به گزارش صد آنلاین ، با این حال، همکاری دمشق و آنکارا در بستر پیچیده تنشهای منطقهای، بهویژه دخالتهای اسرائیل و معادلات کردها و دروزی ها، میتواند پیامدهای چندوجهی داشته باشد. این توافق نه تنها به دنبال ایجاد یک ارتش مدرن و منضبط در سوریه است، بلکه به نظر میرسد بخشی از استراتژی ترکیه برای مهار نفوذ گروههای مسلح کرد و مقابله با سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل در منطقه باشد. اما آیا این همکاری میتواند به ثبات پایدار منجر شود یا صرفاً به پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی منطقه دامن خواهد زد؟
بین خطوط این توافق نشان میدهد که ترکیه با تقویت روابط نظامی با دولت جدید سوریه، به دنبال تحکیم جایگاه خود بهعنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات سوریه پسااسد است. این اقدام میتواند به کاهش تهدیدات امنیتی علیه ترکیه، بهویژه از سوی گروههای کردی کمک کند. با این حال، سخنان هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، که به صراحت از عدم پایبندی کردهای سوریه به توافقات پیشین مانند توافق ۱۰ مارس انتقاد کرده، نشاندهنده چالشهای موجود در اجرای این سیاستهاست.
فیدان با تأکید بر توقف فوری تهدیدات گروه های کرد سوری و کنار گذاشتن تاکتیکهای وقتکشی، به نوعی خط و نشان برای این گروهها کشیده و بر اراده ترکیه برای جلوگیری از بیثباتی بیشتر تأکید کرده است. این موضعگیری، همراه با اتما حجت برای اسرائیل بهعنوان عامل اصلی درگیریهای اخیر سویداء، نشاندهنده نگرانی عمیق ترکیه از مداخلات خارجی است که میتواند به تجزیه سوریه و تضعیف همسایگان منجر شود.
نقش مخرب اسرائیل؛ از حمایت قومیتی تا بیثباتی منطقهای
دخالت ماه های اخیر اسرائیل در درگیریهای سویداء، که به بهانه حمایت از اقلیت دروزی انجام شده، یکی از محورهای اصلی انتقادات فیدان بوده است. اسرائیل با انجام حملات هوایی به مناطق مختلف سوریه، از جمله دمشق و جنوب این کشور، به دنبال تضعیف توان نظامی دولت موقت و بهرهبرداری از اختلافات قومیتی برای تقسیم سوریه به مناطق نفوذ کوچکتر است. این استراتژی، که به نظر میرسد با هدف ایجاد کشورهای ضعیف و وابسته دنبال میشود، نه تنها امنیت ملی سوریه را تهدید میکند، بلکه به بیثباتی کل منطقه دامن میزند.
حملات مکرر اسرائیل به زیرساختهای نظامی سوریه و حمایت از گروههای خاص، نشاندهنده ادامه سیاستهای توسعهطلبانهای است که میتواند واکنشهای متقابل منطقهای را تحریک کند. این وضعیت، همکاری نظامی ترکیه و سوریه را به آزمونی برای مقابله با چنین مداخلاتی تبدیل کرده است. درگیریهای اخیر در سویداء بین دروزیها و نیروهای وابسته به «تحریرالشام» تحت رهبری احمد الشرع، پیچیدگیهای داخلی سوریه را برجسته میکند.
نگرانی اقلیتهای قومی و مذهبی از اقدامات افراطی دولت موقت، در کنار مداخلات خارجی، خطر تشدید تنشهای فرقهای را افزایش داده است. عقبنشینی نیروهای دولت موقت از سویداء پس از توافق آتشبس، اگرچه گامی برای کاهش تنش بود، اما نشاندهنده شکنندگی اوضاع و نیاز به یک رویکرد فراگیر در حکمرانی است. در این میان، توافق نظامی ترکیه و سوریه میتواند به تقویت نهادهای ملی و کاهش وابستگی به گروههای مسلح غیررسمی کمک کند، اما موفقیت آن به توانایی دمشق در مدیریت تنوع قومیتی و جلب اعتماد همه گروهها بستگی دارد.
مسیر پیشرو؛ همکاری یا تقابل؟
همکاری نظامی ترکیه و سوریه، در کنار رایزنیهای نزدیک آنکارا با آمریکا، اروپا و شرکای منطقهای، نشاندهنده تلاش برای ایجاد یک جبهه متحد در برابر تهدیدات مشترک است. با این حال، چالشهایی مانند عدم خلع سلاح گروه های کردی و ادامه دخالتهای اسرائیل میتوانند این تلاشها را تضعیف کنند.
سخنان فیدان درباره لزوم حمایت از تمامیت ارضی و حاکمیت سوریه، در کنار تأکید بر ایجاد نهادهای ملی حرفهای، پیامی روشن به بازیگران منطقهای و بینالمللی است که ترکیه به دنبال یک سوریه باثبات و یکپارچه است. اما موفقیت این استراتژی نیازمند هماهنگی دقیق بین دمشق و آنکارا، مدیریت تنشهای قومیتی و جلوگیری از مداخلات خارجی است. در غیر این صورت، این توافق ممکن است به جای کاهش بحران، به عاملی برای رقابتهای جدید در منطقه تبدیل شود. به طور کلی و در شرایطی که منطقه با تهدیدات متعددی از جمله تروریسم، اختلافات قومیتی و سیاستهای توسعهطلبانه مواجه است، این همکاری میتواند گامی در جهت ثبات باشد، مشروط بر اینکه با حسن نیت و تمرکز بر منافع مشترک پیش برود. هر چند که بیم سنگین تر شدن سایه سیاست های آنکارا و شخص اردوغان بر کل سوریه هم وجود دارد./هفت صبح