ترکیه یک قدرت منطقهای تاثیرگذار است که رویکردهای سیاست خارجی آن آثار و پیامدهای جهانی دارد. این روزها برای پژوهشگران و ناظران ترکیه این سوال مطرح است: آیا سیاست خارجی ترکیه در صورت پیروزی حزب جمهوری خلق به رهبری کمال قلیچدار اغلو تغییر خواهد کرد؟ پاسخ به این پرسش که در این یادداشت به تبیین آن میپردازیم عبارت است از: پیشرانهای آیندهساز نشان میدهند، سیاست خارجی ترکیه در صورت پیروزی کمال قلیچدار اغلو تا 10 سال آینده تغییرات تاکتیکی به خود خواهد دید اما به لحاظ راهبردی تغییری نخواهد کرد.
ترکیه در 29 اکتبر 2023 (8 آبان 1402) جشن یکصدمین سال تاسیس خود را برگزار میکند. این کشور پس از فروپاشی امپراطوری قدرتمند عثمانی در 29 اکتبر 1923 تاسیس شد. ترکان جوان پس از جنگ جهانی اول شامل جمهوریخواهان، مشروطهخواهان و تحولطلبان به رهبری مصطفی کمال پاشا در اعتراض به مرزهای تعیین شده در جامعه ملل (1919) طی سه سال مبارزه مسلحانه و دیپلماتیک، نیروهای متجاوز یونانی، ارمنی، فرانسوی و انگلیسی را از آناتولی و ترکیه اخراج کردند و جمهوری ترکیه را بر اساس ارزشهای ناسیونالیستی و سکولاریزم بنیان نهادند. مصطفی کمال پاشا مشهور به آتاتورک از دانشجویان اعزامی به اروپا در دوره سلطان عبدالحمید بود تا با فراگیری مدنیزاسیون، اصلاحات غربی را در امپراطوری عثمانی پیریزی کنند؛ «اسلامزدایی و غربگرایی» را محور اصلی جمهوری تازهتاسیس در ترکیه قرار داد و مدرنیزاسیون ترکیه به سبک اروپایی را اولویت نخست سیاست داخلی و سیاست خارجی خود قرار داد. در سالهای بین دو جنگ جهانی (1919-1939) جمهوری ترکیه مشغول بازسازی جمهوری نوپای خود بود. تجربه اتحاد عثمانی با آلمان در جنگ جهانی اول که بهانه کافی را برای فروپاشی عثمانی توسط انگلستان و فرانسه (توافق سایس پیکو 1917) فراهم کرده بود؛ پیش روی آتاتورک در جنگ جهانی دوم قرار داشت. او تصمیم گرفت سیاست بیطرفی در جنگ جهانی دوم اتخاذ کند؛ با انگلستان و فرانسه در سال 1939 قرارداد همکاری امضاء کرد و با آلمان در سال 1941 قرارداد دوستی بست و تنها با فشار متفقین و محرز شدن شکست قطعی آلمان در سال 1945 به آلمان اعلان جنگ کرد. پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد بر اهمیت استراتژیک ترکیه افزوده شد. در دکترین ترومن یونان و ترکیه خط مقدم شوروی تعریف شدند و بر همین اساس، حمایتها و کمکهای بلوک غرب به ترکیه سرازیر شد. ترکیه به عضویت ناتو درآمد و فرایند ذوب شدن در بلوک غرب با شدت بیشتری ادامه یافت. پس از فروپاشی شوروی کمالیستها در ترکیه از ترس رهاشدگی توسط بلوک غرب، سیاست «تمنای پیوستن به اتحادیه اروپا» را آغاز کردند. سیاستی که با انطباق ساختارها با الگوی لیبرال دموکراسی دنبال شد. حزب اسلامگرای نجمالدین اربکان منتقد رویکرد تمنا به اتحادیه اروپا بود. این حزب در سال 1991 قدرت را بدست آورد اما در پیشبرد سیاست مستقل ملی ناکام شد و با کودتای کمالیستها، قدرت را وانهاد. ناکامی کمالیستها در پیوستن به اتحادیه اروپا مجددأ زمینه را برای قدرت گرفتن حزب اسلامگرا (حزب عدالت و توسعه) در سال 2000 فراهم کرد. اسلامگرایان در ترکیه طی 23 سال گذشته به تدریج هویت جدیدی برای ترکیه در عرصه منطقهای و بینالمللی فراهم کردند. آنها به جای تمنای پیوستن به اتحادیه تصمیم گرفتند با تبدیل ترکیه به یک قدرت منطقهای در خاورمیانه، به جای آنکه دوان دوان به دنبال اروپا بروند، اتحادیه اروپا و غرب را معطوف به قدرت و مزیتهای نسبی خود کنند. سیاستی که موفق شد ترکیه را از بندواگنینگ اروپا و غرب خارج کند و به یک قدرت منطقهای قابل احترام تبدیل کند.
نظام پارلمانی و سکولاریزم در سیاست داخلی و بیطرفی و موازنهسازی در سیاست خارجی؛ سنتهایی است که هستههای اولیه آن را آتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه ایجاد کرد و در طول 100 سال گذشته توسط کمالیستها و اسلامگرایان با سیاستهای متنوع دنبال شده است.
اکنون انتخابات ترکیه با رقابت نزدیک اردوغان و قلیچدار اغلو به دور دوم کشیده شده است. اگرچه شواهد و قرائن نشان از پیروزی اردوغان میدهد اما در صورتی که حزب رقیب نیز برنده شود تا یک دهه آتی تغییرات راهبردی در سیاست خارجی ترکیه ایجاد نخواهد شد؛ چرا؟
1- تجربه سیاست خارجی ترکیه طی یک قرن گذشته نشان داده است عوامل ساختاری تعیین کنندهتر از عوامل کارگزاری هستند.
2- تعینات ژئوپلوتیک در سیاست خارجی ترکیه، آزادی عمل کارگزاران را در تغییر سیاست خارجی این کشور محدود میکند.
3- سنت موازنهگری و به تعبیر عامیانه «وسطبازی» در بحرانهای منطقهای و بینالمللی، قدمتی دیرینه در ترکیه دارد و کمالیستها و پستکمالیستها با تاکتیکهای متنوع به آن پایبند بودهاند.
4- عمده انتقادها از دولت اردوغان بر مولفههای اقتصادی و سیاستهای داخلی ناظر است. برنامهها و وعدههای انتخاباتی رقبای اردوغان نیز عمدتأ بر تحولات داخلی ترکیه ناظر بوده است.
5- بدیهی است که احزاب رقیب در انتخابات؛ شعارها و رویکردهای متفاوتی از سیاست خارجی حزب حاکم ارائه دهند. حزب رقیب اردوغان نیز همگرایی بیشتر با غرب و امریکا را به عنوان راهبرد جدید سیاست خارجی ترکیه اعلام کرده است اما این رویکرد، گفتمان مورد اجماعی میان احزاب رقیب دولت نیست؛ ضمن آنکه به دلائلی که در بندهای فوق اشاره شد، این تغییر تاکتیکی خواهد بود و تغییر عمدهای در سیاست خارجی ترکیه ایجاد نخواهد شد.
6- پیشرانهای تغییر نظم بینالمللی معطوف به قدرتهای آسیایی؛ بازگشت سیاست خارجی ترکیه به دوران قبل از اردوغان را بسیار غیرعقلایی و پرهزینه خواهد کرد.
7- اعلان حمایت قلیچدار اغلو از اوکراین و خارج شدن ترکیه از موضع بیطرفی در این بحران، با انتقاد گسترده همحزبیهای او مواجه شد.
8- نظام سیاسی در ترکیه پارلمانی است و در انتخابات این دوره حزب حاکم 322 کرسی از 600 کرسی را بدست آورده است و در صورت پیروزی حزب رقیب در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری، قلیچدار اغلو تا 5 سال آینده برای ایجاد تغییر در سیاست خارجی چالش بسیار با نمایندگان طرفدار اردوغان خواهد داشت.
9- برای جمهوری اسلامی ایران پیروزی اردوغان مطلوبتر خواهد بود اما در صورت پیروزی قلیچدار اغلو نیز جبریتهای ژئوپلوتیک و ژئواستراتژیک از تغییر راهبردی سیاست خارجی ترکیه نسبت به ایران مانع خواهد شد.
10- تفوق ژئوپلوتیک بر ژئواکونومیک در روابط همسایگی ایران و ترکیه باعث شده است تا الگوی روابط فیمابین پس از انقلاب اسلامی «الگوی رقابت – همکاری» باشد. اولویت نخست دستگاه سیاست خارجی ایران در قبال ترکیه باید تغییر الگوی روابط از «رقابت – همکاری» به «همکاری – رقابت» با تفوق مولفههای ژئواکونومیک بر ژئوپلوتیک باشد.
90008