران بیشتر خواهد بود.
روس ها که با چنین سطح پایینی از روابط با واشنگتن، چندان هراسی از ایالات متحده آمریکا ندارند، اکنون با دست باز در حال ادغام ایران در مدار نفوذ اقتصادی خود هستند آن هم به هر روشی که خودشان مناسب بدانند.
منبع: فارن پالسی