نویسنده: پیمان صالحی، نویسنده و دانشآموخته اندیشه سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشگر فلسفه سیاسی غرب
با گذشت چند ماه از آغاز دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، نخستین دور از مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در روز ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ (۱۲ آوریل ۲۰۲۵) در مسقط، پایتخت عمان برگزار شد. این گفتوگوها با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، انجام شد و در آن، سید عباس عراقچی از طرف ایران و استیو ویتکاف به نمایندگی از کاخ سفید نقشآفرینی کردند.
هرچند این مذاکرات بهصورت غیرمستقیم بوده است، اما منابع نزدیک به دو طرف، از پیشرفت نسبی و احتمال تداوم آن خبر دادهاند. در این میان، سوال اصلی آن است که آیا آمریکا بهدنبال حلوفصل واقعی اختلافات است یا آنکه همچنان رویکرد مهار و کنترل جمهوری اسلامی را از مسیر گفتوگو دنبال میکند؟
اهداف واقعی آمریکا در مذاکرات ۱۴۰۴
بهنظر میرسد آمریکا در این دور جدید، همچون تجربههای پیشین، مذاکره را نه بهعنوان راهحلی برای حل ریشهای اختلافات، بلکه بهعنوان ابزاری برای کاهش تنش موقت و مدیریت تهدید ایران مورد استفاده قرار میدهد. واشینگتن به دلایل متعددی بهدنبال کاهش تنش با ایران است:
– تمرکز راهبردی بر مقابله با چین
– کاهش اصطکاک در خاورمیانه برای آزادسازی ظرفیتهای نظامی و امنیتی
– نمایش دیپلماسی فعال برای اهداف داخلی و انتخابات میان دوره ای کنگره در سال ۲۰۲۶
در واقع، مذاکره میتواند برای دولت ترامپ ابزاری باشد برای مدیریت فضای سیاسی پیش از انتخابات ۲۰۲۶، بدون آنکه الزاماً به توافقی معنادار با تهران منجر شود.
موانع و تهدیدهای پیشرو
از سوی دیگر، این مسیر با چالشهای متعددی روبهروست. برخی بازیگران ثالث از جمله رژیم صهیونیستی و لابیهای حامی آن در آمریکا، با هرگونه توافق احتمالی مخالفت دارند و بهدنبال برهم زدن فضای گفتوگو از طریق فشار به کنگره، عملیات اطلاعاتی یا بزرگنمایی تهدید ایران هستند. همچنین، در داخل کشور نیز بهدلیل تجربه تلخ برجام و مذاکرات بینتیجه وین، افکار عمومی نسبت به این دست گفتوگوها حساس شده است.
رهبر انقلاب چه میگویند؟
در همین راستا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام در روز ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ ضمن اشاره به مذاکرات عمان تأکید کردند:
«گفتوگوهای عمان یکی از دهها کار وزارت أمور خارجه است. مسائل کشور را به گفتوگوها گره نزنیم. اشتباهی که در برجام کردیم اینجا تکرار نشود. آنجا ما همهچیزمان را منوط به پیشرفت مذاکرات کردیم… ضمناً به این گفتوگوها هم نه به صورت افراطی خوشبین باشیم و نه به صورت افراطی بدبین باشیم… خطوط قرمز مشخص است؛ ممکن است این مذاکرات به نتیجه برسد، ممکن هم هست نرسد.»
این بیانات نشان میدهد که مسیر فعلی مذاکرات از نگاه عالیترین مقام نظام، مسیری محتاطانه و مشروط است. نه امیدواری مطلق به طرف آمریکایی وجود دارد و نه بدبینی کامل؛ اما نکته مهم آن است که کشور نباید مجدداً دچار «شرطیسازی» شود.
توصیه برای سیاستگذاران و رسانهها
در شرایط فعلی، چند نکته اساسی باید مورد توجه قرار گیرد:
1. حفظ انسجام داخلی و جلوگیری از دوگانگی در تحلیل مذاکرات
2. تعیین دقیق خطوط قرمز هستهای، موشکی و منطقهای
3. مدیریت فضای رسانهای برای جلوگیری از امید واهی یا یأس زودهنگام
4. ارتقاء قدرت چانهزنی منطقهای بهعنوان پشتوانه دیپلماسی
5. بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیت چین، روسیه و شرکای منطقهای در برابر زیادهخواهیهای آمریکا
جمعبندی
به نظر میرسد آنچه امروز در مسقط در جریان است، بیش از آنکه راهحلی باشد برای پایان اختلافات، تلاشی است از سوی واشینگتن برای کنترل فضای منطقه، بدون آنکه هزینهای سیاسی یا اقتصادی بدهد. مذاکره با آمریکا همواره پیچیده و پرهزینه بوده، اما با هوشیاری، وحدت داخلی و اتکای به توان ملی، میتوان از این مسیر برای حفظ منافع ملی بهره گرفت، نه افتادن در تله توافقهای فرسایشی.