به گزارش صد آنلاین ،او میگوید وضعیت زندگیاش طوری نیست که بتواند به زندگی مشترک ادامه دهد. پرهام از دلیل جدایی میگوید.
*چند سال است ازدواج کردهاید؟
ما ۹ سال قبل ازدواج کردیم و من فکر میکردم خوشبخت هستم.
*چرا میخواهی از همسرت جدا شوی؟
او معتاد شده است. از همه پول گرفته و بدهکار استوضعیت زندگی من را به روزی انداخته که چاره ای بجز جدایی نداریم.
*چطور شد که معتاد شد؟
من مرد سختگیری نبودم. هر کاری دوست داشت میکرد. با دوستانش دورهمی میگرفت و گاهی با آنها سفر میرفت. من هم فکر میکردم چه اشکالی دارد! اما بعد فهمیدم اشتباه کردم. همین دورهمیها زندگی من را خراب کرد. او در این مجالس با دوستانش مواد مصرف میکرد.
*چه زمانی متوجه اعتیاد همسرت شدی؟
یک بار نیمه شب بیدار شدم و دیدم پایپ دستش گرفته و مواد میکشد.
*سعی کردی کمک کنی ترک کند؟
خیلی تلاش کردم. حتی یکبار تا مرزی که همه داراییام را از دست بدهم، رفتم. باز هم نشد و دوباره به سمت مواد رفت.
*بچه هم دارید؟
بله یک دختر ۷ ساله داریم.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
هممحلی بودیم. من عاشقش شدم. دختری بسیار زیبا بود. حالا مواد نابودش کرده و از ریخت افتاده است.
*فکر میکنی راهی باشد که به هم برگردید؟
فکر نمیکنم. تنها راه ترک اعتیاد است که او حاضر نیست. من هم برای نجات بچهام این کار را میکنم.
*بچه چه میشود؟
من بزرگ میکنم. همسرم دیگر مادر خوبی نیست. او از همه پول قرض گرفته و ابروی من را برده است. من میخواهم دخترم را نجات دهم تا او بدبخت نشود./سایت جنایی