آخرین اخبار
۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۵
واشنگتن باید شرایط خروج نیروهای خود را فراهم کند

امریکا و سوریه بعد از اسد

بازدید:۱۰۸
تصمیماتی که ایالات متحده در آینده نزدیک می‌گیرد، بر توانایی رژیم تازه برای گسترش حاکمیت خود در سراسر سوریه و بازسازی کشور تأثیر خواهد گذاشت.
کد خبر : ۱۳۸۳۷۲

نویسندگان: استیون سایمون Steven Simon، پژوهشگر برجسته و استاد مدعو در کالج دارتموث و عضو ارشد مؤسسه کوئینسی. وی به‌عنوان مدیر ارشد شورای امنیت ملی در امور ضدتروریسم در دولت کلینتون و مدیر ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در دولت اوباما خدمت کرده است.
جاشوا لاندیس Joshua Landis، رئیس کرسی ساندرا مکی و مدیر مرکز خانواده فرزانه برای مطالعات ایران و خلیج فارس و همچنین همکار غیربومی در مؤسسه کوئینسی.

 

 

 سقوط ناگهانی و شوک آور رژیم بشار اسد به دست گروه اسلام‌گرای «هیئت تحریر الشام» موجب شادی سوری‌هایی شده که ۱۳ سال جنگ داخلی و دهه‌ها حکومت سرکوبگرانه را تحمل کرده بودند. با این‌حال، با شکل‌گیری دولت جدید در دمشق، سوری‌ها و ناظران خارجی نگران‌اند که این دولت تا چه حد فراگیر، نماینده همه اقشار و اسلامگرا خواهد بود. رهبر دوفاکتوی کشور، احمد الشرع، یک پیکارجوی پیشین القاعده است، هرچند ادعا می‌کند تروریسم را کنار گذاشته است. خود هیئت تحریر الشام نیز در ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود. همچنین نگرانی‌هایی وجود دارد که تنش‌های حل‌نشده میان گروه‌های قومی و مذهبی سوریه ممکن است تلاش‌های الشرع برای یکپارچگی کشور و تحکیم قدرتش را به خطر بیندازد.

تصمیماتی که ایالات متحده در آینده نزدیک می‌گیرد، بر توانایی رژیم تازه برای گسترش حاکمیت خود در سراسر سوریه و بازسازی کشور تأثیر خواهد گذاشت. در حالی که واشنگتن به واکنش خود به تغییر حکومت در سوریه می‌اندیشد، دلایلی وجود دارد که باید به رهبران جدید سوریه فرصت داد. یکی از این دلایل وضعیت بحرانی کشور جنگ‌زده است: بیش از ۷۰ درصد سوری‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند، تولید ناخالص داخلی سوریه از ۶۰ میلیارد دلار به ۱۰ میلیارد دلار از سال ۲۰۱۱ کاهش یافته، و هزینه بازسازی کشور ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود. الشرع همچنین توانایی خود را در سازگاری با شرایط تازه نشان داده است. پس از تصرف استان ادلب سوریه در سال ۲۰۱۷، او اقدام به ساختن یک شبه‌دولت از پایه کرد و بسیاری از پیکارجویان خارجی هیئت تحریر الشام را اخراج کرد تا یک دستورکار ملی‌گرای سوری را در پیش گیرد. او جاه‌طلبی‌های جهادی پیشین خود را برای جلب حمایت نظامی و مالی ترکیه و قطر کنار گذاشت، که این امر زمینه‌ساز پیشروی نهایی هیئت تحریر الشام تا دمشق شد. الشرع همچنین با جوامع کوچک مسیحی و دروز استان ارتباط برقرار کرد و آموزش زنان را مورد حمایت قرار داد، که در نتیجه آن درهای کمک‌های بشردوستانه سازمان‌های غیردولتی و دولت‌های غربی باز شد.

 

 

شاید مهم‌ترین نکته برای واشنگتن این باشد که اهداف ایالات متحده در سوریه تا حد زیادی محقق شده است. حکومت اسد به پایان رسیده است. نیروهای ایرانی و روسی که از رژیم حمایت می‌کردند از کشور خارج شده‌اند. به‌ویژه برای ایران، از دست دادن یک دولت دوست در سوریه یک ضربه سنگین به شمار می آید: تهران مسیر اصلی انتقال تسلیحات به حزب‌الله در لبنان و کانالِ بازسازی «محور مقاومتِ» به شدت تضعیف‌شده را از دست داده است. نیروهای آمریکایی و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که یک گروه شبه‌نظامی کردی مستقر در شمال سوریه است، نیز آسیب‌های جدی به داعش وارد کرده‌اند. واشنگتن دیگر نیازی فوری به حفظ حضور نظامی یا تحریم‌های سخت‌گیرانه‌ای ندارد که در ابتدا برای فلج کردن رژیم اسد طراحی شده بود.

 

 

بهترین نتیجه برای سوریه و همسایگانش، یک دولت یکپارچه و منسجم است که بتواند در گفت‌وگوهای دیپلماتیک شرکت کند و توافق هایی را که ثبات بلندمدت منطقه‌ای را موجب ‌شود، اجرا کند. گزینه جایگزین اما، یک سوریه ضعیف، تقسیم‌شده و مستعد درگیری است؛ نتیجه‌ای که نیازمند حضور بلندمدت و پرهزینه نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خواهد بود، مشکلاتی برای ترکیه (یکی از متحدان آمریکا) ایجاد خواهد کرد، روند بازسازی حساس در عراق را به خطر خواهد انداخت و موج دیگری از مهاجرت سوری‌ها را به همراه خواهد داشت. برای جلوگیری از این سناریو، ایالات متحده باید به دولت جدید سوریه فرصت دهد. آمریکا باید نیروهای خود را از این کشور خارج کند و به دمشق اجازه دهد کنترل استان‌های کشاورزی و نفت‌خیز شمال شرقی سوریه را بازپس گیرد. اما ابتدا، واشنگتن باید اطمینان حاصل کند که الشرع و هیئت تحریر الشام توانایی و اراده لازم برای مهار داعش را دارند و دولت جدید امنیت و دربرگیری کردهای سوریه را تضمین می‌کند، حتی اگر لازم باشد برای این کار از آنکارا فاصله بگیرد.

با استفاده از اهرم‌های موجود، از جمله تعهد به رفع تحریم‌ها که امکان سرمایه‌گذاری خارجی در سوریه را فراهم می‌کند و به دولت دسترسی به سیستم بانکی بین‌المللی را می‌دهد، واشنگتن می‌تواند دولت الشرع را متقاعد کند که همکاری برای تسهیل خروج نظامی آمریکا به سود آن‌هاست.

بازگشت به خانه

ایالات متحده باید برنامه‌ریزی کند که تقریباً ۲هزار نیروی مستقر در سوریه را بیرون بیاورد. نیروهای آمریکایی در زمانی که کشور درگیر جنگ داخلی بود، اهداف متعددی را دنبال می‌کردند: آن‌ها دسترسی ایران به خاک سوریه برای تأمین حزب‌الله در لبنان را مسدود کردند، دسترسی رژیم اسد به میادین نفتی در مناطق تحت کنترل شورشیان را قطع کردند، جلوی حملات ترکیه یا نیروهای نیابتی آن به نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) را می گرفتند و با همکاری SDF  داعش را شکست دادند؛ مأموریتی که پنتاگون در دسامبر ۲۰۲۴ دوباره آن را تأیید کرد.

این تلاش‌ها همچنین به تأسیس روژاوا، یک دولت شبه‌مستقل در منطقه کردستان سوریه، کمک کرد. این منطقه، همراه با استان دیرالزور، بیشتر میادین نفت و گاز سوریه را شامل می شود که نیروهای آمریکایی از سال ۲۰۱۹ آن‌ها را کنترل کرده‌اند. همچنین، این منطقه محل بازداشتِ حدود ۲۰هزار جنگجوی داعش در زندان‌ها و نیز نگهداری شصت هزار زن و کودک است.

اکثر اهداف آمریکا محقق شده‌اند: دسترسی ایران به لبنان از طریق سوریه قطع شده، اسد کنار رفته و خلافت داعش نابود شده است. تنها سرنوشت کردهای سوریه هنوز حل‌نشده باقی مانده است.

خروج نیروهای آمریکایی از سوریه تأثیر چندانی بر وضعیت کلی نظامی آمریکا نخواهد داشت، زیرا استقرار فعلی در سوریه بخش بسیار کوچکی از ۶۱۴هزار نیروی فعال و ذخیره آمریکا را تشکیل می‌دهد. اگر واشنگتن ترجیح دهد سوریه ضعیف و تقسیم‌شده باقی بماند، استقرار ۲هزار نیرو، روشی اقتصادی برای حفظ این وضعیت است. اما اگر می‌خواهد دولت جدید سوریه به کاهش بحران انسانی کنونی، کنترل مرزهای کشور و آغاز فرآیند بازسازی قادر‍ باشد، حفظ حضور نظامی برخلاف خواسته‌های دولت جدید بی‌فایده است. حفظ وضعیت موجود می‌تواند خطرناک‌تر از خروج باشد. اگر دولت جدید حضور مستمر آمریکا را به چالش بکشد، ممکن است نیروهای آمریکایی کشته شوند و واشنگتن مجبور شود به استقراری گسترده‌تر تن دهد. مقامات سوریه در شرایط دشوار ممکن است به ترکیه یا حتی روسیه متوسل شوند و این مسئله به تشدید تنش‌ها منجر خواهد شد. اما اگر واشنگتن به جای این وضعیت، توافقی انجام دهد که شامل خروج نیروهای آمریکایی باشد، می‌تواند امتیازاتی از دولت جدید سوریه بگیرد که اهداف آمریکا، از جمله امنیت کردهای سوریه را تسهیل کند.

خروج ایالات متحده می‌تواند به بهبود اقتصادی سوریه نیز کمک کند. این فرآیند شامل انتقال کنترل میادین نفتی به دولت جدید خواهد بود که می‌تواند تولید را افزایش دهد و سوریه به سرعت از مزایای اقتصادی آن بهره‌مند شود. ایالات متحده می‌تواند عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در این تلاش برای افزایش تولید نفت به کار گیرد، گامی که هم به نفع واشنگتن در مذاکرات آینده خواهد بود و هم اقتصاد سوریه را با ایجاد اشتغال پایدار در بخش نفت و سایر صنایع وابسته متحول خواهد کرد؛ امری که می‌تواند پناهندگان در اردن، لبنان و ترکیه را به بازگشت به وطن خود ترغیب کند.

یک گره دیپلماتیک

سرنوشت کردهای سوریه می‌تواند نقطه‌ای چالش‌برانگیز در مذاکرات خروج نیروهای آمریکایی باشد. پس از سقوط رژیم اسد، اداره کُردها در شمال شرقی سوریه به سرعت پرچم مخالفان را برافراشت و الشرع به کردها اطمینان داد که آن‌ها بخش ضروری کشور هستند و تحت آزار و اذیت قرار نخواهند گرفت. با این حال، با توجه به روابط هیئت تحریر الشام با آنکارا و خصومت مداوم بین برخی از اعراب سوری و کردها، نگرانی‌های معتبری وجود دارد که رهبری جدید سوریه ممکن است به ترکیه اجازه دهد تا تلاش هماهنگی را برای سرکوب نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و تخریب مناطق کُردنشین انجام دهد.

مدافعان نیروهای دمکراتیک سوریه استدلال کرده‌اند که رها کردن کُردهای سوریه توسط ایالات متحده نه تنها لکه‌ای اخلاقی بر شهرت واشنگتن خواهد بود، بلکه اشتباهی استراتژیک نیز هست که باور متحدان به قابل‌اعتماد بودن ایالات متحده را تضعیف، جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای ترکیه را تقویت و بقایای داعش را جسورتر خواهد کرد.

ایالات متحده باید کردها را متقاعد کند که بهترین گزینه برای آنها، ادغام با دولت جدید سوریه است، همان‌طور که الشرع پیشنهاد کرده است. سیاست‌گذاران آمریکایی همچنین باید آنکارا را برای پذیرش این نتیجه قانع کنند. ترکیه نیروهای دمکراتیک سوریه را سازمانی تروریستی می‌داند که با حزب کارگران کردستان (PKK)، یک گروه شبه‌نظامی که دهه‌هاست با ترکیه می‌جنگد، همسوست. آنکارا معتقد است که شبه‌نظامیان وابسته به هر دو گروه در شمال سوریه تهدیدی برای امنیت ترکیه هستند و این نگرانی‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت: ترکیه یک متحد ناتو است و بنابراین ادعای حمایت ایالات متحده را دارد.

برای سال‌ها، رهبران آمریکا تلاش کرده‌اند تا میان کردهای سوریه، که متحدان مهمی در مبارزه با داعش بوده‌اند، و ترکیه صلح برقرار کنند. در دوره اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، وی ابتدا به رئیس‌جمهوری ترکیه، رجب طیب اردوغان، وعده داد که دست ترکیه را برای سرکوب منطقه کُردی در شمال سوریه باز بگذارد اما سپس تصمیم خود را برگرداند و تعهد آمریکا به خودمختاری کُردها را تأیید کرد. در سال ۲۰۲۰، ترامپ تلاش کرد نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کند، اما با مقاومت پنتاگون و اعضای کنگره مواجه شد و ناکام ماند. در دسامبر ۲۰۲۴، پس از پیشروی هیئت تحریر الشام به حلب، وی در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» نوشت: «ایالات متحده نباید هیچ دخالتی در [سوریه] داشته باشد. این جنگ ما نیست.» اکنون که جنگ داخلی به پایان رسیده است، ترامپ احتمالاً از کاهش نیروهای آمریکایی در این کشور حمایت خواهد کرد.

هرگونه خروج نیروهای ایالات متحده باید طرحی برای بهره‌گیری از دستاوردهای سرزمینی کردهای سوریه و کنترل کنونیِ ایالات متحده بر میادین نفتی، در برابر تعهد رژیم تازه برای حفاظت از کردهای این کشور در برابر تجاوزات ترکیه را شامل باشد. به عنوان مثال، یک توافق می‌تواند تصریح کند که نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به مراکز جمعیتی کُردها عقب‌نشینی کرده و با ارتش ملی سوریه که هنوز تشکیل نشده، در مناطق کُردنشین همکاری کنند، که این خود نشانگر حسن نیت آنان خواهد بود. ایالات متحده می‌تواند بازگشت میادین نفتی سوریه به دولت دمشق را مشروط به نشان دادن تمایل الشرع به حفاظت از کردهای سوریه در برابر حملات ترکیه و توانایی وی در دفاع از میادین نفتی در برابر حملات داعش کند. همچنین باید به آنکارا اطمینان داده شود که دولت جدید سوریه، شاید با کمک یک کارزار چندجانبه نظارت و ارزیابی، می‌تواند از تهدید شبه‌نظامیان در خاک خود علیه ترکیه جلوگیری کند.

 

 

ارزش خطر کردن

ایجاد شرایط برای خروج روان نیروهای آمریکایی از سوریه کار کوچکی نیست. نه تنها الشرع و هیئت تحریر الشام (HTS)  باید کارزار نظامی علیه داعش را به دست بگیرند و به توافقی با کردهای سوریه برسند، بلکه دولت جدید ممکن است نیاز داشته باشد که به منظور برآورده کردن الزامات واشنگتن، از پیشنهادهای همسایگان قدرتمند و همچنین مطالبات جناح‌های افراطی داخل سوریه صرف‌نظر کند. برای تسهیل یک توافق عملی، ایالات متحده باید دمشق را از تحریم‌های اعمال‌شده بر خاندان اسد که از سال ۱۹۷۹ برقرار است، رها کند. اقدامات اقتصادی که به منظور فشار بر دیکتاتورها طراحی شده‌اند، مردم عادی سوریه را مجازات کرده که از دسترسی به برق و آب سالم، شبکه حمل‌ونقل، خدمات بهداشتی، آموزش، بخش کشاورزی فعال و کمک‌های بشردوستانه به موقع محروم هستند. تا زمانی که این تحریم‌ها باقی بمانند، توسعه اقتصادی و اشتغال محدود خواهد ماند و شانس موفقیت دولت جدید سوریه کاهش و احتمال بروز آشوب، مداخله خارجی و مهاجرتِ بیشتر، افزایش خواهد یافت.

تحریم‌های اعمال‌شده بر رژیم اسد جدا از تحریم‌هایی هستند که علیه هیئت تحریر الشام و الشرع به دلیل شناسایی تحریر الشام به‌عنوان یک سازمان تروریستی وضع شده‌اند. واشنگتن باید به سروصدای ناگزیرِ حامیان فشار اقتصادی برای حفظ این تحریم‌ها یا اعمال تحریم‌های تازه بی‌اعتنا شود و محدودیت‌های موجود را لغو کند. در همین حال، برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی انسانی و حقوق مدنی توسط دولت جدید، ایالات متحده باید با کشورهای دیگر منطقه که ممکن است نفوذی بر رهبران جدید سوریه داشته باشند، همکاری کند تا اطمینان حاصل شود که رژیم اهمیت حیاتی خاموش کردن خشونت‌های انتقام‌جویانه و احترام به حقوق سوری‌های سکولار و اقلیت را درک می‌کند. با اذعان به اینکه سطحی از آشفتگی در شرایطی که دولت تازه، حکومت خود را تثبیت می‌کند ناگزیر است، ایالات متحده باید، در صورت عدم وقوع فجایع بزرگ، یک دوره شش‌ماهه مهلت دهد که طی آن از بازگرداندن تحریم‌های قبلی یا اعمال تحریم‌های جدید خودداری کند.

ایالات متحده نفوذ قابل‌توجهی بر بازیگران اصلی در سوریه نوین دارد. الشرع می‌داند که حمایت ایالات متحده می‌تواند برای مشروعیت‌ دادن به حکومتش، تأمین منابع لازم برای تثبیت و بازسازی و کمک به دمشق برای مقاومت در برابر کشورهای دیگری که ممکن است به دنبال منافع خود در سوریه باشند، بسیار مفید باشد. اگر ایالات متحده علیه دولت سوریه عمل کند، این کشور با فشار نظامی از سوی ترکیه و اسرائیل آسیب‌پذیر خواهد بود، به نفتی که در کشور تولید می شود، نخواهد داشت، برای مسلح‌سازی و تغذیه یک ارتش حرفه‌ای دچار مشکل خواهد شد، و با یک منطقه جدایی‌طلب کُردی روبه‌رو خواهد بود.

پیچیدگی‌های منطقه‌ای

حتی اگر واشنگتن بتواند همکاری رهبران جدید سوریه را جلب کند، کردهای سوریه را بدون تحریک آنکارا محافظت کند، و داعش را همچنان بی‌قدرت نگه دارد، همه اینها در حالی که ردپای نظامی خود را در سوریه کاهش می‌دهد، ممکن است برای جلوگیری از یک درگیری منطقه‌ای کافی نباشد. اسرائیل و ترکیه هر دو امیدوارند که مناطق نفوذی در سوریه ایجاد کنند. در هفته‌های اخیر، ارتش اسرائیل بخشی از خاک سوریه را در سمت خط آتش‌بس سال ۱۹۷۳ تصرف کرده است. از سوی دیگر، ترکیه کنترل یک منطقه حائل طولانی در سمت سوری مرز مشترک این دو کشور را به دست گرفته است.

چشم‌انداز خروج

با انجام گفت‌وگو درباره شرایط خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از سوریه، واشنگتن می‌تواند از نتیجه‌ای فاجعه‌بار دیگر جلوگیری کند. ادامه حضور نیروهای آمریکایی بدون اقدامات لازم برای تثبیت دولت جدید سوریه می‌تواند به یک مأموریت پرهزینه‌تر و طولانی‌مدت تبدیل شود. خروج نیروها می‌تواند مسئولیت امنیتی ثانویه‌ای را از دوش ایالات متحده بردارد، به دولت تازه سوریه این امکان را بدهد که به تنهایی در برابر مداخلات ایران، ترکیه یا حتی روسیه ایستادگی کند و ترتیبات رسمی و غیررسمی‌ای را که دهه‌ها صلح بین اسرائیل و سوریه را حفظ کرده، باقی نگه دارد.

منبع: فارن فارز

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها