به گزارش صد آنلاین ،تنهایی به عنوان یک تجربه ذهنی تعریف میشود که زمانی رخ میدهد که فرد احساس کند روابط اجتماعیاش کمتر از حد انتظار یا نیاز اوست. این پدیده میتواند به دلایل مختلفی از جمله انزوای اجتماعی، فقدان ارتباطات عاطفی یا تغییرات زندگی رخ دهد. اهمیت بررسی تأثیرات تنهایی بر سلامت روان از آن جهت است که مطالعات اخیر نشان دادهاند تنهایی نه تنها یک مشکل اجتماعی، بلکه یک چالش جدی برای سلامت روان افراد در جوامع مدرن است.
انواع تنهایی
تنهایی به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
تنهایی اجتماعی: زمانی رخ میدهد که فرد از شبکههای اجتماعی گسترده محروم است یا احساس تعلق به جامعه ندارد.
تنهایی عاطفی: به فقدان روابط نزدیک و صمیمی اشاره دارد، مانند نبود دوست یا شریک عاطفی که بتوان با او احساسات را به اشتراک گذاشت.
این دو نوع تنهایی میتوانند به طور جداگانه یا همزمان بر سلامت روان تأثیر بگذارند.
تاثیرات تنهایی بر سلامت روان
مطالعات متعدد نشان میدهند که تنهایی تأثیرات عمیقی بر سلامت جسم و روان دارد. به گفته WHO، انزوای اجتماعی و تنهایی «تأثیر جدی بر سلامت جسمی و روانی، کیفیت زندگی و طول عمر» دارند و اثر افزایش مرگ و میر ناشی از آن قابل مقایسه با سیگار کشیدن، چاقی و بیتحرکی فیزیکی است. در ایالات متحده، گزارش جدید CDC نشان میدهد حدود ۳۲.۱٪ بزرگسالان با احساس تنهایی مواجهاند و تقریباً نیمی از بزرگسالان ایالات متحده در دورهای از زندگی خود احساس تنهایی را گزارش کردهاند. به طور کلی، تقریباً در همه گروههای سنی و مناطق جهان، تنهایی گسترش یافته است؛ برای مثال WHO تخمین میزند نزدیک به یکچهارم سالمندان و ۵–۱۵٪ نوجوانان تجربه تنهایی داشته باشند.
تأثیرات کوتاهمدت
افزایش اضطراب و استرس: تنهایی میتواند واکنش فوری دستگاه عصبی را تحریک کرده و اضطراب و استرس زودگذر را تشدید کند. بر اساس گزارش WHO و کمیسیون اجتماعی آن، تنهایی با بروز علائم اضطراب و افسردگی ارتباط دارد، و پژوهشها نشان میدهند این اضطراب همراه با «هوشیاری افزایشیافته» میتواند فرد را در حالت پایداری غیرطبیعی نگه دارد. «هوشیاری افزایشیافته» به وضعیتی اشاره دارد که در آن مغز فرد بهطور مداوم در حالت آمادهباش یا هشدار قرار دارد، حتی در شرایط عادی.
اختلال خواب (بیخوابی): احساس تنهایی منجر به بیخوابی و خواب سبک میشود. در مطالعهای بر روی ۹۴۳۰ بزرگسال میانسال و مسن، ارتباط معنیداری بین تنهایی و علائم بیخوابی (مانند سختی در به خواب رفتن یا بیداری زودهنگام) یافت شد. تنهایی میتواند با افزایش استرس و اضطراب همراه باشد و به این ترتیب به اختلال در الگوهای خواب کمک کند. این اختلال خواب خود میتواند پیامدهای سلامتی ثانویهای مانند افزایش خطر بیماریهای قلبی-عروقی و مشکلات شناختی را در پی داشته باشد.
حساسیت عاطفی و هشیاری بالا: فرد تنها ممکن است در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی احساس تهدید کند و هوشیاری روانیاش بالا رود. تنهایی به احساس «جداافتادگی» و «بیارزشی» منجر میشود و میتواند واکنشهای هیجانی کوتاهمدت مانند اضطراب شدید ایجاد کند.
احساس تنهایی به سرعت میتواند بر خواب فرد تأثیر بگذارد. مطالعات نشان میدهند که تنهایی با ایجاد اختلال در خواب (مانند بیخوابی و بیدار ماندن شبانه) همراه است. این اختلال خواب موقت میتواند خطر مشکلات قلبی-عروقی و کاهش حافظه را افزایش دهد. به عبارت دیگر، واکنشهای بیولوژیک ناشی از استرس و اضطرابِ تنهایی میتواند بهطور آنی کیفیت خواب را پایین بیاورد.
تأثیرات بلندمدت
افسردگی مزمن و اضطراب پایدار: تنهایی طولانیمدت به شکل قوی با بروز اختلالات روانی جدی مرتبط است. WHO و کمیسیون اجتماعی آن گزارش میدهند که تنهایی با افزایش خطر افسردگی و خودکشی ارتباط دارد. به عنوان مثال در دوره پاندمی کووید-۱۹، استرس بیسابقه ناشی از انزوا اجتماعی و تنهایی یکی از عوامل اصلی جهش ۲۵٪ در شیوع اضطراب و افسردگی بود.
زوال شناختی و افزایش خطر زوال عقل: تنهایی مزمن میتواند به بتدریج بر عملکرد شناختی تأثیر بگذارد. بررسیها نشان داده است افرادی که احساس تنهایی میکنند نسبت به سایرین نسبت به اختلالات توجه، حافظه و حتی زوال عقل آسیبپذیرترند. بر اساس مطالعات مروری، تنهایی با اختلال خواب و فشار خون بالا همراه است که هر دو خود عوامل خطر ابتلا به ضایعات مغزی و زوال عقل محسوب میشوند.
ریسک مرگ زودرس: ناتوانی در ایجاد روابط اجتماعی پایدار میتواند بهطور مستقیم مرگومیر را افزایش دهد. طبق گزارشهای معتبر، فقدان ارتباطات اجتماعی قوی خطر مرگ زودرس را بهطور چشمگیری افزایش میدهد؛ به طوری که WHO اثر آن را «با عوامل خطر شناخته شدهای مانند سیگار و چاقی قابل مقایسه» میداند. یک مطالعه طولی همچنین نشان داده است افرادی که کمترین ارتباطات اجتماعی را دارند، بیش از دو برابر افراد با روابط گستردهتر احتمال مرگ در دوره زمانی مشخص را دارند.
ابعاد روانی، زیستی و اجتماعی
بعد روانشناختی: تنهایی، به معنای تجربه ذهنی «نبود ارتباط رضایتبخش اجتماعی»، باعث افکار منفی و احساس جدایی میشود. افراد تنها اغلب حس «جداافتادگی عمیق از دیگران و جهان» را گزارش کردهاند؛ یک مطالعه نشان داد ۶۵٪ از افراد تنها احساس کردند که «کاملاً جدا یا جداافتاده» هستند و ۵۷٪ میگفتند نمیتوانند «خود واقعی» خود را با دیگران در میان بگذارند. این فقدان پشتوانه عاطفی و احساس ارتباط، حس شکست و پوچی ایجاد میکند که به اضطراب و افسردگی دامن میزند.
بعد زیستی: از نظر فیزیولوژیکی، تنهایی میتواند واکنش استرس مزمن ایجاد کند. تحقیقات نشان میدهند در افراد تنها، محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) فعال میشود، فشار خون و سطح کلسترول افزایش یافته و نشانههای بیماریهای قلبی عروقی تشدید میشود. همچنین تنهایی با اختلالات خواب درازمدت همراه است که خود بر سیستم ایمنی و متابولیسم تأثیر منفی میگذارد. در نتیجه، آمارها نشان میدهند تنهایی مزمن میتواند ریسک ۲۰–۳۰٪ افزایش یافته مرگ زودهنگام داشته باشد.
بعد اجتماعی: تنهایی جدای از اثر فردی، با کاهش سرمایه اجتماعی و اختلال در روابط اجتماعی گسترده همراه است. مطالعات WHO حاکی است جوامعی که اتصال اجتماعی ضعیفی دارند، در مواجهه با بحرانها و حفظ رفاه عمومی دچار مشکل میشوند. به علاوه، فقدان ارتباطات اجتماعی میتواند استقلال اقتصادی و رفاه فرد را کاهش دهد و هزینههای مراقبت سلامت را بهطور چشمگیری افزایش دهد. افرادی که از حمایت خانوادگی و اجتماعی کافی برخوردار نیستند (مثلاً سالمندان تنها یا افراد بیخانمان) در معرض پیامدهای اجتماعی-اقتصادی نامطلوبتری هستند.
با توجه به ابعاد پیچیده مسأله تنهایی، پاسخ جامع نیازمند همکاری نهادهای دولتی، سازمانهای اجتماعی و مردم است. تأکید بر تقویت روابط اجتماعی سالم از همان دوران کودکی، حمایت خانواده و جامعه، و همچنین سرمایهگذاری در پژوهش و برنامههای پیشگیرانه میتواند از گسترش پیامدهای منفی تنهایی جلوگیری کند. گزارشها حاکی از آن است که اقدامات هدفمند و چندجانبه میتواند به کاهش بار روانی و اجتماعی تنهایی و بهبود سلامت همگانی منجر شود.
منبع : تبیان