آخرین اخبار
۳۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۴
ازدواج جلال و سیمین و حاشیه‌هایش همه را شوکه کرد
بازدید:۶۰
خواهرزاده جلال آل‌احمد در نوشتاری به روابط عاطفی و فکری جلال آل‌احمد و سمین دانشور پرداخته است.
کد خبر : ۱۶۰۷۴۸

به گزارش صد آنلاین؛ محمدحسین دانایی به مناسبت سالگرد ازدواج جلال آل‌احمد و سمین دانشور، زوج نویسنده مشهور ادبیات معاصرمان (۳۰ فروردین ۱۳۲۹) در یادداشتی با عنوان «تحلیل محتوای یک پیوند» که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:

«سوار عشق شو، وَز رَه میندیش

که اسبِ عشق بس رهوار باشد

به یک حمله تو را منزل رساند

اگر چه راه ناهموار باشد

(مولوی)

عواطف و احساسات در ساماندهی یا بی‌­سروسامانی زندگی ما چه نقشی دارند؟ آیا فقط پدیده‌­های ذهنی هستند که در خلوت خصوصی­‌مان پدیدار می‌­شوند، یا پیامدهای عینی و اجتماعی عمیق­‌تری هم دارند و بر سرنوشت یا سرگذشت­مان اثر می‌­گذارند؟

 زنده‌­یادان جلال آل‌­احمد و سیمین دانشور که امروز در شمار نویسندگان نامدار ایرانی قرار دارند، در سال ۱۳۲۷ در جریان سفری به شیراز با همدیگر آشنا شدند. این آشنایی، مقدمه عشق و علاقه‌­ای افسانه­‌ای بود که در ۳۰ فروردین ۱۳۲۹ به ازدواج انجامید. 

نگاهی به ازدواج جلال‌ و سیمین و حاشیه‌هایش

  این ازدواج از آغاز مسأله‌­دار و مسأله‌­ساز بود، چون این دو تن از لحاظ وضعیت خانوادگی و فرهنگی و جایگاه طبقاتی و اجتماعی تفاوت­‌های زیادی با هم داشتند و پیوند زناشویی‌­شان کمی غیرمتعارف و رازگونه به نظر می‌­رسید، ولی بستگان و آشنایان، به‌­زودی با موضوع کنار آمدند و پذیرفتند که این دو تن، به‌­اصطلاح، یک جان در دو قالبند و سری از هم سوا. بدین ترتیب، زندگی مشترک آنان آغاز شد و چون علایق مشترکی هم داشتند، لذا پیوند زناشویی­‌شان، رنگ‌وبوی همکاری گرفت و تا پایان عمرشان هم ادامه یافت، با نتایج و دستاوردهایی که برکاتش هنوز هم در فضای «خانه - موزه سیمین و جلال» به صورت یک حسنه جاریه محفوظ مانده و محسوس است.

 اما از طرف دیگر، موفقیت‌­های فرهنگی و مطرح­‌شدن این دو چهره در جامعه ادبی کشور، به‌­تدریج باعث قطبی‌­شدن فضای پیرامونی آنان شد، یعنی گروهی متعصبانه به سمت آل­‌احمد غش کردند و گروهی به سمت دانشور و بعد هم حرف و حدیث­‌هایی درباره مناسبات یا دادوستدهای حرف‌ه­ای آنان درگرفت و صحنه رقابت و حتی تخاصم(!) فرضی این دو تن چنان آراسته شد که گویی زندگی مشترک آنان بازار مکاره­‌ای است که هر کس می­‌کوشد تا متاع خویش را زودتر از دیگران به پول نزدیک کند! این‌گونه توهمات ناشی از همذات­‌پنداری و تعصبات ناشی از ارادت یا عداوت افراطی نسبت به یکی از طرفین، مخصوصاً پس از فوت آل­‌احمد، شدت گرفت تا جایی که برخی از افراد، آل‌­احمد را به درجه رفیع مرشدی و مرادی ارتقاء دادند و دانشور را نهال کوچکی در سایه­‌سار او پنداشتند و برخی دیگر بر عکس عمل کردند، یعنی از دانشور یک موجود اسطوره‌­ای ساختند که در منتها­‌الیه مدرّج کمالات بشری نشسته و عمرش را در راه یک همسر بی‌­استعداد و بی‌­عاطفه و بی‌­وفا(!) تباه کرده است. حقا که اینگونه صورت­‌سازی‌­های حقیر و مستعمل برای ترسیم ماهیت زندگی یک زوج هنرمند و روشنفکر، هم گمراه‌­کننده است و هم تأسف‌­بار.

 بدیهی است که نگاهی جامعه‌شناختی و روان­شناختی به ساختار روابط و ویژگی‌­های پیوند این دو نویسنده و تحلیل محتوای این ویژگی‌­ها، می‌­تواند در کشف حقیقت مؤثر باشد، ویژگی‌­هایی همچون احترام و اعتماد متقابل، پایداری، همگرایی، همکاری، حمایت و باروری:

     ۱) جاذبه متقابل بر اساس شباهت‌های فکری و فرهنگی: این فرایند موجب می­‌شود که افراد جذب کسانی ‌شوند که جهان‌بینی، نظام ارزش‌ها و علایق مشترک دارند. جلال آل­‌احمد و سیمین دانشور هم هر دو اهل قلم، روشنفکر، منتقد ادبی و اجتماعی و دغدغه‌مند مسائل فرهنگ معاصر بودند و همین‌گونه اشتراکات، ستون‌­هایی شدند برای تأسیس و تقویت یک رابطه پایدار.

     ۲) اصل تکمیل‌کنندگی: بیشتر افراد در فرایند ایجاد روابط عاطفی، به دنبال رشد و کمال خود هستند. جلال آل‌­احمد شخصیتی پرشور، تند و تیز و پرخاشگرانه داشت، در حالی‌که همسرش سیمین دانشور فردی آرام‌تر، متین و متفکر بود. طبیعتاً این تضاد، می‌توانست باعث تعدیل و تصحیح رفتارها و رشد و کمال دوسویه آنان شود.

     ۳) رشد در فرایند رابطه: یک رابطه در صورتی سالم و پایدار خواهد بود که به رشد فکری و احساسی هر دو طرف کمک کند. از این لحاظ سیمین دانشور نقش مهمی در حمایت فکری و روحی از آل­‌احمد داشت و جلال آ­ل­‌احمد نیز دانشور را در مسیر نویسندگی تشویق و حمایت می‌کرد.

     ۴)  عشق و احترام متقابل: یک رابطه ایده‌آل ترکیبی از صمیمیت، اشتیاق و تعهد است. رابطه این زوج ادبی هم گرچه فرازونشیب‌­هایی داشت، اما همواره مبتنی بر احترام، تعهد و صمیمیت بود. آثار باقی‌مانده از این دوتن و آنچه درباره یکدیگر نوشته­‌اند، سندی برای اثبات صحت این گزاره است.

     ۵) همکاری فکری و الهام‌بخشی: این دو تن از معدود زوج‌های روشنفکر ایرانی بودند که با وجود دیدگاه‌های متفاوت، تأثیر عمیقی بر کارهای یکدیگر گذاشتند. سیمین دانشور تحت تأثیر جلال آل‌­احمد و در بستر روابط و مناسبات اجتماعی آل­‌احمد، به نویسنده‌ای برجسته تبدیل شد. جلال آل‌­احمد نیز از نگاه زنانه و متعادل همسرش هم در روابط اجتماعی و هم در آثار ادبی خویش بهره‌­ها ‌برد.

     ۶) برخورداری از دیدگاه انتقادی مشترک: هر دو تن به مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه توجه داشتند و آثارشان نیز بیانگر دغدغه‌های مشترکشان بود، با این تفاوت شکلی که آل‌­احمد با قلم تند و زهردارش به نقد می‌­پرداخت و همسرش با شیوه­‌ای احساسی‌­تر و قلمی هنرمندانه‌تر.

     در مجموع، می‌­توان بدین نتیجه دست یافت که رابطه جلال آل­‌احمد و سیمین دانشور یک نمونه جذاب و بی­‌بدیل از یک پیوند احساسی، عاطفی، فکری و فرهنگی در دوران معاصر است، پیوندی عمیق و قوی علی‌رغم وجود تفاوت‌هایی در سبک زندگی و عقایدشان، پیوندی برآمده از شباهت‌های نظری، روحیه همکاری، احترام متقابل و حمایت فکری و اجتماعی، و سرانجام پیوندی نه ‌تنها احساسی و عاطفی، بلکه قابل تحلیل و توجیه علمی که نشان‌دهندهعمق و معناداری رابطه آن‌هاست و اگر چنین نبود، سیمین دانشور تا ۴۰ سال‌ پس از درگذشت همسر و تا لحظه وداع خودش از زندگی، حلقه ازدواج با «جلالِ زندگی»­اش را به انگشت نمی‌­کرد، یاد او را زنده نگه نمی‌­داشت و به نیکی و احترام از او یاد نمی‌­کرد.

بدون تردید، این نوع پیوند می­‌تواند الگوی ارزشمندی برای جوانان امروز باشد، تا بخوانند و بدانند که «اسبِ عشق بس رهوار باشد!»

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها