به گزارش صد انلاین؛ تحلیلگر حوزه رسانه در گفتوگویی درباره فعالیتهای رسانهای در کشاکش نبرد ۱۲روزه گفت: وقتی بحرانی از جنس جنگ به وجود میآید یک آسیب این است که پای رسانهها از «ژورنالیسم» به سمت «پروپاگاندا» یا تبلیغات سیاسی باز شود. یعنی جنگ روانی یا تبلیغات سیاسی با عرصهای به نام ژورنالیسم یا روزنامهنگاری آمیخته شود. گاهی ممکن است رسانهها به جای اینکه به( event) رویداد، اتفاق، یا پیشامد توجه کنند صرفا به احساسشان از رخداد بپردازند. این انحراف از رخداد به سمت پروپاگاندا یکی از آسیبهای جدی در حوزه روزنامهنگاری حرفهای است. مردم حق دارند از آنچه در عرصه نبرد رخ میدهد به صورت واقع با خبر بشوند.
وی درباره این که رسانه چگونه باید خود را در دوران جنگ از این آسیب ها برهاند، گفت: تنها راه، توجه به «عناصر داینامیک روزنامهنگاری» است. فرمهای ششگانه که از خبر تا آخرین فرم که نقد و مقاله است. عناصر داینامیک به ما میگویند که روزنامهنگار باید پاسخ دو پرسش who و why که شامل چگونگی و چرایی است، به مخاطب داده شود. در روزنامهنگاری عناصر استاتیک و ایستا دارای اهمیت هست؛ اما تعیینکننده نیست. عناصر استاتیک ۴ مورد هستند. مکان، زمان، فاعلیت و چیستی. این ۴ عنصر استاتیک مدتهاست که جهان از آن عبور کرده است. جهان مدتهاست از مرز چه چیزی (what) گذشته است. کدام پوشش خبری قرار است داده شود که روی این ۴ عنصر استوار باشد و رسانه بتواند جریانساز باشد؟ امروز همه مردم جهان، گوشی به دست هستند و بلافاصله از زمان پرتاب موشکها تا لحظه فرود آنها، واکنشها و... با خبر میشوند. در کنار این کاربران عمومی در سطح جهان، فیکنیوزها هم حضور دارند، ضمن اینکه رسانههای سیستمی هم پروپاگاندا صورت میدهند. روزنامهنگار حرفهای باید سراغ ۲ عنصر آخر یعنی چرایی و چگونگی بروند. این دو عنصر آخر اگر مورد بررسی قرار بگیرند، اقناع مخاطب اتفاق میافتد، یعنی پس از عینیگرایی و روایت اول که پوشش خبری است، باید سراغ تحلیل چراییها و چگونگیها برویم. باید تعقیب خبری (فلوآپ نیوز) کنیم، از اُبژه به سوژه میرسیم و تعیینکنندگی فعالیت رسانهای اینجا شکل میگیرد. اینجاست که وارد ۲ عنصر داینامیک میشویم.
رضائیان در گفت وگو با اعتماد درباره میزان توانمندی رسانه های داخلی به پاسخ به سئوالات در دوره ۱۲ روزه جنگ تحمیلی گفت: رسانههای ما در این ۱۲ روز زحمات زیادی کشیدند که باید به آنها خسته نباشید گفت، اما ما به تناسب آنچه مورد نیاز مخاطب و کشور است نتوانستهایم، پاسخ بدهیم. مثلا خبری منتشر میشود که حملهای در ۳ سطح صورت گرفته است. ابتدا سران نظامی کشور را هدف قرار دادهاند، در سطوح بعدی دانشمندان هستهای و مراکز خاص راهبردی را زدهاند و نهایتا مردم عادی و غیر نظامیان را هدف قرار دادهاند. چرا این سه سطح مورد حمله دشمن قرار گرفته و چگونه این کار انجام شده؟ تحلیل چرایی این نوع حملات ما را به هدف اصلی دشمن که پروژه براندازی است میرساند و طرح پرسش چگونگی، ما را به پروژه نفوذ رهنمون میکند. هر دو حوزه هم برای مردم و کشور دارای اهمیت است و به آن واکنشهای وسیعی نشان دادهاند. وقتی این نوع تحلیلها کنار هم گذاشته میشود، مخاطب متوجه خواهد شد با یک رسانه پیشرو روبهروست. رسانهای که وقتی اتفاقی رخ میدهد واکنشی عمل نمیکند و کنشمند است؛ در چارچوب ژانر روزنامهنگاری تحلیلی البته.
وی همچنین دو قطبی سازی ها در ایام جنگ را آزاردهنده توصیف کرد و افزود: اینکه برخی افراد و جریانات پس از آغاز جنگ تلاش کردند به بهانه اینکه ایران در حال مذاکره با امریکا بود و اسراییل حمله کرد، دو قطبی موافق مذاکره و مخالف مذاکره را شکل دادند که نگاه درستی نبود و نیست. مهمترین مساله امروز ایران انسجام اجتماعی و اتحاد ملی است. نکته پایانی اینکه برای دستیابی به جریانسازی رسانهای و فاصله گرفتن از نگاه کلیشهای و قطبی امروز ما نیاز داریم که مثل رسانههای حرفهای دنیا به خبرنگار -کارشناس روی بیاوریم./اطلاعات