آخرین اخبار
۰۷ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۳

چرا عزاداری حسینی یک "عبادت زنده" است؟

چرا عزاداری حسینی یک
بازدید:۹۹
با توجه‌ به‌ عظمت‌ این‌ قیام‌ الهی‌ و نقش‌ مراسم‌ عزاداری‌ در بازسازی‌ آن‌، بدخواهان‌ تلاش‌ می‌كنند با ایجاد بدعت‌ها و القای‌ شبهات‌ از قداست‌ و اسوه‌ بودن‌ آن‌بكاهند.
کد خبر : ۱۷۳۶۳۹

به گزارش صد آنلاین، پاسخ‌های استاد شیخ حسین انصاریان را به پرسش‌های مطرح از سوی جوانان می‌خوانید:

چرا باید برای‌ حادثه‌ای‌ كه‌ قرن‌ها از وقوع‌ آن‌ گذشته‌، عزاداری‌ كنیم‌؛ سیاه‌ پوش‌كردن‌ كوچه‌ وبازار و محافل‌ و بر سر و سینه‌ زدن‌ تاكی‌؟ تكرار این‌ گونه‌ مراسم‌ چه‌ نفعی‌ به‌حال‌ اجتماع‌ دارد؟ آیا نمی‌شود یاد حادثه‌ عاشورا را با شیوه‌های‌ نو همانند برگزاری‌ همایش‌و كنفرانس‌ مطبوعاتی‌ و… گرامی‌ داشت‌؟ اصولا فلسفة‌ عزاداری‌ سیدالشهدا چیست‌؟

این‌ پرسش‌ها ممكن‌ است‌ در نزد بیشتر كسانی‌ كه‌ با حقیقت‌ عزاداری‌ آشنا نیستند مطرح‌باشد.هر چند عاشورا خورشیدی‌ است‌ كه‌ در آفاق‌ ارزش‌های‌ انسانی‌ تابیده‌؛ هنوز قیام‌امام‌ حسین‌ و عزاداری‌ آن‌چنان‌ كه‌ باید شناخته‌ نیست‌. مهم‌ترین‌ رسالت‌ خواص‌ تبیین‌حقیقت‌ عاشورا و فلسفه‌ عزاداری‌ آن‌ است‌.امام‌ صادق‌(ع) فرمود: «در هر برهه‌ای‌ از زمان‌انسان‌های‌ عادل‌ بار مسئولیت‌ این‌ دین‌ را بر دوش‌ می‌كشند، تأویل‌ اهل‌ باطل‌ و تحریف‌افراط‌گرایان‌ نادان‌ رااز آن‌ دفع‌ می‌كنند»

‌عبادت‌ در مكتب‌ عاشورا سر لوحۀ آموزه‌های‌ دینی‌ و معنویت‌ روح‌ جامعه‌ اسلامی‌است‌.

عزت‌ مسلمانان‌ در گرو ایمان‌ و معنویت‌ آنان‌ است‌. امام‌ حسین‌(ع) در كربلا آمد تااعلام‌ كند، مهم‌ترین‌ خطری‌ كه‌ جامعه‌ اسلامی‌ را تهدید می‌كند كم‌ رنگ‌ شدن‌ ایمان‌ ومعنویت‌ و جابه‌جایی‌ ارزش‌هاست‌. عاشورا پیامد «قداست‌ زدایی‌» و «حریم‌ شكنی‌»است‌. مسلمانان‌ می‌دانند یزیدیان‌ امام‌ حسین‌ را خارجی‌ خواندند تا یزید را امام‌مسلمانان‌ معرفی‌ كنند. احكام‌ خدا را منزوی‌ كردند تا اهداف‌ شوم‌ خود را پیاده‌ كنند. این‌همان‌ شبیخون‌ فرهنگی‌ است‌ كه‌ به‌ صورت‌ جریان‌ مستمر در فعالیت‌ بوده‌ و هست‌. امروزنیز ادعا دارند تقدس‌ خلاف‌ علم‌ و عقل‌ است‌، عقل‌ و علم‌ را آن‌ می‌دانند كه‌ خودشان‌ دارندتا عبادت‌ و معنویت‌ را به‌ قربانگاه‌ ببرند. عزاداری‌ را زیر سؤال‌ می‌برند تا پرتو عظمت‌ قیام‌حسینی‌ را از مسلمانان‌ بگیرند، غافل‌ از آن‌ كه‌ عاشورا تجلی‌ عبادت‌ ، توحید ، معنویت‌ ،عزت‌ ، عدالت‌ ، ایثار و تبلور ایمان‌ و ارزش‌هاست‌. عزاداری‌ بزرگداشت‌ عاشوراست‌.

در فرهنگ‌ شیعه‌ برپایی‌ مراسم‌ سوگواری‌ پیشوایان‌ دین‌ و به‌ ویژه‌ امام‌ حسین‌ ویارانش‌ عبادت‌ است‌.نماز گلواژه‌ شب‌ عاشورا و سبب‌ افزایش‌ ایمان‌ و معنویت‌ آثار فردای‌آن‌ است‌. عزاداری‌ باعث‌ شكوفایی‌ معنویت‌ است‌،چرا كه‌ عزادار امام‌ حسین‌ هم‌نشین‌ باحضرت‌ است‌. عزاداری‌ راه‌ كربلاست‌، كربلا كعبة‌ عاشقان‌ و شیفتگان‌است‌.عزادار باشركت‌ در این‌ مراسم‌ با امامت‌ اتصال‌ پیدا می‌كند، این‌ پیوند انسان‌ها را حسینی‌ می‌كند،كسی‌ كه‌ با او بیعت‌ كند از صف‌ یزیدیان‌ جدا می‌شود، این‌ كار خود عبادت‌ است‌، چنان‌ كه‌نماز ارتباط‌ با خدا و بریدن‌ از غیر خداست‌.

امام‌ صادق‌(ع) فرمود:نفس‌ المهموم‌ لحزننا اهل‌ البیت‌ تسبیح‌… یجب‌ أن‌ تكتب‌هذا الحدیث‌ بماءِ الذهب‌؛ «سوگواران‌ بر مظلومیت‌ ما خاندان‌ نفس‌ كشیدن‌شان‌ عبادت‌است‌… شایسته‌ است‌ این‌ حدیث‌ با آب‌ طلا نوشته‌ شود.» اشكی‌ كه‌ برای‌ امام‌ حسین‌می‌ریزیم‌ اگر در جهت‌ هماهنگی‌ روح‌ ما باشد، پرواز كوچكی‌ است‌ كه‌ روح‌ ما با روح‌حسینی‌ می‌كند.اگر ذرّه‌ای‌ از همت‌ و غیرت‌ ، حرّیت‌ و ایمان‌ ، تقوا و عبادت‌ حسینی‌ درانسان‌ بتابد و اشكی‌ از دیدگانش‌ جاری‌ شود، آن‌ اشك‌ بی‌ نهایت‌ ارزش‌ دارد. اشكی‌ كه‌برای‌ عظمت‌ حسین‌ باشد، اشكی‌ كه‌ نشانه‌ای‌ از هماهنگی‌ با اهداف‌ امام‌ حسین‌ باشدعامل‌ نجات‌ است‌ و در مواقف‌ حساس‌ چون‌ هنگامه‌ مرگ‌ و فشار قبر ، برزخ‌ و قیامت‌ و درموقع‌ حسابرسی‌ دست‌ انسان‌ را می‌گیرد. عاشورا دست‌ نوازش‌ حق‌ است‌ بر جویندگان‌آن‌؛ عزاداری‌ واسطة‌ فیض‌ الهی‌ و عامل‌ كمال‌ انسانی‌ است‌. عزاداری‌ تبلور عاشورا و یادآورخاطره‌های‌ ماندگار كربلاست‌، خاطره‌هایی‌ كه‌ در اعماق‌ قلب‌ خونسردترین‌ افراد جوش‌ وخروش‌ ایجاد می‌كند، و احساسات‌ را تحریك‌ می‌سازد. عزاداری‌ یاد خداست‌، بزرگداشت‌عاشورا انسان‌ را به‌ سوی‌ خدا پرواز می‌دهد. از منظر قرآن‌ كریم‌، مراسم‌ سوگواری‌ از شعائرالهی‌ است‌،تعظیم‌ آن‌ نشانه‌ تقواست‌. (و من‌ یعظّم‌ شعائر الله فأنّها من‌ تقوی‌ القلوب‌) وهركس‌ شعائر الهی‌ را بزرگ‌ دارد این‌ كار نشانه‌ تقوای‌ دل‌هاست‌. شرط‌ ورود در صف‌عزاداران‌ حسینی‌ آمادگی‌ قلبی‌ است‌، دلی‌ كه‌ تقوا دارد در این‌ مصیبت‌ عزادار می‌شود، ازطرف‌ دیگر عزاداری‌ باعث‌ افزایش‌ تقواست‌، چرا كه‌ برپایی‌ این‌ مراسم‌، نشانة‌ ایمان‌ وعمل‌ صالح‌ است‌. (كسانی‌ كه‌ ایمان‌ آورده‌اند و عمل‌ صالح‌ انجام‌ می‌دهند، خداوندمهربان‌ آنان‌ را محبوب‌ قرار می‌دهد.جامعه‌ای‌ كه‌ عاشورا دارد عزت‌ دارد، چرا كه‌ ایمان‌ و معنویت‌ دارد.در چنین‌جامعه‌ای‌ دشمنان‌ نمی‌توانند توطئه‌ كنند. شیاطین‌ می‌توانند انسان‌ها را گمراه‌ كنند، امامخلصان‌ را هرگز. می‌توان‌ گفت‌ عزاداری‌ واقعی‌ بیمة‌ ایمان‌ و معنویت‌ است‌.عزاداری‌ وسوگواری‌ بر كسان‌ از دست‌ رفته‌ امری‌ طبیعی‌ است‌. انسان‌ با عاطفه‌زنده‌ است‌، گاه‌ احساسات‌ جریحه‌ دار می‌شود و دل‌ می‌سوزد، آثار آن‌ به‌ صورت‌ اشك‌ تبلورمی‌یابد. پیشوایان‌ دین‌ نیز در مصائب‌ عزیزانشان‌ سوگوار شدند، مراسم‌ عزاداری‌ به‌ پاكردند. در فرهنگ‌ ما عزاداری‌ انبیا و اولیای‌ الهی‌ پسندیده‌ است‌ چنان‌ كه‌ عزاداری‌ درمصیبت‌ عزیز از دست‌ رفته‌ بشرطی‌ مشكل‌ ندارد كه‌ مخالف‌ دستورات‌ شریعت‌ نباشد.

رفتار و كردارپیامبر اسلام‌ در همه‌ زمینه‌ها الگوی‌ ماست‌. حضرت‌ درشهادت‌ حمزة‌ سیدالشهدا با تعبیر تحریك‌آمیزی‌ می‌فرماید: «لكن‌ حمزة‌ لا بواكی‌ له‌؛اما حمزه‌ گریه‌ كننده‌ای‌ ندارد». مسلمانان‌ با شنیدن‌ این‌ سخن‌ برای‌ حمزه‌ مراسم‌عزاداری‌ به‌ پاكردند. ایشان‌ در شهادت‌ جعفر بن‌ ابی‌طالب‌ فرمود:«علی‌ مثله‌ فلتبك‌البواكی‌» «گریه‌ كنندگان‌ باید برای‌ امثال‌ جعفر گریه‌ كنند». در سوگ‌ خدیجه‌ام‌المؤمنین‌ و ابوطالب‌ عموی‌ گرامی‌اش‌ یك‌ سال‌ را در غم‌ و اندوه‌ گذراند (عام‌ الحزن‌).گریه‌های‌ حضرت‌ فاطمه‌ در بیت‌ الاحزان‌ یادگار تاریخ‌ اسلام‌ است‌. امام‌ علی‌(ع)درباره‌ شهادت‌ مالك‌ اشتر همان‌ تعبیری‌ را به‌ كار برد كه‌ پیامبر اسلام‌ درباره‌ جعفر فرمود.ایشان‌ پس‌ از توصیف‌ آن‌ فرمانده‌ دلاور اسلام‌ می‌فرماید: «علی‌ مثل‌ مالك‌ فلتبك‌البواكی‌؛ گریه‌ كنندگان‌ باید بر امثال‌ مالك‌ گریه‌ كنند».

حادثة‌ عاشورا یك‌ اتفاق‌ عادی‌ و زودگذر نبوده‌، بلكه‌ طراحی‌ الهی‌ است‌. حادثه‌ای‌نیست‌ كه‌ فقط‌ ما بر آن‌ گریه‌ و عزاداری‌ كنیم‌، زمین‌ و آسمان‌ و رسول‌الله و بسیاری‌ ازانبیای‌ الهی‌ پیش‌ از وقوع‌ حادثه‌ عزادار شدند و گریستند. به‌ دور از انصاف‌ است‌ درحادثه‌ای‌ كه‌ انبیا و اولیای‌ الهی‌ گریه‌ كردند و اشك‌ ریختند عده‌ای‌ در سوگواری‌ برآن‌ امام‌همام‌ دچار شك‌ و تردید شوند.

پیشوایان‌ دین‌ از زمان‌ پیامبر اكرم‌(ص) و ائمه‌ اطهار: توصیه‌ كرده‌اند كه‌مصیبت‌ امام‌ حسین‌(ع) باید زنده‌ بماند و همه‌ ساله‌ تجدید گردد. چرا ائمة‌ دین‌ به‌ این‌حادثه‌ اهتمام‌ داشتند، چرا برپایی‌ مراسم‌ عزاداری‌ امام‌ حسین‌ را این‌ همه‌ مورد تأكید قرارداده‌اند.

فلسفه‌ این‌ مسئله‌ كاملاً روشن‌ است‌. هدف‌ این‌ بود كه‌ مكتب‌ عاشورا زنده‌ بماند.زنده‌ ماندن‌ عاشورا تجلی‌ حیات‌ مجدد اسلام‌ است‌. خدا می‌داند اگر نبود این‌ گریه‌ها وعزاداری‌ها چه‌ مصیبت‌هایی‌ بر اسلام‌ وارد می‌آورند.

امویان‌ پس‌ از شهادت‌ امام‌حسین‌(ع) تلاش‌ كردند تا خودشان‌ را بر حق‌، امام‌ حسین‌ و یارانش‌ را مهاجم‌ و طغیانگرمعرفی‌ كنند، حتی‌ احادیثی‌ جعل‌ كردند مبنی‌ بر این‌ كه‌ عاشورا روز عید و بركت‌ است‌ وتوسط‌ علمای‌ درباری‌ فتوای‌ جشن‌ و شادمانی‌ صادر كردند. طبیعی‌ است‌ وقتی‌ روز عاشورااز زبان‌ شخص‌ رسول‌الله‌(ص) به‌ عنوان‌ روز عید معرفی‌ شود، با گذشت‌ یكی‌ دو نسل‌،مسلمانان‌ بر اثر غفلت‌ و تقلید از گذشتگان‌، این‌ روز را جشن‌ می‌گیرند و آن‌ را از اعیاددینی‌ به‌ حساب‌ می‌آورند.كم‌ترین‌ اثر این‌ تلاش‌ها آن‌ بود كه‌ مردم‌ باور كنند امام‌حسین‌(ع) از دین‌ بیگانه‌ بوده‌ است‌. امام‌ حسین‌(ع) با آینده‌نگری‌، پدید آمدن‌ چنین‌فضای‌ آلوده‌ و مسموم‌ را به‌ خوبی‌ پیش‌بینی‌ كرده‌ بود؛ لذا در وصیتنامة‌ سیاسی‌ ـ الهی‌اش‌پس‌ از بیان‌ عقیده‌ خویش‌ دربارة‌ توحید و نبوت‌ و معاد بر این‌ مسئله‌ تاكید می‌كند:

«و أنی‌ لم‌ اخرج‌ اشراً و لابطرا و لا مفسدا و لا ظالماً انّما خرجت‌ لطلب‌ الاصلاح‌فی‌ امة‌ جدّی‌ (ص) ارید أن‌ آمر بالمعروف‌ و انهی‌ عن‌ المنكر و اسیر بسیرة‌ جدّی‌ و ابی‌علی‌ بن‌ ابی‌ طالب‌؛ من‌ نه‌ از روی‌ خودخواهی‌ یا برای‌ خوشگذرانی‌ و نه‌ برای‌ فساد وستمگری‌ از مدینه‌ خارج‌ می‌گردم‌، بلكه‌ هدف‌ من‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر است‌ وخواسته‌ام‌ از این‌ حركت‌، اصلاح‌ مفاسد امت‌ و زنده‌ كردن‌ سنت‌ پیامبر(ص) و راه‌ و رسم‌پدرم‌ علی‌ بن‌ ابی‌طالب‌ است.‌

پیشوایان‌ دین‌ بعد از شهادت‌ امام‌ حسین‌(ع) فعالیت‌ وسیعی‌ به‌ راه‌ انداختند وحكیمانه‌ترین‌ چاره‌ اندیشی‌ها را به‌ كار بستند تا توطئه‌ خطرناك‌ دشمن‌ را خنثی‌ كنند.این‌ رسالت‌ با سنت‌ روضه‌ خوانی‌ عزاداری‌ و زیارت‌ كربلا دنبال‌ شد. وصیت‌ امام‌ محمدباقر(ع) به‌ اقامة‌ عزاداری‌ در منی‌” در ایام‌ حج‌ و سفارش‌ امامان‌ دین‌ به‌ رفتن‌ زیارت‌ امام‌حسین‌(ع) و از نظر پاداش‌ آن‌ را با حج‌ برابر دانستن‌ یا برتر فرض‌ كردن‌ آن‌ بر حج‌، پالایش روح و تزكیه نفس گریه بر امام حسین علیه السلام و حزن و اندوه، بر مصائب آن حضرت موجب تحول درونى گشته و به دنبال آن عامل رشد روحانى انسان مىگردد و پس از آن مقدمات تقوا و نزدیكى آدمى را به خدا فراهم مىسازد.

مسأله گریه بر حضرت سیدالشهدا (ع) از افضل قربات است و فلسفه های سازنده و تربیتی متعددی دارد، از جمله:

1- زنده داشتن یاد و تاریخ پرشكوه نهضت حسینی،

2-  الهام بخشیدن روح انقلابی و ستم ستیزی،

3- پیوند عمیق عاطفی بین امت و الگوهای راستین،

4 – اقامه مجالس دینی در سطح وسیع و آشنا شدن توده های مردم با معارف دینی، 5- پالایش روح و تزكیه نفس،

6- اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم. مسلما هر مسلمان پاك طینتی با یادآوردن مصائب ابا عبداللَّه (ع) و عظمتی كه آن حضرت به وجود آورد، اشك سوز و شوق میریزد. البته قابل توجه است كه هدف نهضت عاشورا گریاندن مردم نبوده است، بلكه اهداف متعالی اسلام در این قیام منظور بوده است. ترغیب مردم به گریه بر امام حسین(ع) به جهت ایجاد ارتباط عاطفی با این موضوع و به دنبال آن، حركت برای دریافت فلسفه قیام است. در حقیقت گریه مقدمهای برای شناختن و حركت كردن است. سرّ بقای حادثه عاشورا ارتباط عاطفی آن با مردم است. البته كارهایی كه برخی انجام میدهند و با معیارهای شرعی و عقلی ناسازگار است مردود است. از همین رو علما و دانشمندان همواره واعظان و مداحان را به حفظ معیارها دعوت كردهاند و آنها را از دست یازیدن به كارهای ناروا، مانند: دروغ، و سخن بی تحقیق گفتن و… برحذر داشته اند.

اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظر
تازه‌ها