بازدید:۴۸۶۹
صد آنلاین | متهم به نام ژاله بازداشت شد. او ادعا کرد در سوختگی خواهرشوهرش، مهسا، نقشی نداشته است.
به گزارش صد آنلاین، این انتقامگیری خشن هشت سال قبل اتفاق افتاد و ماموران بالای سر زنی رفتند که به دلیل سوختگی شدید ناشی از اسید در بیمارستان بستری بود. او گفت: من شب خانه برادرم بود و در کنار برادرزادههایم خوابیده بودم. صبح برادرم سر کار رفت و من همچنان خواب بودم که همسر برادرم با اسید من را سوزاند. هرچند او سعی میکرد خودش را مخفی کند اما من دیدم که لباسی عجیب پوشیده و روی صورتم اسید پاشید.
متهم به نام ژاله بازداشت شد. او ادعا کرد در سوختگی خواهرشوهرش، مهسا، نقشی نداشته است. او گفت: من هم مثل او در خانه بودم و صبح خیلی زود بود که با صدای فریادهای مهسا بیدار و متوجه شدم او سوخته است. من مهسا را نسوزاندم اما وقتی به سمتی که مهسا خواب بود میرفتم مردی را که لباس سربازی به تن داشت، دیدم که فرار کرد.
تحقیقات در این خصوص آغاز شد و ماموران بررسیهای گستردهای را انجام دادند. با این حال، مهسا همچنان بر شکایت خود از همسر برادرش باقی ماند و گفت که در خواب و بیداری متوجه شده شخصی که او را سوزانده ژاله است.
چند روز بعد، ماموران در خانه ژاله از میان رختخوابها یک دست لباس سربازی که سوخته بود و همچنین مقداری پودر اسید پیدا کردند.
برادر مهسا گفت: این لباس متعلق به من است و چند روز پیش همسرم آن را تا کرد و در کمد گذاشت اما واقعاً نمیدانم چرا زنم باید دست به چنین اقدام خشنی بزند.
با توجه به مدارکی که به دست آمد، ژاله به اتهام اسیدپاشی به دادگاه معرفی شد. مهسا که صورتش به طور کامل سوخته بود در جلسه دادگاه که در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: ژاله سالها قبل با برادرم ازدواج کرد و دو فرزند داشتند. از همان سالها ژاله به من حسادت میکرد، چون زیباتر از او بودم و خواستگاران خیلی خوبی داشتم. زیباییام باعث شد با پسری که موقعیت شغلی و مالی خیلی خوبی داشت، نامزد کنم. ژاله همان موقع به من گفت کاری میکنم خوشبخت نشوی. من واقعاً فکر نمیکردم حرفش جدی باشد. موضوع تمام شد و بعد هم ژاله گفت شوخی کردم. شب حادثه من به خانه برادرم رفتم و تصمیم گرفتم بمانم و با برادرزادههایم بازی کنم. شب دیروقت بود که در اتاق برادرزادههایم خوابیم. حدود ساعت ۶ صبح بود که ژاله با لباس سربازی بالای سرم آمد و یک پارچ مایع رویم خالی کرد. من سوختم و بعد هم به این روز افتادم. من درخواست قصاص و مجازات سنگین برای ژاله دارم.
سپس برادر مهسا در جایگاه قرار گرفت. او گفت: همسرم به ظاهر با خواهرم مشکلی نداشت. خانوادهام دخالتی در زندگی من نداشتند اما همسرم رفتارهای عجیب زیاد داشت. مثلاً اینکه یک بار دست یکی از بچهها را کشیده و به او آسیب زده بود. درباره اسیدپاشی به صورت مهسا، اصلاً این حرف را باور نمیکردم تا اینکه لباس سربازی سوخته و اسید از خانه ما کشف شد. زنم حسود است. من اقداماتی برای طلاق او انجام دادم.
سپس نوبت به ژاله رسید. او اتهام را رد کرد و گفت: این خواهر و برادر دروغ میگویند. من کاری نکردم و برای اینکه شوهرم من را طلاق بدهد چنین تهمتی را میزند. من دیدم فردی از خانه خارج شد. او مردی بود که روی صورت مهسا اسید پاشید.
در نهایت، قضات وارد شور شدند و متهم را به با توجه به اینکه امکان قصاص وجود نداشت به پرداخت دیه سنگین و ۱۰ سال حبس محکوم کردند. رأی صادره در دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی رفت.
مدتی بعد ژاله درخواست اعسار داد و گفت که امکان پرداخت دیه را ندارد. او گفت: نه شغلی دارم و نه ثروتی. درخواست مهریهام را کردم که ۶۰۰ سکه طلاست. اگر آن را از شوهرم که قصد طلاق من را دارد بگیرم، به خواهرش میدهم.
سپس مهسا در جایگاه قرار گرفت او گفت: این زن دروغ میگوید. او ارثیه پدری دارد. کاری که او کرد باعث شد نامزدم من را ترک کند و بدبخت شدم. من دیهام را یکجا میخواهم.
به این ترتیب، درخواست اعسار متهم رد شد، تا اینکه او یک بار دیگر درخواست اعسار داد و پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به جریان افتاد. ژاله در جایگاه قرار گرفت و گفت: هشت سال است که شرایط سختی در زندان دارم. من دیگر تحمل زندان را ندارم و از قضات دادگاه تقاضا دارم به من کمک و با تقسیط دیه موافقت کنند.
او ادامه داد: مبلغ دیه بالاست و نمیتوانم آن را یکجا بپردازم. شاهدانی دارم که گواهی میدهند شرایط مالی خوبی ندارم اما اگر قضات با تقسیط دیه موافقت کنند، آن را پرداخت میکنم.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند./ عصر ایران