آخرین اخبار
۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۶

زن شیطان صفت زندگی مرد متاهل را نابود کرد

زن شیطان صفت زندگی مرد متاهل را نابود کرد
بازدید:۱۷۹
صد آنلاین | مردی۵۰ ساله در حالی که  دادخواست شکایت از یک زن فراری را در دست داشت، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد توضیح داد.
کد خبر : ۱۷۱۳۶۱

به گزارش صد آنلاین،  این مرد گفت: از همان دوران کودکی خودم را در روستا و زندگی عشایری شناختم و قد کشیدم .پدرم مرد زحمتکشی بود اما من به علت شرایط زندگی عشایری، امکان رفتن به مدرسه را نداشتم و فقط دوره ابتدایی را دست و پا شکسته خواندم. سپس درس را رها کردم و کنار پدر و برادرانم به امور کشاورزی و دامداری مشغول شدم .

چند سالی گذشت و من در ۲۵ سالگی با دختری که از طایفه دیگری بود ازدواج کردم و با پولی که از پدرم ارث رسید، به شهر آمدیم. آن پول ها سرمایه کارم شد و حسابی درکار قصابی و امور مربوط به کشتار و فروش دام معروف شدم؛ چرا که از همان دوران نوجوانی در این زمینه تبحرداشتم. همسرم نیز در این مدت مدرک خیاطی گرفت و هردو نفر برای ساختن این زندگی کلی زحمت کشیدیم. در همین روزها پسرم  به دنیا آمد و همسرم مشغول بچه داری و کارهای مربوط به خانه شد. به طوری که وقت خیلی کمی را با من می گذراند و همین باعث شد در تله زنی شیطان صفت بیفتم که با نقشه قبلی به من  نزدیک شد.

«ترانه» ‌را یک روز در خیابان دیدم و این گونه رابطه ما شکل گرفت و تا جایی رسید که گفت:«مرا عقد موقت کن!»  من هم که شیفته او شده بودم، خیلی زود قبول کردم؛ اما چون شرایط مالی خوبی داشتم، او از این قضیه سوءاستفاده می کرد و مجبور می شدم کلی طلا به مناسبت های مختلف برایش خریداری کنم .یک روز وقتی بین ما مشاجره ای رخ داد، مرا تهدید کرد که همه ماجرا را برای همسرم تعریف می‌کند! و آبرویم را نزد خانواده و همسر و پسرم می برد. من هم برای این که او را آرام کنم حاضر بودم هر خواسته ای که دارد انجام بدهم. دراین شرایط به من گفت: باید یک خانه بزرگ در بالاترین نقطه شهر برایم رهن کنی !

من که چاره دیگری نداشتم، به جست و جوی منزلی پرداختم که مدنظر او بود و یک منزل ویلایی با رهن یک میلیارد پیدا کردیم. بالاخره به هر سختی با گرفتن وام و هزار مکافات پول را جور کردم و به بنگاه دار دادم و این گونه ماجرا تمام شد.حالا  بماند که چقدر لوازم خانه برایش درآن مدت خریداری کردم. اما به یک باره به خودم آمدم و متوجه اشتباهی شدم که زندگی شیرین با همسرم «صدیقه» را تباه کرده بودم ! ولی دیگر پشیمانی بی فایده بود چراکه برای ترس از رسوایی ،تنها کاری که از دستم بر می آمد ساکت نگه داشتن همسر موقتم بود. خلاصه درمیان همین ترس و دلهره ها ،یک روز زمانی که به خانه «ترانه» رفتم، با منزل خالی از سکنه روبه‎رو شدم. هراسان و سراسیمه خودم را به بنگاه املاک رساندم و متوجه شدم که او پول رهن خانه را گرفته و ازآن جا به مکان نامعلومی رفته است. جست وجوهایم بی نتیجه ماند و هیچ ردی از او پیدا نکردم.

او طلا، لوازم خانه و پول رهن را برداشته بود و من ماندم با کلی قرض و وام هایی که گرفته بودم. درهمین روزها همسرم نیز از گرفتن وام هایی که مبلغ های سنگینی بود متوجه ماجرا شد و زندگی زناشویی ما به شدت به هم ریخت و درآستانه فروپاشی قرار گرفت. حالا که همه ماجرا برملا شده است و من هم رسوا شده‌ام  به کلانتری آمدم تا از«ترانه» شکایت کنم . شاید بتوانم از این زن کلاهبردار فراری پول هایی را که با نقشه از پیش تعیین شده از من گرفته است، پس بگیرم .اما اکنون توان نگاه کردن به چشمان معصومانه همسرم را ندارم چراکه او پا به پای من برای این زندگی زحمت کشیده است ای کاش ….

تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این مرد ۵۰ ساله با دستور ویژه سرهنگ مجتبی حسین زاده(رئیس کلانتری رسالت مشهد) درحالی آغاز شد که این ماجرا زندگی وی را درآستانه فروپاشی قرارداده است بنابراین تلاش‌های مشاوره ای نیز در دایره مددکاری اجتماعی ادامه دارد./سایت جنایی

 
اشتراک گذاری:
گزارش خطا
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها