به گزارش صد آنلاین ، او میگوید این ازدواج از ابتدا اشتباه بود. فاطمه از دلیل این جدایی میگوید.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
ما ۱۰ سال با هم دوست بودیم و بعد فرهاد به خواستگاریام آمد و درخواست ازدواج کرد.
*دز سالهای که دوست بودید رابطه خوبی داشتید؟
بله. رابطه بسیار خوبی داشتیم. ما همدیگر را دوست داشتم.
*پس چه شد که ۶ ماه بعد از ازدواج درخواست طلاق کردی؟
چون شوهرم هیچ چیز از من نمیداند. اصلا بلد نیست درست رفتار کند. آنقدر خشن است که نمیتوانم تحمل کنم.
*در مدتی که دوست بودید رفتارش چطور بود؟
اصلا اینطوری نبود. خیلی آرام و مهربان رفتارمیکرد اما وقتی زیر یک سقف رفتیم تازه فهمیدم چقدر خشن است.
*مگر چه اتفاقی افتاد؟
یک روز سر مسألهای کوچک جر و بحث کردیم. چنان من را کتک زد که کارم به بیمارستان کشیده شد و یک روز بستری شدم.
*شکایت نکردی؟
من هنوز هم مبهوت هستم. اصلا باورم نمیشود سر اینکه گفتم مسافرت نمیروم اینطوری من را کتک زده است.
*واکنش همسرت چه بود؟
عذرخواهی کرد. گفت به کسی نگو ولی اصلا برایم مهم نبود که دیگران چه میگویند. بعد از آن دیگر خانه نرفتم و به خانه پدرم رفتم.
*نظر خانوادهات چیست؟
آنها از من حمایت میکنند که طلاق بگیرم.
*خودت درآمد داری؟
بله. کارمند یک شرکت خصوصی هستم و کمی درآمد دارم.
*دوباره به خانه پدرت میروی؟
بله. مدتی در خانه پدرم میمانم تا حالم بهتر شود. پرونده طلاق به نتیجه برسد و بتوانم زندگیام را بسازم./سایت جنایی