ترکیه در حال آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی فردا یکشنبه است. به مناسبت یکصدمین سالگرد جمهوری این کشور (ترکیه)، انتخابات فردا از اهمیت زیادی برای ارزش های نمادین برخوردار است. در عین حال نتایج این انتخابات پیامدهای مشخصی را برای آینده ترکیه دارد. لذا این باور صحیح است که انتخابات ریاست جمهوری ترکیه را به مثابه یک رفراندوم عمومی و همه پرسی در نظر گرفت؛ همه پرسی برای بقا و یا عزل اردوغان از قدرت. در این بین هر دو ائتلاف اصلی رقیب (اردوغان و قلیچدار اغلو)، به دلیل فقدان انسجام ایدئولوژیک از ارائه راهکار و تدوین مسیر مناسب برای خروج ترکیه از بحران برخوردار نیستند. به همین واسطه عامل تعیین کننده در نهایت پذیرش یا رد اردوغان خواهد بود.
رجب طیب اردوغان برای پیروزی در انتخابات باید بیش از 26 میلیون رای را که در سال 2018 به دست آورده بود، دوباره کسب کند. مشکل رئیس جمهور فعلی ترکیه این است که با یک صحنه سیاسی کاملا متفاوت حتی متضاد از گذشته مواجه است که این کار را برای اردوغان بسیار دشوارتر از قبل می کند. تأثیر کودتای نافرجام ژوئیه 2016 و تاسی جامعه و افکار عمومی به اردوغان و حزب عدالت و توسعه مدتها است که رنگ باخته و دیگر پارامتر تعیین کننده ای نیست. موج ناسیونالیسمی که اردوغان زمانی سوار آن بود اکنون جریان و کارکردی عکس پیدا کرده است. مخالفت ملی گرایان با اردوغان رشد فزاینده ای به خود گرفته و به همین دلیل این ارزیابی وجود دارد که چندین حزب ملی گرا بتوانند پایگاه آرای متحد راست افراطی اردوغان یعنی حزب حرکت ملی ترکیه (MHP) و دولت باغچلی را بشکنند.
در عین حال اقتصاد ترکیه با تورم دو رقمی و افزایش قیمت مواد غذایی وارد یک بحران بزرگی شده است که علیرغم تمام وعدهای اردوغان به نظر می رسد در میان مدت بر زندگی مردم ترکیه سایه خود را خواهد داشت. در این بین بدشناسی اردوغان در همزمانی کارزارهای انتخاباتی با وقوع زلزله 6 فوریه 2023/ 17 بهمن 1401 هم به ریزش بخشی از بدنه آرای او منجر شد تا جایی که زلزله 96 روز قبل بر پایگاه رای ثابت 30 تا 35 درصدی رجب طیب اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه تاثیر دارد.
میزان بالایی از انتقادات و حتی خشم زیادی نسبت به دولت اردوغان در سایه بی توجهی به موازین ساخت و ساز در مناطق زلزله زده وجود دارد که از نظر مردم می تواند بر اثر فساد دولت، فعالان این حوزه و شرکت ها باشد. با توجه به انتقاداتی که از واکنش دولت به زلزله، حداقل در فضای مجازی صورت گرفته است و کماکان با شدت ادامه دارد به نظر می رسد که حتی طرفداران اردوغان در مناطق زلزله زده هم ناامید شده اند و در نتیجه تمایل کمی به رای دوباره را در این مناطق خواهند داشت. مهم تر از همه برای انتخابات فردا، جریان های اپوزیسیون بیش از همیشه متحدتر شده اند. شش حزب مخالف تحت پرچم اتحاد ملت و انتخاب کمال کیلیچداراوغلو، رهبر CHP به عنوان کاندیدای مشترک ریاست جمهوری و کسب حمایت حزب کردگرای HDP گرد هم آمده اند. اکنون شاهد یک صحنه جنگ تمام عیار برای پیرزوی یکی از این دو چهره (اردوغان - اغلو) خواهیم بود.
ولی فارغ از اینکه نتیجه انتخابات به سود رجب طیب اردوغان یا کمال قلیچدار تمام شود، سوال مهم تری که از منظر ایران باید روی آن تمرکز کرد، این است که اهمیت این انتخابات و تاثیر نتایج آن بر امنیت و منافع تهران در منطقه چگونه خواهد بود؟ آیا پیروزی مجدد رجب طیب اردوغان یک سناریوی ایده آل برای ایران است یا به عکس، تهران باید خود را مهیای فضای جدید به واسطه پیروزی کمال قلیچدار اوغلو کند و پیروز جریان اپوزیسیون برای ایران بهتر خواهد بود؟
برای پاسخ دقیق به این سوالات باید نگاه عمیق تری به سیاست خارجی ترکیه در سال های اخیر داشت. در این رابطه آنکارا دو گرایش متفاوت و حتی متضاد را به طور همزمان را در سیاست خارجی خود پی گرفته است. از یک طرف نزدیکی با روسیه و همکاری گسترده با مسکو در ابعاد مختلف از حوزه سیاسی و دیپلماتیک گرفته تا حوزه تجاری، اقتصادی و حتی نظامی و دفاعی را شاهدیم، اما اردوغان در یک چرخش آشکار و به موازات حفظ روابط با روس ها سعی کرد با حضور در طرح مشترک واشنگتن - تل آویو که با همکاری اعراب در حال انجام است وارد نوعی از همکاری جدی با جریان غرب گرا در تعیین معادلات منطقه خاورمیانه شود.
در کنار آن باید خاطر نشان کرد که ترکیه در جنگ اوکراین نیز علیرغم مناسباتی که با روسیه برقرار کرده بود چندان در جبهه مسکو قرار نگرفت و تلاش داشت ضمن فروش تجهیزات و سلاح به اوکراین و حمایت از کی یف، نقش یک میانجی گر و واسط را برای برقراری صلح و پایان جنگ ایفا کند. حال با در نظر گرفتن چنین سیاست خارجی که از جانب ترکیه ترسیم شده، باید به این مسئله نیز اشاره کرد که آنکارا به اهمیت و ارزش ذاتی حفظ، تداوم و بهبود روابط دوجانبه و منطقهای با تهران هم واقف است. لذا در این دو دهه که اردوغان در راس هرم قدرت بوده است، نه ترکیه به سمت اتخاذ سیاست هایی رفت که بخواهد روابط با جمهوری اسلامی را متزلزل کند و نه تهران چنین تمایلی پیدا کرد که روابط با آنکارا دچار خدشه شود.
با این حال منازعات و تضادهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال تحولات منطقهای از سوریه و عراق گرفته تا قفقاز و قره باغ و همچنین برخی موضوعات امنیتی، سطحی از چالش ها و موانع را در بهبود روابط و تقویت مناسبات دو کشور شکل داده است. به همین دلیل عمده کارشناسان روابط ترکیه و ایران را ملغمه ای از همکاری و تضاد منافع می دانند. اکنون پیروزی احتمالی کمال قلیچدار اوغلو چه تغییری در ریل گذاری این مناسبات خواهد داشت؟ آیا روی کار آمدن رئیس جدید رئیس جمهور جدید و دولتی تازه نفس در ترکیه برای ایران فرصت است یا تهدید؟ از طرف دیگر آیا به گفته طیفی از محافل پیروزی مجدد اردوغان را باید تامین کننده منافع تهران دانست؟
21111