آخرین اخبار
۱۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۵

زندگی تباه شده دختر ۳۲ ساله که به دام پسران هوسران افتاد

زندگی تباه شده دختر ۳۲ ساله که به دام پسران هوسران افتاد
بازدید:۸۱۲
صد آنلاین | اگرچه بعد ازپایان تحصیلات دانشگاهی دریک شرکت خصوصی مشغول کار هستم ولی سرنوشت تلخ من ازهمان روزهایی آغازشدکه فهمیدم پدرم عاشق داشتن فرزندپسراست اما۳ فرزند بعد ازمن هم دختر به دنیا آمدند و  …

 به گزارش صد آنلاین ،  دختر۳۲ساله ای که مدعی بود به دام پسران هوسران افتاده است واکنون یکی ازآنان قصد اخاذی ده ها میلیون تومانی ازخانواده اش را دارد به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت:سینه مادرم پرازدردها و مسائل و مشکلات ورازهای مگوی ما۳دختربود و پدرم معمولا ازهمه چیز بی خبربود ومن برای پنهان کاری هایم پشتوانه محکمی داشتم.

 

 

 از۱۷سالگی با پسرها آشنایی و رابطه دوستی را شروع کردم و مادرم کاملا درجریان روابط من بود و نبودن مرا با کلاس های جبرانی زبان انگلیسی و ورزش برای پدرم توجیه می کرد و من به راحتی مشغول وقت گذرانی با پسرها بودم.ازبین پسرهایی که با آن ها دوست بودم، با «پرهام» که دانشجوی رشته رادیو لوژی و اهل تهران بود رابطه نزدیکتر وصمیمی تری برقرارکردم و خانواده اش ازوضعیت مالی خوبی برخوردار بودند و برای او منزل مستقلی اجاره کرده بودند..با اولین پیشنهاد «پرهام» به خانه اش رفتم و من عفت خود را ازدست دادم و رابطه ما به همین شکل تا پایان فارغ التحصیلی پرهام یعنی ۳سال دیگر ادامه داشت و مرا با وعده ازدواج دررابطه نگاه داشته بود و من مسحورحرف های او شده بودم و ازدواج را قطعی می دانستم.

 

پدر همچنان بی خبر و مادرم فقط رابطه دوستی را مطلع بود و ازآسیبی که دیده بودم بی خبر بود، تا این که ناگهان «پرهام» ناپدید شد و من درشوک و ناباوری ،به هرجایی سر زدم،دانشگاه ،خانه اش و هرجایی که نشانی از او بود ولی او خط تلفنش را سوزانده بود و در مدت دوستی ،آدرس تهران و خانه پدری اش را به من نداده بود.پس ازاین که متوجه رفتن او شدم و باورم شد،دنیا برسرم آوار شد و به قدری حالم خراب بود که مادرم متوجه آسیب من شد. حدود ۶ ماه از رفتن پرهام گذشت و من با پسرهای دیگر درفضای مجازی رابطه را شروع کردم و پرهام فقط مانند جای زخمی برقلبم مانده بود.

حدود یک سال با پسری به نام «شهاب» از طریق اینستاگرام درعمان آشنا شده بودم و او ایرانی بود و امید زیادی به ازدواج با او داشتم .درهمین حین با « آرش» هم رابطه دوستی برقرارکردم  وچون درمشهد بود ،ساعات بیشتری را باهم سپری می کردیم  و او پیشنهاد مسافرت به کیش را داد و من هم تصور می کردم می توانم امیدواری بیشتری برای ازدواج با  آرش داشته باشم .او وضعیت مالی نسبتا خوبی داشت.در سفرکیش « آرش» از من سوءاستفاده کرد وبدون اطلاع من ،فیلم و عکس گرفته و درگوشی خود ذخیره کرده بود و از طرفی، از رابطه من و آن پسر ایرانی مقیم عمان نیز با خبر بود و هنگامی که خواب بودم ،اغلب اطلاعات تلفن همراه مرا برداشته بود، از جمله  تلفن اعضای خانواده ام. وقتی از کیش برگشتم با پیام های عصبانی و شکایت های پرغصه «شهاب»مواجه شدم و او از رابطه و سفر من و  آرش مطلع شده بود. بعد از آن مادرم از اتفاقات سفرکیش آگاه شد . آرش با تهدید انتشار فیلم و عکس از من ،به آزار روحی مادرم و خواهرها و تقاضای ۵۰میلیون تومان پول مشغول بود ومن هم او را بلاک کردم تا این که تهدید کرد به پدرت ماجرا را می گویم . اکنون من برای کمک وخلاصی ازاین کابوس به مشاوره آمده ام و نمی دانم چه کنم؟!

با صدوردستوری ویژه ازسوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور(رئیس کلانتری سجاد)تحقیقات پلیس اطلاعات و امنیت کلانتری برای دستگیری پسراخاذ درحالی آغاز شد که دختر مذکور نیز به خاطرآسیب های روحی وروانی به مراکز تخصصی روانپزشکی معرفی شد./سایت جنایی

 
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها