به گزارش صدآنلاین به نقل از عصر ایران؛ در گذشته، تجربه مذاکرات هستهای نشان داد که تمرکز بیش از حد بر تعیین محل مذاکرات میتواند به مانعی برای پیشرفت مذاکرات تبدیل شود. در دوره مسئولیت سعید جلیلی، تغییر مکرر محل مذاکرات بین شهرهای مختلف مانند بغداد، مسکو و آلماتی، بخش قابل توجهی از انرژی و زمان تیم مذاکرهکننده را به خود اختصاص داد. این رویکرد که بیشتر بر "تحمیل محل مذاکره به طرف مقابل" متمرکز بود تا دستیابی به نتایج ملموس، نهایتاً به سریالی طنزآمیز از جابجاییها منجر شد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و واگذاری مسئولیت مذاکرات به محمدجواد ظریف، این رویه تغییر کرد. تعیین محل ثابت برای مذاکرات (هم قبل و هم بعد از توافق موقت) باعث شد تمرکز اصلی به محتوای مذاکرات معطوف شود.
حال با توجه به شرایط جدید، انتقال مذاکرات به تهران میتواند مزایای متعددی داشته باشد:
نشاندهنده حسن نیت ایران برای پیشبرد مذاکرات خواهد بود.
حضور هیأت آمریکایی به ریاست برایان ویتکاف در تهران، فرصتی استثنایی برای مقابله با ایرانهراسی ایجاد میکند. اعضای این هیأت میتوانند با واقعیتهای جامعه ایران، فراتر از تصاویر تحریفشده رسانهای، آشنا شوند.
میزبانی مذاکرات، امکانات و ابزارهای بیشتری در اختیار تیم ایرانی قرار میدهد.
ویتکاف که پیشتر تمایل خود را برای سفر به تهران ابراز کرده، میتواند در حاشیه مذاکرات، با فعالان اقتصادی ایرانی نیز دیدار کند. این امر فرصتی برای معرفی توانمندیهای اقتصادی ایران و بررسی زمینههای همکاری آینده فراهم میسازد.
میزبانی تهران نشانهای جدی از عزم ایران برای دستیابی به نتایج مطلوب در مذاکرات محسوب میشود.
این کار امکان تعاملات غیرمستقیم و نیمهمستقیم بیشتری را برای طرف ایرانی فراهم میکند.
میتواند به شکستن تلاشهای دشمنان برای انزوای سیاسی ایران کمک کند.
با این حال، باید توجه داشت که موفقیت مذاکرات در نهایت به محتوا و خواستههای طرفین بستگی دارد، نه صرفاً به محل برگزاری. تجربه نشان داده است که وقتی محتوای مذاکرات روشن باشد، محل برگزاری اهمیت ثانویه پیدا میکند. بنابراین، در کنار بررسی مزایای میزبانی تهران، باید بر تدوین راهبرد محکم و شفاف برای دستیابی به اهداف ملی در مذاکرات تمرکز کرد