به گزارش صد آنلاین، او از دلایل این جدایی میگوید.
*چه مدتی است که با همسرت ازدواج کردهای؟
حدود یک سال میشود.
*با شوهرت اختلاف داشتی؟
نه ما هیچ اختلافی نداشتیم و اتفاقا خیلی هم ارتباطمان خوب است. ما عاشق همدیگر هستیم.
*پس چرا میخواهید جدا شوید؟
من درخواست طلاق دادم. دلیلش هم اتفاقا خانواده شوهرم هستند.
*چرا؟
من نمیتوانم جهیزیهای را که آنها میگویند، تهیه کنم و برای همین هم میخواهم جدا شوم.
* جهیزیه که چندان مساله مهمی نیست. میتوانید به مرور زمان وسایل خانه را تکمیل کنید.
خانواده شوهرم به من میگویند باید جهیزیهام کامل باشد تا سرافکنده نشوند. وقتی شوهرم خواست بخشی از جهیزیه را خریداری کند آنها اجازه نداد. آنها همه چیز را با مارک خارجی میخواهند و از آنجایی که پدر من یک کارگر ساده است و من هرچه خریدم با دستمزد خودم بود، بیشتر از این نمیتوانم پول خرج کنم. اصلا ندارم که خرج کنم.
*چرا با شوهرت این موضوع را حل نمیکنی؟
محسن حالا که میخواهم طلاق بگیرم میگوید خودم وسایل را میخرم اما وقتی مطمئن شود من هستم، نظرش عوض میشود و طرف خانوادهاش را میگیرد. نمیتوانم تا آخر عمرم سرکوفت این را بشنوم که چرا جهیزیه نداشتم. بنابراین ترجیح میدهم حالا درد جدایی را تحمل کنم.
*یعنی راهی وجود ندارد؟
با اخلاقی که من از خانواده محسن میبینم آنها در همه ابعاد زندگی ما دخالت میکنند و محسن هم سکوت میکند این زندگی دیر یا زود منجر به شکست میشود./ سایت جنایی